unpasteurized

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of pasteurized.

جمله های نمونه

1. Local honey in its raw, unpasteurized state is one of the greatest weapons for dealing with allergies, especially in my case.
[ترجمه گوگل]عسل محلی در حالت خام و غیر پاستوریزه یکی از بهترین سلاح ها برای مقابله با آلرژی است، به خصوص در مورد من
[ترجمه ترگمان]عسل محلی در منطقه its و unpasteurized یکی از بزرگ ترین سلاح ها برای مقابله با آلرژی به خصوص در مورد من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Avoid unpasteurized dairy products (including soft cheeses) and juices.
[ترجمه گوگل]از محصولات لبنی غیر پاستوریزه (از جمله پنیرهای نرم) و آب میوه خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]از محصولات لبنی unpasteurized (از جمله پنیر نرم)و آب میوه دوری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These cheeses are often unpasteurized and may cause Listeria infection.
[ترجمه گوگل]این پنیرها اغلب غیر پاستوریزه هستند و ممکن است باعث عفونت لیستریا شوند
[ترجمه ترگمان]این پنیرها غالبا unpasteurized هستند و می توانند باعث عفونت لیستریا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You may want to put raw, unpasteurized milk in your coffee, but sugar is out.
[ترجمه گوگل]ممکن است بخواهید شیر خام و غیر پاستوریزه را در قهوه خود بریزید، اما شکر تمام شده است
[ترجمه ترگمان]ممکن است بخواهید شیر خام و unpasteurized را در قهوه خود قرار دهید، اما قند از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now in 20 raw, unpasteurized milk has made its way back into some Americans' diets and is once again causing outbreaks of disease.
[ترجمه گوگل]اکنون در 20 شیر خام و غیر پاستوریزه راه خود را به رژیم غذایی برخی آمریکایی ها باز کرده است و بار دیگر باعث شیوع بیماری می شود
[ترجمه ترگمان]هم اکنون در ۲۰ خام، شیر unpasteurized راه خود را به برخی رژیم غذایی آمریکایی ها باز گردانده و یک بار دیگر موجب شیوع بیماری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Boil unpasteurized milk before drinking it.
[ترجمه گوگل]شیر غیر پاستوریزه را قبل از نوشیدن بجوشانید
[ترجمه ترگمان]جوش شیری که قبل از نوشیدن شیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Opinion differs on the merit of pasteurization; some believe a better cheese is made from unpasteurized milk.
[ترجمه گوگل]نظرات در مورد شایستگی پاستوریزاسیون متفاوت است برخی معتقدند پنیر بهتری از شیر غیر پاستوریزه تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]نظر: بر روی شایستگی پاستوریزه کردن، برخی معتقدند که پنیر بهتری از شیر unpasteurized درست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In fact, both people who died in outbreaks related to unpasteurized milk between 199and 2008 died of infections caused by fresh Mexican-style cheese made from raw milk.
[ترجمه گوگل]در واقع، هر دو نفری که در بین سال‌های 199 تا 2008 در اثر شیوع شیر غیرپاستوریزه جان خود را از دست دادند، بر اثر عفونت ناشی از پنیر تازه به سبک مکزیکی ساخته شده از شیر خام جان خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]در واقع، هر دو افرادی که در outbreaks مربوط به شیر unpasteurized بین ۱۹۹ تا ۲۰۰۸ کشته شدند از عفونت ناشی از پنیر تازه سبک مکزیکی درست شده از شیر خام درگذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. While many of these foods may be very healthy, unpasteurized dairy products and juices are more likely to carry a variety of nasty bacteria, experts say.
[ترجمه گوگل]کارشناسان می گویند در حالی که بسیاری از این غذاها ممکن است بسیار سالم باشند، اما به گفته کارشناسان، محصولات لبنی غیر پاستوریزه و آب میوه ها بیشتر حامل انواع باکتری های بد هستند
[ترجمه ترگمان]متخصصان می گویند که در حالی که بسیاری از این غذاها ممکن است بسیار سالم باشند، محصولات لبنی unpasteurized و آب میوه به احتمال بیشتری باکتری های کثیف را حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sour cream (or soured cream )is an acidic tasting cream equivalent to unpasteurized cream that has turned .
[ترجمه گوگل]خامه ترش (یا خامه ترش) یک خامه با طعم اسیدی است که معادل خامه غیرپاستوریزه شده است
[ترجمه ترگمان]خامه ترش (یا خامه ترش)یک کرم تست اسیدی است که برابر با unpasteurized است که تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. During 1998--200 a total of 45 outbreaks of foodborne illness were reported to CDC in which unpasteurized milk (or cheese suspected to have been made from unpasteurized milk) was implicated.
[ترجمه گوگل]در طی سالهای 1998-200، در مجموع 45 مورد شیوع بیماری ناشی از غذا به CDC گزارش شد که در آنها شیر غیر پاستوریزه (یا پنیر مشکوک به تهیه شده از شیر غیر پاستوریزه) دخیل بود
[ترجمه ترگمان]در طول سال ۱۹۹۸ - در مجموع ۴۵ بار بیماری foodborne به سی دی گزارش شد که در آن شیر unpasteurized (یا پنیر که از شیر unpasteurized گرفته شده بود)در آن دخیل بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Examples of foods implicated in outbreaks of E. coli O157:H7 include undercooked hamburgers, dried cured salami, unpasteurized fresh-pressed apple cider, yogurt, cheese and milk.
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از غذاهای دخیل در شیوع E coli O157:H7 عبارتند از همبرگر نیم پز، سالامی خشک شده، سیب سیب تازه فشرده نشده پاستوریزه، ماست، پنیر و شیر
[ترجمه ترگمان]مثال هایی از غذاهایی که در شیوع of نقش دارند coli O۱۵۷:: H۷ include، salami cured خشک شده، unpasteurized apple apple، ماست، پنیر و شیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In a pilot-scale study, CMF was shown to remove about 9 9999 percent of inoculated Salmonella enteritidis from unpasteurized liquid egg whites.
[ترجمه گوگل]در یک مطالعه در مقیاس آزمایشی، نشان داده شد که CMF حدود 99999 درصد سالمونلا انتریتیدیس تلقیح شده را از سفیده تخم مرغ مایع غیر پاستوریزه حذف می کند
[ترجمه ترگمان]در یک مطالعه در مقیاس آزمایشی، نشان داده شده است که CMF در حدود ۹ ۹۹۹۹ درصد از enteritidis Salmonella inoculated از سفیده تخم مرغ مایع unpasteurized را حذف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Feel free to consume saturated fats in the form of whole, unpasteurized dairy and you will lose weight.
[ترجمه گوگل]با خیال راحت چربی های اشباع شده را به شکل لبنیات کامل و غیر پاستوریزه مصرف کنید و وزن کم خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]برای مصرف چربی های اشباع شده به شکل کل، به صورت کامل احساس آزادی کنید و وزن کم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not pasteurized, has not been sterilized through exposure to high temperatures (also unpasteurised)

پیشنهاد کاربران

بپرس