unreconciled

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of reconciled.

جمله های نمونه

1. We parted unreconciled, you remember, and I shan't forgive myself.
[ترجمه گوگل]یادت هست ناسازگار از هم جدا شدیم و من خودم را نمی بخشم
[ترجمه ترگمان]ما از هم جدا شدیم، یادتان هست که من خودم را نخواهم بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I want to give up, still remains unreconciled.
[ترجمه گوگل]من می خواهم تسلیم شوم، هنوز آشتی نکرده ام
[ترجمه ترگمان]، من میخوام تسلیم بشم هنوزم باقی مونده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That's a kind of unreconciled struggle, but was sealed in his dying body.
[ترجمه گوگل]این یک نوع مبارزه آشتی ناپذیر است، اما در بدن در حال مرگ او مهر و موم شد
[ترجمه ترگمان]این نوع مبارزه unreconciled است، اما در بدن his مهر و موم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An unreconciled relationship will cause many problems in life.
[ترجمه گوگل]یک رابطه ناسازگار مشکلات زیادی در زندگی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]یک رابطه صلح پایدار باعث مشکلات زیادی در زندگی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What's important for us to understand about these unreconciled, denied impulses is how they affect our ability to stay focused and take a disciplined, consistent approach to our trading.
[ترجمه گوگل]آنچه برای ما مهم است که در مورد این انگیزه های ناسازگار و انکار شده درک کنیم این است که چگونه بر توانایی ما برای متمرکز ماندن و اتخاذ یک رویکرد منضبط و منسجم برای معاملاتمان تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]چه برای ما مهم است که در مورد این چیزها درک کنیم، انگیزه های انکار شده این است که آن ها چگونه بر توانایی ما برای متمرکز ماندن و اتخاذ رویکردی منظم و سازگار برای تجارت ما تاثیر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Once he stays with you, you will be unreconciled.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او با شما می ماند، آشتی نمی کنید
[ترجمه ترگمان]، به محض اینکه با تو بمونه تو \"unreconciled\" میشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The enemies are unreconciled to their defeat.
[ترجمه گوگل]دشمنان با شکست خود آشتی ندارند
[ترجمه ترگمان]دشمنان به شکست خود راضی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Question one: do you think there are unreconciled conflicts between your family and business?
[ترجمه گوگل]سوال اول: آیا فکر می کنید درگیری های آشتی ناپذیری بین خانواده و تجارت شما وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]سوال اول: آیا فکر می کنید بین خانواده و کسب وکار شما هیچ کش مکش ایجاد نشده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The surviving members of these classes who are unreconciled will inevitably, as Lenin put it, throw themselves with a tenfold furious passion into the battle for the recovery of their lost paradise.
[ترجمه گوگل]اعضای بازمانده این طبقات که آشتی ندارند، ناگزیر، به قول لنین، خود را با شوری خشمگین ده برابر به نبرد برای بازیابی بهشت ​​گمشده خود می اندازند
[ترجمه ترگمان]اعضای بازمانده این طبقات که صلح نمی کنند ناچار خواهند شد، و چون لنین آن را کنار گذاشت، خود را با شور و شوق بسیار furious به نبرد برای احیای بهشت گم شده خود پرتاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hussein and his unreconciled supporters among Iraq's Sunni minority, there was an explosion of anger.
[ترجمه گوگل]حسین و حامیان آشتی ناپذیرش در میان اقلیت سنی عراق، انفجار خشم به راه افتاد
[ترجمه ترگمان]حسین و حامیان صلح تی وی در میان اقلیت سنی عراق، انفجاری از خشم به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Or, you're unreconciled to your failure.
[ترجمه گوگل]یا، شما با شکست خود آشتی ندارید
[ترجمه ترگمان] یا اینکه داری شکست می خوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, I am unreconciled.
[ترجمه گوگل]با این حال من ناسازگارم
[ترجمه ترگمان]با این حال، من صلح نکرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And the loser is unreconciled.
[ترجمه گوگل]و بازنده آشتی ندارد
[ترجمه ترگمان]و بازنده این فرصت را به دست نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Although a number of concessions helped pacify minority nationalists, the most militant remained unreconciled.
[ترجمه گوگل]اگرچه تعدادی از امتیازات به آرامش ملی گرایان اقلیت کمک کرد، اما ستیزه جوترین آنها آشتی نکردند
[ترجمه ترگمان]با وجود این که تعدادی از امتیازات به آرام کردن ملی گرایان اقلیت کمک کردند، اغلب ستیزه جویان صلح نپذیرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not reconciled, not conciliated

پیشنهاد کاربران