unregistered

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of registered.

جمله های نمونه

1. When dealing with unregistered agricultural land, it will take time to examine the title carefully.
[ترجمه گوگل]هنگام برخورد با زمین های کشاورزی ثبت نشده، بررسی دقیق عنوان زمان می برد
[ترجمه ترگمان]زمانی که با زمین های کشاورزی ثبت نشده سر و کار دارید، زمان آن خواهد رسید که این عنوان را به دقت بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Send the epitome or abstract of an unregistered title, or Office Copy Entries and filed plan with the draft contract.
[ترجمه گوگل]نمونه یا چکیده یک عنوان ثبت نشده یا طرح کپی دفتر و طرح پرونده را همراه با پیش نویس قرارداد ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]یا خلاصه یا چکیده یک عنوان ثبت نشده را بفرستید یا دفتر Copy و طرح را با پیش نویس قرارداد تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The position regarding administration orders over unregistered companies has not been finally settled by judicial decision.
[ترجمه گوگل]موضع در خصوص احکام اداری در مورد شرکت های ثبت نشده با تصمیم قضایی نهایی نشده است
[ترجمه ترگمان]این موضع در مورد دستور دولت به شرکت های ثبت نشده در نهایت با تصمیم قضایی حل و فصل نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the case of unregistered land this description should be by reference to an attached plan.
[ترجمه گوگل]در مورد زمین های ثبت نشده، این شرح باید با ارجاع به طرح پیوست باشد
[ترجمه ترگمان]در مورد زمین های ثبت نشده، این شرح باید با اشاره به یک برنامه ضمیمه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However it is difficult to estimate the unregistered animals.
[ترجمه گوگل]با این حال تخمین حیوانات ثبت نشده دشوار است
[ترجمه ترگمان]با این حال تخمین زدن حیوانات ثبت نشده دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Every buyer, lessee and mortgagee of unregistered land from a company before exchange of contracts.
[ترجمه گوگل]هر خریدار، مستأجر و رهن زمین ثبت نشده از یک شرکت قبل از مبادله قرارداد
[ترجمه ترگمان]هر خریدار، lessee و mortgagee از زمین های ثبت نشده از یک شرکت قبل از مبادله قرارداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This particularly related to unregistered land.
[ترجمه گوگل]این به ویژه مربوط به زمین های ثبت نشده است
[ترجمه ترگمان]این موضوع به ویژه مربوط به زمین های ثبت نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Or does it extend to an unregistered company?
[ترجمه گوگل]یا به یک شرکت ثبت نشده هم تعمیم می یابد؟
[ترجمه ترگمان]یا این کار تا یک شرکت ثبت نشده گسترش می یابد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Section 221 provides that an unregistered company may be wound up under the Act.
[ترجمه گوگل]بخش 221 مقرر می دارد که یک شرکت ثبت نشده ممکن است تحت این قانون منحل شود
[ترجمه ترگمان]بخش ۲۲۱ ارائه می دهد که یک شرکت ثبت نشده ممکن است تحت این لایحه محاکمه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As in unregistered conveyancing, it would avoid argument if this is specifically mentioned in any court order.
[ترجمه گوگل]همانطور که در انتقال ثبت نشده، اگر به طور خاص در هر حکم دادگاه به این موضوع اشاره شود، از بحث و جدل جلوگیری می شود
[ترجمه ترگمان]به مانند in ثبت نشده، اگر این موضوع به طور خاص در هر حکم دادگاه ذکر شود، از بحث اجتناب خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An unregistered, negotiable bond on which interest and principal are payable to the holder,(Sentence dictionary) regardless of whom it was originally issued to.
[ترجمه گوگل]اوراق قرضه ثبت نشده و قابل معامله که سود و اصل آن به دارنده آن قابل پرداخت است (فرهنگ لغت نامه) صرف نظر از اینکه در اصل برای چه کسی صادر شده است
[ترجمه ترگمان]یک پیوند قابل مذاکره و قابل مذاکره که مورد علاقه و اصلی آن قابل پرداخت به دارنده است (فرهنگ لغت نامه)بدون توجه به اینکه در اصل به چه کسی صادر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's not allowed to bring any unregistered students to the school.
[ترجمه گوگل]آوردن دانش آموزان ثبت نام نشده به مدرسه ممنوع است
[ترجمه ترگمان]این اجازه ندارد که هیچ دانش آموزان ثبت نشده را به مدرسه بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many abortions are performed in unregistered clinics, according to Wu.
[ترجمه گوگل]به گفته وو، بسیاری از سقط جنین ها در کلینیک های ثبت نشده انجام می شود
[ترجمه ترگمان]به گفته وو، بسیاری از سقط جنین در کلینیک های ثبت نشده انجام شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As for the issuance of unregistered shares, the time and place of the assembly as well as the matters to be deliberated at the assembly shall be announced 30 days in advance.
[ترجمه گوگل]در خصوص انتشار سهام بی نام، زمان و مکان مجمع و همچنین مواردی که در مجمع مطرح می شود باید 30 روز قبل اعلام شود
[ترجمه ترگمان]در مورد صدور سهام ثبت نشده، زمان و مکان مجلس و نیز مسائل مورد نیاز در مجلس ۳۰ روز قبل اعلام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Any subscriber flagged as unregistered will not be notified.
[ترجمه گوگل]به هر مشترکی که به عنوان ثبت نام نشده پرچم گذاری شده باشد اطلاع رسانی نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]هر مشتری که به عنوان ثبت نشده شناخته شود، مطلع نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not officially recorded, not enrolled

پیشنهاد کاربران

بپرس