unregenerate

/ˌʌnrɪˈdʒenərət//ˌʌnrɪˈdʒenərət/

معنی: گناهکار، دوباره ساخته نشده، دوباره حیات نیافته، دوباره بنانشده، دوباره تولید نشده
معانی دیگر: سرسخت، غیر نادم (unregenerated هم می گویند)، (اخلاقا یا روحا) اصلاح نشده، هدایت نشده، ارشاد نشده، به مذهب یا دسته ی بخصوص نپیوسته، گناهکار unregenerated

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not spiritually renewed or reborn.

(2) تعریف: stubbornly persisting in error, esp. moral error.

جمله های نمونه

1. an unregenerate criminal
تبهکار ناپشیمان (از اعمال خود)

2. Initially grace and the unregenerate will are opposed to each other.
[ترجمه گوگل]در ابتدا فیض و اراده تجدید ناپذیر در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، گریس و unregenerate با هم مخالف خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some natural resources are unregenerate, or can be turned into unregenerate.
[ترجمه گوگل]برخی از منابع طبیعی غیر قابل احیا هستند یا می توانند به احیا نشده تبدیل شوند
[ترجمه ترگمان]برخی از منابع طبیعی unregenerate هستند و یا می توانند به unregenerate تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Coal is an unregenerate resource.
[ترجمه گوگل]زغال سنگ یک منبع غیر قابل احیا است
[ترجمه ترگمان]زغال سنگ یک منبع unregenerate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For Farini was not only a good businessman, he was also an unregenerate flirt.
[ترجمه گوگل]برای فرینی نه تنها یک تاجر خوب بود، او همچنین یک معاشقه بازتولید نشده بود
[ترجمه ترگمان]چون Farini تنها یک تاجر خوب نبود، او همچنین یک لاس unregenerate بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Question 96:What particular use is there of the moral law to unregenerate men?
[ترجمه گوگل]سؤال 96: قانون اخلاقی چه کاربرد خاصی برای بازپروری مردان دارد؟
[ترجمه ترگمان]سوال ۹۶: چه کاربرد خاصی از قانون اخلاقی برای unregenerate مرد وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He who had wrought her undoing was now on the side of the Spirit, while she remained unregenerate.
[ترجمه گوگل]کسی که او را از بین برده بود، اکنون در کنار روح بود، در حالی که او بازتولید نشده باقی مانده بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که او دوباره unregenerate شده بود، کسی که او را نابود کرده بود حالا در کنار روح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Do we preach to men and women as regenerate or unregenerate ?
[ترجمه گوگل]آیا ما مردان و زنان را به‌عنوان زاد و ولد موعظه می‌کنیم یا احیا نشده؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما برای انسان ها و زنان به عنوان regenerate یا unregenerate موعظه می کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These men also have produced versions of Christianity that appear relevant to the felt needs of the unregenerate.
[ترجمه گوگل]این مردان همچنین نسخه هایی از مسیحیت تولید کرده اند که به نظر می رسد مربوط به نیازهای احساس شده افراد بازسازی نشده باشد
[ترجمه ترگمان]این افراد همچنین نسخه هایی از مسیحیت را تولید کرده اند که مربوط به نیازهای نمدی (unregenerate)هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گناهکار (صفت)
transgressive, wicked, peccant, criminal, blameworthy, guilty, sinful, unregenerate, unrighteous, unregenerated

دوباره ساخته نشده (صفت)
unregenerate, unregenerated

دوباره حیات نیافته (صفت)
unregenerate, unregenerated

دوباره بنانشده (صفت)
unregenerate, unregenerated

دوباره تولید نشده (صفت)
unregenerate, unregenerated

انگلیسی به انگلیسی

• not repentant, sinful; not reformed, not converted; stubborn (especially in moral depravity)

پیشنهاد کاربران

بپرس