unpronounceable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of pronounceable.

جمله های نمونه

1. She's got some unpronounceable name which seems to be all consonants.
[ترجمه گوگل]او یک نام غیرقابل تلفظ دارد که به نظر می رسد همه همخوان باشند
[ترجمه ترگمان]اون یه اسم غیرقابل تصوری داره که به نظر میاد همه حرف رو باور می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Special credit lines with unpronounceable acronyms were made available to nondepository institutions.
[ترجمه گوگل]خطوط اعتباری ویژه با نام های اختصاری غیرقابل تلفظ در اختیار مؤسسات غیر سپرده گذاری قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]خطوط اعتباری ویژه با واژه های اختصاری (unpronounceable)در اختیار موسسات nondepository قرار داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rain silently fallen seemed to tell her unpronounceable sufferings.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که بارانی که بی‌صدا می‌بارید رنج‌های غیرقابل توصیف او را بازگو می‌کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که رین در سکوت غیرقابل تحمله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The SSSCA was later renamed to the unpronounceable CBDTPA, which was glossed as the "Consume But Don't Try Programming Act".
[ترجمه گوگل]SSSCA بعداً به CBDTPA غیرقابل تلفظ تغییر نام داد که به عنوان "قانون برنامه نویسی مصرف کنید اما تلاش نکنید" نامگذاری شد
[ترجمه ترگمان]SSSCA بعدا به the CBDTPA تغییر نام داد که به عنوان \"Consume\" شناخته می شد اما \"قانون برنامه نویسی را امتحان نکنید\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lack of reliable statistics and unpronounceable names of diseases have all hampered efforts to bring them out of the shadows.
[ترجمه گوگل]فقدان آمار موثق و نام‌های غیرقابل تلفظ بیماری‌ها، همه تلاش‌ها را برای بیرون کشیدن آنها از سایه مختل کرده است
[ترجمه ترگمان]فقدان آمار قابل اعتماد و نام های قابل اعتمادی از بیماری ها، همه تلاش ها برای بیرون آوردن آن ها از سایه را مختل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was a reason to visit a place where one's name was unpronounceable, Zichen thought, just as there was a reason that her parents continued to share a life in their daughter's mind.
[ترجمه گوگل]زیچن فکر کرد که برای بازدید از مکانی که نامش غیرقابل تلفظ است، دلیلی وجود دارد، همانطور که دلیلی وجود داشت که والدینش همچنان در ذهن دخترشان زندگی مشترکی داشتند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، دلیلی برای دیدن مکانی وجود داشت که نام آن غیرقابل تلفظ بود، درست همان طور که دلیلی داشت که پدر و مادرش در ذهن دخترشان زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Advocates for healthful eating have long tried to steer Americans away from highly processed foods that contain dozens of unnatural and unpronounceable ingredients.
[ترجمه گوگل]طرفداران تغذیه سالم مدت‌ها تلاش کرده‌اند که آمریکایی‌ها را از غذاهای بسیار فرآوری شده که حاوی ده‌ها ماده غیرطبیعی و غیرقابل تلفظ هستند، دور کنند
[ترجمه ترگمان]حامیان تغذیه سالم مدت ها تلاش کرده اند تا آمریکایی ها را از غذاهای بسیار فرآوری شده دور کنند که شامل ده ها جز غیر طبیعی و غیر طبیعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If she had felt curious as to why a woman from America with an unpronounceable Chinese name would want to spend two weeks in Neville Hill she had not shown it.
[ترجمه گوگل]اگر او کنجکاو بود که چرا زنی از آمریکا با نام چینی غیرقابل تلفظ می خواهد دو هفته را در نویل هیل بگذراند، آن را نشان نمی داد
[ترجمه ترگمان]اگر او کنجکاو شده بود که چرا زنی از آمریکا با نام چینی unpronounceable مایل است دو هفته را در تپه نویل بگذراند، اما این موضوع را به او نشان نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The old plan hair method is no clear cancel, but in actual operation, this policy in many places already be swept into the history unpronounceable.
[ترجمه گوگل]روش قدیمی طرح مو لغو روشن نیست، اما در عمل واقعی، این سیاست در بسیاری از مکان ها در حال حاضر به تاریخ غیرقابل تلفظ جاروب شده است
[ترجمه ترگمان]روش قدیمی موی طرح حذف روشن نیست، اما در عمل واقعی، این سیاست در بسیاری از مکان ها در حال حاضر به تاریخ unpronounceable منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We find ourselves entangled with apparently unanswerable problems in unpronounceable places.
[ترجمه گوگل]ما خود را گرفتار مشکلات ظاهراً غیرقابل پاسخی در مکان‌های غیرقابل تلفظ می‌دانیم
[ترجمه ترگمان]ما خود را درگیر مشکلات ظاهرا unanswerable در unpronounceable می یابیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some, like Creamsicle (another trademark) and cherry-vanilla, are re-creations of childhood treats, though without the unpronounceable ingredients.
[ترجمه گوگل]برخی، مانند Creamsicle (یک علامت تجاری دیگر) و گیلاس-وانیل، خلق مجدد غذاهای دوران کودکی هستند، هرچند بدون مواد غیرقابل تلفظ
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها مانند Creamsicle (علامت تجاری دیگر)و گیلاس cherry - وانیل، با وجود مواد اولیه، دوباره با هم برخورد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cannot be pronounced

پیشنهاد کاربران

بپرس