unprocessed

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of processed.
مشابه: crude

جمله های نمونه

1. Lucker opens a case with brute force, sending unprocessed film rolling everywhere.
[ترجمه گوگل]لوکر پرونده ای را با زور وحشیانه باز می کند و فیلم پردازش نشده را به همه جا می فرستد
[ترجمه ترگمان]Lucker یک جعبه را با زور باز میکنه و فیلم غیر پرورده را همه جا پخش میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Another uses hydrofluoric acid to release oxygen from unprocessed lunar regolith.
[ترجمه گوگل]دیگری از اسید هیدروفلوئوریک برای آزادسازی اکسیژن از سنگ سنگی فرآوری نشده قمری استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از hydrofluoric اسید برای آزاد کردن اکسیژن از regolith ماه فرآوری نشده استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Industry: transportation equipment, chemicals, processed and unprocessed minerals, food products.
[ترجمه گوگل]صنعت: تجهیزات حمل و نقل، مواد شیمیایی، مواد معدنی فرآوری شده و فرآوری نشده، محصولات غذایی
[ترجمه ترگمان]صنعت: تجهیزات حمل و نقل، مواد شیمیایی، فرآوری شده و فرآوری نشده، محصولات غذایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It slathers cement, flyash, vesicant and other unprocessed materials. It is mass produced clean and high efficiently by our company's automatic equipments.
[ترجمه گوگل]سیمان، فلاش، وزیکانت و سایر مواد فرآوری نشده را از بین می برد توسط تجهیزات اتوماتیک شرکت ما تمیز و با کارایی بالا تولید می شود
[ترجمه ترگمان]آن سیمان، flyash، vesicant و سایر مواد خام فرآوری نشده است آن به صورت انبوه تولید شده و با تجهیزات اتوماتیک شرکت ما به طور موثر تولید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Buy organic food that is unfrozen, unprocessed, seasonal and based primarily on vegetables and grain.
[ترجمه گوگل]مواد غذایی ارگانیک را بخرید که فریز نشده، فرآوری نشده، فصلی و عمدتاً بر پایه سبزیجات و غلات هستند
[ترجمه ترگمان]غذای ارگانیک را بخرید که unfrozen، فرآوری نشده، فصلی و عمدتا بر روی سبزیجات و غلات قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. AIM: Radix Aconite is unprocessed parent root tuber of Aconitum carmichaeli Debx. containing toxic diterpenoid alkaloids such as mesaconitine, aconitine and hypaconitine.
[ترجمه گوگل]هدف: رادیکس آکونیت غده ریشه مادر فرآوری نشده Aconitum carmichaeli Debx است حاوی آلکالوئیدهای دیترپنوئیدی سمی مانند مزاکونیتین، آکونیتین و هیپاکونیتین
[ترجمه ترگمان]AIM: Radix aconite ریشه اصلی والد unprocessed of carmichaeli Debx است که شامل diterpenoid alkaloids، such، as و hypaconitine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even for dwarves, exposure to the unprocessed mineral can cause deafness or memory loss.
[ترجمه گوگل]حتی برای کوتوله ها، قرار گرفتن در معرض مواد معدنی فرآوری نشده می تواند باعث ناشنوایی یا از دست دادن حافظه شود
[ترجمه ترگمان]حتی برای کوتوله ها، قرار گرفتن در معرض مواد معدنی فرآوری نشده می تواند باعث ناشنوایی و یا از دست رفتن حافظه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We want to purchase UNVOLCANISED or UNPROCESSED RUBBER an unwanted rubber scrap form.
[ترجمه گوگل]ما می‌خواهیم لاستیک‌های آتش‌شان‌نشده یا فرآوری‌نشده را یک قالب ضایعات لاستیکی ناخواسته بخریم
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم UNVOLCANISED یا unprocessed را با یک شکل scrap ناخواسته خریداری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is the original unprocessed cheese.
[ترجمه گوگل]این پنیر فرآوری نشده اصلی است
[ترجمه ترگمان]این پنیر فرآوری نشده اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Feed and unprocessed raw agricultural, forestry, fishing and livestock products, and by - products .
[ترجمه گوگل]خوراک و محصولات فرآوری نشده کشاورزی، جنگلی، ماهیگیری و دامی و محصولات جانبی
[ترجمه ترگمان]تغذیه و محصولات خام فرآوری نشده، جنگلداری، ماهیگیری و محصولات دامی و محصولات جانبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The raw, unprocessed facts, including text, numbers, images, and sounds are called data.
[ترجمه گوگل]حقایق خام و پردازش نشده شامل متن، اعداد، تصاویر و صداها داده نامیده می شوند
[ترجمه ترگمان]حقایق خام و فرآوری نشده شامل متن، اعداد، تصاویر و صداها داده ها نامیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Crude oil, or unprocessed petroleum, is called sour when a lot of sulfur, an impurity.
[ترجمه گوگل]نفت خام یا نفت فرآوری نشده زمانی که گوگرد زیاد، ناخالصی باشد، ترش نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]نفت خام، یا نفت خام فرآوری نشده، وقتی که مقدار زیادی گوگرد و ناخالصی است، ترش نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. People can't eat unprocessed grains.
[ترجمه گوگل]مردم نمی توانند غلات فرآوری نشده بخورند
[ترجمه ترگمان]مردم نمی توانند grains را بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government slapped a ban on the export of unprocessed logs.
[ترجمه گوگل]دولت صادرات الوارهای فرآوری نشده را ممنوع کرد
[ترجمه ترگمان]دولت ممنوعیت صادرات الوار فرآوری نشده را ممنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not developed, not processed

پیشنهاد کاربران

Developed countries including the United States are trying to deal with ever increasing amounts of unprocessed waste.
کشورهای پیشرفته شامل ایالات متحده دارند سعی می کنند به افزایش پیوسته مقادیر ضایعات فراورده نشده {خام} رسیدگی کنند.
خام، به عمل نیامده، نارس
بررسی نشده
فراوری نشده

بپرس