1. In fact, his business career had distinctly unpromising beginnings.
[ترجمه گوگل]در واقع، حرفه تجاری او شروع های مشخصی داشت که امیدبخش نبود
[ترجمه ترگمان]در واقع، شغل کاری او آغاز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It was a rather unpromising start to the holiday.
[ترجمه گوگل]شروعی نسبتاً بیامید برای تعطیلات بود
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسید که تعطیلات به خیر و خوشی شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Their land looked so unpromising that the colonists eventually gave most of it back.
[ترجمه گوگل]سرزمین آنها چنان بی امید به نظر می رسید که استعمارگران در نهایت بیشتر آن را پس دادند
[ترجمه ترگمان]زمین آن ها چنان تیره و تیره به نظر می رسید که مهاجران سرانجام بیشتر آن را پس دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sales improved after an unpromising start .
[ترجمه گوگل]فروش پس از شروعی بیامید بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]فروش بعد از شروع unpromising بهبود یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Armed with these unpromising instructions he arrived and assumed his post on 31 August 194
[ترجمه گوگل]مسلح به این دستورالعملهای بیامیدانه، او وارد شد و در 31 اوت 194 پست خود را بر عهده گرفت
[ترجمه ترگمان]او با این دستورالعمل unpromising وارد شد و پست خود را در ۳۱ اوت ۱۹۴ به دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Obviously, the outlook for peace was unpromising.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که چشم انداز صلح امیدبخش نبود
[ترجمه ترگمان]ظاهرا چشم انداز صلح unpromising بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This rather unpromising collection was augmented with grants from the duchy of Lancaster.
[ترجمه گوگل]این مجموعه نسبتاً بیامید با کمکهای مالی دوک نشین لنکستر افزوده شد
[ترجمه ترگمان]این مجموعه بد و کثیف با کمک های مالی دو کنشین لنکستر افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But beneath that unpromising cover is some very good reading.
[ترجمه گوگل]اما در زیر آن جلد بیامید، خوانش بسیار خوبی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اما زیر آن پوشش، کتاب خواندن خیلی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The first attempt was unpromising.
10. Making Out sounds most unpromising - about a group of women workers in a clapped-out Manchester electronics factory.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد دور از انتظار - در مورد گروهی از زنان کارگر در یک کارخانه الکترونیک منچستر دست زدن
[ترجمه ترگمان]ایجاد صداهایی که بیشتر از همه به خاطر یک گروه از کارگران زن در کارخانه الکترونیکی در حال دست زدن در منچستر ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He saw the bleak and unpromising moorland gain colour as the grasses grew and the flowers came.
[ترجمه گوگل]او دید که با بزرگ شدن علف ها و آمدن گل ها، دشت تاریک و بی امید رنگ می گیرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که گل ها رشد کردند و گل ها آمدند، او رنگ به رنگ تیره و تیره خل نگزار را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He repeats to this unpromising man the promise made to Abraham and Isaac.
[ترجمه گوگل]او قولی را که به ابراهیم و اسحاق داده بود برای این مرد بی نوید تکرار می کند
[ترجمه ترگمان]او به این مرد unpromising که وعده ابراهیم و اسحاق را می دهد تکرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This book has an unpromising genesis.
[ترجمه گوگل]این کتاب یک پیدایش بیامید دارد
[ترجمه ترگمان]این کتاب نقطه genesis بدی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. At that time, the outlook for peace was unpromising.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، چشم انداز صلح امیدبخش نبود
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، چشم انداز صلح unpromising بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. From such rigid, uncompromising and unpromising beginnings, Glass has created a sound language of great eloquence and diversity.
[ترجمه گوگل]گلس از چنین آغازهای سفت و سخت، سازش ناپذیر و بی امیدی، زبانی سالم از فصاحت و تنوع بسیار خلق کرده است
[ترجمه ترگمان]از چنین آغاز سخت و انعطاف ناپذیر و unpromising، شیشه یک زبان صوتی از فصاحت و تنوع عالی ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید