unpredicted

جمله های نمونه

1. The unpredicted change of weather was moving the fog too rapidly anyway for him to be able to locate its centre.
[ترجمه گوگل]تغییر پیش‌بینی‌نشده آب‌وهوا به هر حال مه را خیلی سریع جابه‌جا می‌کرد تا بتواند مرکز آن را پیدا کند
[ترجمه ترگمان]تغییر آب و هوا به هر حال مه را به سرعت حرکت می داد تا بتواند مرکز آن را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. So everything is unpredicted. Both love and future are in the air.
[ترجمه گوگل]بنابراین همه چیز پیش بینی نشده است هم عشق و هم آینده در هواست
[ترجمه ترگمان]پس همه چیز unpredicted است هم عشق و هم آینده در هوا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. House is equipped with alarm to avoid unpredicted burglars.
[ترجمه گوگل]خانه مجهز به زنگ هشدار برای جلوگیری از سارقان پیش بینی نشده است
[ترجمه ترگمان]خانه به زنگ هشدار برای اجتناب از دزدها مجهز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This unpredicted future is the interesting part of life.
[ترجمه گوگل]این آینده پیش بینی نشده بخش جالب زندگی است
[ترجمه ترگمان]این آینده unpredicted بخش جالب زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This assumption fails to account for unpredicted events and dependency failures, leaving triage teams with no tools or data to work with when such events occur.
[ترجمه گوگل]این فرض رویدادهای پیش‌بینی‌نشده و شکست‌های وابستگی را محاسبه نمی‌کند، و تیم‌های تریاژ را بدون ابزار یا داده‌ای برای کار در هنگام وقوع چنین رویدادهایی باقی می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]این فرض به دلیل رویداده ای unpredicted و شکست های وابستگی به حساب نمی آید، و تیم های triage را با هیچ ابزاری و یا داده ها برای کار با زمانی که چنین رویدادهایی رخ می دهند، ترک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The unpredicted matters in the announcement will be further described and supplemented by the working personnel to the potential investors.
[ترجمه گوگل]موارد پیش بینی نشده در اطلاعیه توسط پرسنل شاغل به سرمایه گذاران احتمالی تشریح و تکمیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]موضوعات مطرح شده در این اعلامیه بعدا شرح داده خواهد شد و توسط پرسنل کار برای سرمایه گذاران بالقوه تکمیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What a strange way for an oddly unpredicted regular season to end.
[ترجمه گوگل]چه روش عجیبی برای پایان دادن به یک فصل معمولی پیش بینی نشده عجیب و غریب
[ترجمه ترگمان]چه راه عجیبی برای رسیدن به یک فصل منظم برای پایان دادن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Standard deviation were all unpredicted and the absolute relative errors were less than 6%.
[ترجمه گوگل]انحراف معیار همگی پیش بینی نشده بودند و خطاهای نسبی مطلق کمتر از 6 درصد بود
[ترجمه ترگمان]انحراف معیار همه unpredicted بوده و خطاهای نسبی نسبی کم تر از ۶ % بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Surgery Simulation System can be used to train surgeon to adapt for new operational methods, and also it can be used to preview the process of operation so as to discover some unpredicted problem.
[ترجمه گوگل]از سیستم شبیه سازی جراحی می توان برای آموزش جراح برای انطباق با روش های جدید عملیاتی استفاده کرد و همچنین می توان از آن برای پیش نمایش روند عمل به منظور کشف برخی مشکلات پیش بینی نشده استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]سیستم شبیه سازی جراحی می تواند برای آموزش جراح جهت سازگاری با روش های عملیاتی جدید مورد استفاده قرار گیرد، و همچنین می تواند برای پیش نمایش فرآیند کار به منظور کشف برخی از مشکلات unpredicted مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although there has never been an exhaustive analysis of the proteins or natural products in GM soy, unpredicted changes in the DNA were discovered.
[ترجمه گوگل]اگرچه هرگز تجزیه و تحلیل جامعی از پروتئین ها یا محصولات طبیعی موجود در سویای تراریخته انجام نشده است، تغییرات پیش بینی نشده ای در DNA کشف شد
[ترجمه ترگمان]اگرچه هیچ تجزیه و تحلیل جامع از پروتئین ها یا محصولات طبیعی در soy GM وجود نداشته است، اما تغییرات در DNA کشف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Minoxidil, taken orally, has been used for decades in the treatment of vascular hypertension. The most startling and unpredicted side effect was hair growth.
[ترجمه گوگل]ماینوکسیدیل، که به صورت خوراکی مصرف می شود، برای دهه ها در درمان فشار خون عروقی استفاده می شود شگفت انگیزترین و پیش بینی نشده ترین عارضه جانبی رشد مو بود
[ترجمه ترگمان]Minoxidil، که به صورت شفاهی گرفته شده، برای دهه ها در درمان فشار خون عروقی به کار رفته است شگفت انگیزترین و startling اثر آن رشد مو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the 21 st century, the rival environment that enterprises are confronting is unceasingly changed and unpredicted.
[ترجمه گوگل]در قرن بیست و یکم، محیط رقیب که بنگاه‌ها با آن مواجه هستند، پیوسته تغییر کرده و پیش‌بینی نشده است
[ترجمه ترگمان]در قرن بیست و یکم، محیط رقابتی که شرکت ها با آن روبرو می شوند، مدام تغییر می کند و تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The space station was originally scheduled for completion in 200 but unpredicted expenses have created major delays.
[ترجمه گوگل]ایستگاه فضایی در ابتدا برای تکمیل در سال 200 برنامه ریزی شده بود، اما هزینه های پیش بینی نشده تاخیرهای زیادی را ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]این ایستگاه فضایی در ابتدا قرار بود در سال ۲۰۰ تکمیل شود، اما هزینه های unpredicted تاخیر بزرگی را ایجاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unforeseen, unexpected

پیشنهاد کاربران

پیش بینی نشده، غیرمنتظره، نامنتظره
غیرمترقبه

بپرس