unpretzel

پیشنهاد کاربران

کلمه ی **"unpretzel"** از اون واژه هایی یه که به صورت خلاقانه ساخته می شن و معنی رسمی توی دیکشنری نداره، ولی مفهومش رو از ترکیب خودش میشه فهمید.
🍿 **pretzel** یعنی همون خوراکی پیچ خورده و گره دار ( چیزی مثل چوب شور ) .
...
[مشاهده متن کامل]

حالا وقتی کسی می گه **"unpretzel"**، معمولاً منظورش اینه که چیزی یا کسی از حالت پیچیده و گره خورده درمیاد — یعنی “از هم باز شدن، صاف شدن، یا ریلکس کردن”.
به زبان ساده:
- **to unpretzel yourself** = از حالت پیچیده یا انقباض در بیای، راحت و ریلکس شی.
مثلا ممکنه کسی بگه:
> *I need to unpretzel after yoga. *
یعنی �باید بدنم رو از حالت پیچ خورده دربیارم و ریلکس کنم. �
یا به صورت استعاری هم می گن:
> *My brain is pretzeled trying to understand this math problem. I need to unpretzel it. *
یعنی �مغزم حسابی پیچ خورده س سر این مسئله ریاضی، باید یه جورایی بازش کنم. �
پس معنی کلیش تقریباً اینه:
> **از حالت گره خورده یا گیج و پیچیده درآمدن. **

unpretzel your mind
افکار درهم تنیده خود را باز کنید، افکار درهم برهم خود را سامان دهید، ذهن خود را مرتب کنید، افکار گیج کننده خود را ساده کنید، ذهن خود را از پیچیدگی ها باز کنید، افکار خود را مرتب سازی کنید، ذهن خود را از آشفتگی پاک کنید، پیچیدگی های ذهن خود را حل کنید، تفکرات پیچیده خود را رفع کنید
...
[مشاهده متن کامل]

مخالف pretzel به عنوان فعل ( معنی pretzel را چک کنید )