unpublished

/ʌnˈpəblɪʃt//ʌnˈpʌblɪʃt/

چاپ نشده، نشر نشده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of published.

جمله های نمونه

1. All his unpublished writing should be destroyed unread.
[ترجمه گوگل]تمام نوشته های منتشر نشده او خوانده نشده باید نابود شود
[ترجمه ترگمان]تمام نوشته های منتشر نشده او نباید نادیده گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This new biography contains a wealth of previously unpublished material.
[ترجمه گوگل]این بیوگرافی جدید حاوی انبوهی از مطالب منتشر نشده است
[ترجمه ترگمان]این زندگینامه جدید شامل ثروتی از مطالب منتشر نشده پیشین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The new edition is based on previously unpublished manuscripts with full annotation.
[ترجمه گوگل]نسخه جدید بر اساس نسخه های خطی منتشر نشده قبلی با حاشیه نویسی کامل است
[ترجمه ترگمان]نسخه جدید بر پایه نسخه های خطی منتشر شده قبلی با حاشیه نویسی کامل می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Literary scholars are piecing together her last unpublished novel from fragments of a recently discovered manuscript.
[ترجمه گوگل]محققان ادبی آخرین رمان منتشرنشده او را از تکه‌هایی از نسخه‌ای خطی که اخیراً کشف شده است، کنار هم می‌چینند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان ادبی آخرین رمان منتشر نشده او را از قطعات یک دست نوشته تازه کشف شده به هم متصل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her papers included unpublished articles and correspondence.
[ترجمه گوگل]مقالات او شامل مقالات و مکاتبات منتشر نشده بود
[ترجمه ترگمان]مقالات او شامل مقالات منتشر نشده و مکاتبات منتشر نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ian Fleming's original unpublished notes are to go under the hammer at London auctioneers Sotheby's.
[ترجمه گوگل]یادداشت‌های منتشر نشده اصلی یان فلمینگ در حراجی لندن ساتبیز زیر چکش گذاشته می‌شود
[ترجمه ترگمان]این یادداشت منتشر نشده اصلی یان فلمینگ در حراج auctioneers لندن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After his death, his daughter found an unpublished manuscript among his papers.
[ترجمه گوگل]پس از مرگ او، دخترش دست‌نوشته‌ای منتشر نشده در میان مقالات او یافت
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ او، دخترش کتاب خطی را در میان کاغذهای خود یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nicholas Branch has unpublished state documents, polygraph reports, Dictabelt recordings from the police radio net on November 2
[ترجمه گوگل]شعبه نیکلاس دارای اسناد دولتی منتشر نشده، گزارش های پلی گرافی، ضبط های دیکتابلت از شبکه رادیویی پلیس در 2 نوامبر است
[ترجمه ترگمان]نشریه نیکولاس Branch اسناد دولتی منتشر نشده، دروغ سنجی، نوارهای ضبط شده از شبکه رادیویی پلیس در ۲ نوامبر را گزارش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They are embodied in unpublished theses, research reports of limited circulation or in monographs and journals which are not widely distributed.
[ترجمه گوگل]آنها در پایان نامه های منتشر نشده، گزارش های تحقیقاتی با تیراژ محدود یا در تک نگاری ها و مجلاتی که به طور گسترده توزیع نشده اند، تجسم یافته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها در تزهای منتشر نشده، گزارش های تحقیقاتی از انتشار محدود و یا در monographs و مجلات که به طور گسترده توزیع نشده اند، تجسم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then we find there's masses of stuff still unpublished.
[ترجمه گوگل]سپس متوجه می‌شویم که انبوهی از مطالب هنوز منتشر نشده است
[ترجمه ترگمان]بعد متوجه می شویم که هنوز هیچ چیز منتشر نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A work on armorial book-stamps remained unpublished.
[ترجمه گوگل]اثری درباره تمبرهای کتاب زرهی منتشر نشده باقی ماند
[ترجمه ترگمان]کار در این مجموعه برای نشان دادن تمبرهای منتشر نشده همچنان منتشر نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In one unpublished crime novel, the extortion plan was mentioned, he added.
[ترجمه گوگل]وی افزود: در یکی از رمان های جنایی منتشر نشده، به طرح اخاذی اشاره شده است
[ترجمه ترگمان]وی افزود که در یک رمان جنایی منتشر نشده، این طرح زورگیری ذکر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our own unpublished data on absorption from these enemas indicates that less than 0. 02% of administered bismuth is absorbed.
[ترجمه گوگل]داده های منتشر نشده خود ما در مورد جذب از این تنقیه ها نشان می دهد که کمتر از 0 02٪ از بیسموت تجویز شده جذب می شود
[ترجمه ترگمان]داده های منتشر نشده ما در مورد جذب از این enemas نشان می دهد که کم تر از ۰ در سال ۲۰۰۰، ۰۲ درصد از گازهای حاوی مواد رادیواکتیو تحت کنترل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Should unpublished data be included in meta-analyses?
[ترجمه گوگل]آیا داده های منتشر نشده باید در متاآنالیز گنجانده شوند؟
[ترجمه ترگمان]آیا داده های منتشر نشده باید در متا آنالیز گنجانده شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The unfinished and unpublished memoirs of Farini are replete with such hyperbole.
[ترجمه گوگل]خاطرات ناتمام و منتشر نشده فرینی مملو از چنین هذلولی است
[ترجمه ترگمان]خاطرات ناتمام و unpublished of انباشته از این گزافه گویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not published, not reproduced for sale or public distribution
unpublished books, manuscripts, or letters have never been published.
an unpublished writer or poet is one whose work has not been published.

پیشنهاد کاربران

1. منتشر نشده. چاپ نشده 2. ( نویسنده ) که اثرش منتشر نشده
مثال:
the archive contains much unpublished material
این بایگانی و آرشیو شامل چیزهای منتشر نشده زیادی است.

بپرس