1. It would be tragic if her talent remained unrecognized.
[ترجمه گوگل]اگر استعداد او ناشناخته بماند، غم انگیز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر استعداد او ناشناخته مانده باشد، غم و اندوه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There is the possibility that hypothermia can go unrecognized.
[ترجمه گوگل]این احتمال وجود دارد که هیپوترمی ناشناخته بماند
[ترجمه ترگمان]احتمال اینکه hypothermia ناشناخته بماند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He remained largely unrecognized by the scientific establishment.
[ترجمه گوگل]او تا حد زیادی توسط نهادهای علمی ناشناخته ماند
[ترجمه ترگمان]او تا حد زیادی توسط موسسه علمی ناشناخته باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Most often it is totally unconscious and goes unrecognized by staff and service users.
[ترجمه گوگل]بیشتر اوقات کاملاً ناخودآگاه است و توسط کارکنان و کاربران خدمات تشخیص داده نمی شود
[ترجمه ترگمان]اغلب آن کاملا ناخودآگاه است و توسط کارکنان و کاربران خدمات ناشناخته مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many minor disease outbreaks often go unrecognized.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شیوع های جزئی بیماری اغلب ناشناخته می مانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شیوع بیماری های خفیف اغلب ناشناخته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The longer the condition goes unrecognized, the more difficult it is to reverse.
[ترجمه گوگل]هرچه این بیماری بیشتر شناسایی نشود، معکوس کردن آن دشوارتر است
[ترجمه ترگمان]هرچه شرایط طولانی تر شود دشوارتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When uninterrupted by unforeseen or unrecognized obstacles, parents will go to great lengths to provide these advantages for their children.
[ترجمه گوگل]هنگامی که با موانع پیش بینی نشده یا ناشناخته وقفه نداشته باشند، والدین تمام تلاش خود را می کنند تا این مزایا را برای فرزندان خود فراهم کنند
[ترجمه ترگمان]والدین هنگامی که از موانع پیش بینی نشده یا ناخواسته جلوگیری می کنند، برای تامین این مزایا برای فرزندان خود به طول بسیار زیادی خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But to those in distress, and towards unrecognized or emerging talent, he was unfailing in his generosity and support.
[ترجمه گوگل]اما برای کسانی که در مضیقه بودند، و استعدادهای ناشناخته یا در حال ظهور، او در سخاوت و حمایت خود شکست ناپذیر بود
[ترجمه ترگمان]اما برای کسانی که در عذاب بودند، و به سوی استعدادهای ناشناخته یا نوظهور، او از سخاوت و پشتیبانی خود unfailing بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The straight-line amortization of the unrecognized APBO at the time FASB Statement No. 106 is adopted.
[ترجمه گوگل]استهلاک خط مستقیم APBO شناسایی نشده در زمان تصویب بیانیه شماره 106 FASB
[ترجمه ترگمان]The خط مستقیم the ناشناخته در زمان بیانیه شماره ۱۰۶ به تصویب رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Unrecognized connection string. Unable to determine the data source or initial catalog.
[ترجمه گوگل]رشته اتصال ناشناخته نمی توان منبع داده یا کاتالوگ اولیه را تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]رشته اتصال Unrecognized تعیین منبع داده ها یا کاتالوگ اولیه ممکن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Syntax error, command unrecognized. This may include errors such as command line too long.
[ترجمه گوگل]خطای نحوی، فرمان ناشناخته است این ممکن است شامل خطاهایی مانند خط فرمان بسیار طولانی باشد
[ترجمه ترگمان]خطای نحوی، فرمان ناشناخته این ممکن است شامل اشتباهاتی نظیر خط فرمان بیش از حد طولانی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is a largely unrecognized entity with specific histology including myopathic, focal neurogenic, fibrosis, and inflammatory features.
[ترجمه گوگل]این یک موجودیت تا حد زیادی ناشناخته با بافت شناسی خاص از جمله میوپاتیک، نوروژنیک کانونی، فیبروز و التهاب است
[ترجمه ترگمان]آن یک نهاد ناشناخته با histology خاص از جمله myopathic، neurogenic کانونی، fibrosis و ویژگی های التهابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The unamortized balance of unrecognized finance charge and the method used to allocate the unrecognized finance charge.
[ترجمه گوگل]مانده مستهلک نشده هزینه مالی شناسایی نشده و روش مورد استفاده برای تخصیص هزینه مالی شناسایی نشده
[ترجمه ترگمان]توازن unamortized اتهام تامین مالی ناشناخته و روش مورد استفاده برای تخصیص هزینه های تامین مالی ناشناخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. NET issues the server error, " Unrecognized configuration section element _ name. "
[ترجمه گوگل]NET خطای سرور "ناشناس عنصر بخش پیکربندی _ نام" را صادر می کند
[ترجمه ترگمان]NET خطای کارگزار را به کار برد، \"نام آلمان بخش پیکربندی Unrecognized\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She adopted an elaborate disguise to help her pass through the town unrecognized.
[ترجمه گوگل]او یک لباس مبدل استادانه برای کمک به او برای عبور از شهر ناشناس انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]او تغییر قیافه داده بود تا به او کمک کند که از شهر خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید