unreasonably


بیجهت، بیخود، بناخق، بزور، بطورنامعقول، بیش ازحداعتدال

جمله های نمونه

1. Consent will not be unreasonably withheld.
[ترجمه گوگل]رضایت بی دلیل دریغ نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]رضایت و رضایت بدون دلیل و عدم رضایت خاطر از بین نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We unreasonably expect near perfect behaviour from our children.
[ترجمه گوگل]ما به طور غیرمنطقی از فرزندان خود انتظار رفتار تقریباً کامل را داریم
[ترجمه ترگمان]ما به طور غیر منطقی انتظار رفتار کامل از فرزندانمان را داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The banks' charges are unreasonably high.
[ترجمه گوگل]هزینه های بانک ها به طور غیر منطقی بالاست
[ترجمه ترگمان]اتهامات بانک ها به طور غیر منطقی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They acted unreasonably when they turned down Jill's application.
[ترجمه گوگل]وقتی درخواست جیل را رد کردند، غیرمنطقی عمل کردند
[ترجمه ترگمان]زمانی که درخواست جیل را رد کردند، آن ها به طور غیر منطقی رفتار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The statue was unreasonably heavy, pressing hard against him.
[ترجمه گوگل]مجسمه بی دلیل سنگین بود و به شدت به او فشار می آورد
[ترجمه ترگمان]این مجسمه کام لا سنگین بود و محکم به او فشار می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Callaghan not unreasonably claimed in his memoirs that the Tories won the Falklands War but that Labour had kept the peace.
[ترجمه گوگل]کالاگان بی دلیل در خاطرات خود ادعا کرد که محافظه‌کاران در جنگ فالکلند پیروز شدند، اما حزب کارگر صلح را حفظ کرده است
[ترجمه ترگمان]Callaghan در خاطرات خود ادعا کرد که توری ها در جنگ فالکلند پیروز شدند اما حزب کارگر صلح را حفظ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This permission will not unreasonably be withheld and we will not have any claim on any recompense you may negotiate for yourself.
[ترجمه گوگل]این اجازه به طور غیرمنطقی دریغ نخواهد شد و ما هیچ ادعایی در مورد پاداشی که ممکن است برای خود مذاکره کنید، نخواهیم داشت
[ترجمه ترگمان]این اجازه به طور غیر منطقی اعلام نشده است و ما هیچ ادعایی درباره پاداشی که ممکن است برای خودتان انجام دهید نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rents have been unreasonably appreciated.
[ترجمه گوگل]اجاره ها به طور غیر منطقی قدردانی شده است
[ترجمه ترگمان]اجاره ها به نحو منطقی مورد تقدیر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The court fined her £40 Reports of unreasonably high fines imposed for minor offences further inflamed public feelings.
[ترجمه گوگل]دادگاه 40 پوند او را جریمه کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه ۴۰ هزار پوندی را به دلیل جرایم سنگین که برای جرائم کوچک اعمال شده است جریمه کرد و به احساسات عمومی دامن زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After several unwarranted and unreasonably abusive attacks in the press, Riva Palacio resigned on August 184
[ترجمه گوگل]پس از چندین حمله ناروا و توهین آمیز غیرمنطقی در مطبوعات، ریوا پالاسیو در اوت 184 استعفا داد
[ترجمه ترگمان]پس از چندین حمله غیرقابل توجیه و نادرست در مطبوعات، Riva پالاسیو در روز ۱۸۴ اوت استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indeed if a plaintiff delays his action unreasonably he may not even get his 2 percent.
[ترجمه گوگل]در واقع، اگر شاکی اقدام خود را به طور غیرمنطقی به تأخیر اندازد، ممکن است حتی 2 درصد خود را دریافت نکند
[ترجمه ترگمان]در واقع اگر شاکی فعالیت خود را به تعویق بیاندازد ممکن است حتی ۲ درصد از آن را به دست نیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Food in that restaurant is unreasonably priced.
[ترجمه گوگل]قیمت غذا در آن رستوران غیرمنطقی است
[ترجمه ترگمان]غذا در این رستوران بسیار ارزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Unreasonably, she still expects him to behave like a child.
[ترجمه گوگل]بی دلیل، او هنوز از او انتظار دارد که مانند یک کودک رفتار کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، او هنوز انتظار دارد که او مانند یک کودک رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In order to avoid unreasonably high tender offer, the bidding office is entitled to rescind the bidding documents whose tender offers deviate form the normal level.
[ترجمه گوگل]به منظور اجتناب از پیشنهاد مناقصه بالا، دفتر مناقصه می‌تواند اسناد مناقصه‌ای را که پیشنهادات مناقصه آنها از سطح عادی خارج می‌شود، ابطال کند
[ترجمه ترگمان]به منظور اجتناب از پیشنهاد مناقصه بالا، دفتر مناقصه مستحق لغو اسناد مناقصه است که پیشنهادها مناقصه از سطح نرمال منحرف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She reacted unreasonably when she learned she had failed.
[ترجمه گوگل]او وقتی فهمید شکست خورده است واکنش غیر منطقی نشان داد
[ترجمه ترگمان]وقتی فهمید که شکست خورده است، او بی دلیل رفتار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an unreasonable manner, irrationally, senselessly, preposterously; excessively, unfairly

پیشنهاد کاربران

بپرس