unostentatious

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not overly grandiose or showy; unpretentious; simple.
متضاد: ostentatious

جمله های نمونه

1. It's classic Amazon: unostentatious, and no company signs on any of the buildings.
[ترجمه گوگل]این آمازون کلاسیک است: بی ادعا، و هیچ علامت شرکتی روی هیچ یک از ساختمان ها وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]این سایت متعلق به سایت آمازون: unostentatious است و هیچ علامتی در مورد هیچ کدام از ساختمان ها وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He industriously engages in unostentatious hard work.
[ترجمه گوگل]او سخت کوشش درگیر کارهای سخت و بی ادعا می شود
[ترجمه ترگمان]او با جد و جهد فراوان مشغول کار سخت گیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Robyn had a comfortable childhood, growing up in a pleasant, unostentatious house with a view of the sea.
[ترجمه گوگل]رابین دوران کودکی راحتی داشت و در خانه ای دلپذیر و بی هویت با منظره دریا بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]Robyn دوران کودکی راحتی بود که در خانه ای مطبوع و زیبا با منظره دریا در حال رشد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His later years were devoted largely to charitable work, to which he contributed much in an unostentatious manner.
[ترجمه گوگل]سال‌های آخر او عمدتاً وقف کارهای خیریه‌ای بود که او به شیوه‌ای بی‌دردسر به آن کمک کرد
[ترجمه ترگمان]ساله ای بعدی او تا حد زیادی به کاره ای خیریه ای اختصاص داشت که در آن به شیوه unostentatious نقش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The world is beating a path to Finland to find out what made this unostentatious Nordic country top of international education league tables.
[ترجمه گوگل]جهان در حال شکست دادن مسیری به سوی فنلاند است تا دریابد که چه چیزی باعث شده است که این کشور بی‌تفاوت شمال اروپا در صدر جدول لیگ آموزش بین‌المللی قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]جهان در حال شکست دادن راهی برای فنلاند است تا آنچه را که این کشور را در صدر جدول رده بندی جهانی رده بندی قرار داده است، کشف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Usually, however, knowledge creation is a somewhat humble and unostentatious.
[ترجمه گوگل]با این حال، معمولاً خلق دانش تا حدودی متواضعانه و غیرمنتظره است
[ترجمه ترگمان]با این حال معمولا خلق دانش کمی متواضع و unostentatious است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this film, nothing drastic action performance to attract audience attention. thanks to the character actor unostentatious and warm natural performances to mold and performance figures.
[ترجمه گوگل]در این فیلم هیچ عملکرد اکشن شدیدی برای جلب توجه مخاطب وجود ندارد با تشکر از بازیگر شخصیت، بازی های طبیعی گرم و بی ادعا به قالب و چهره های اجرایی
[ترجمه ترگمان]در این فیلم، هیچ عملکرد عملی جدی برای جلب توجه مخاطب وجود ندارد با تشکر از بازیگر شخصیت unostentatious و اجراهای گرم طبیعی برای قالب کردن و نمایش ارقام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now in his early fifties, Jobs live quietly privately, with his wife and four kids in a large, unostentatious house in suburban Palo Alto.
[ترجمه گوگل]اکنون در اوایل پنجاه سالگی، جابز به‌همراه همسر و چهار فرزندش در خانه‌ای بزرگ و بی‌احترامی در حومه پالو آلتو، به‌طور خصوصی زندگی می‌کند
[ترجمه ترگمان]جابز اکنون در اوایل دهه پنجاه به طور خصوصی با همسر و چهار فرزندش در خانه ای بزرگ و unostentatious در حومه Palo آلتو زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To Semele Jupiter had appeared, and had paid court in unostentatious manner and simple guise.
[ترجمه گوگل]به سمله مشتری ظاهر شده بود و به شیوه ای غیرقابل ادعا و ظاهری ساده به دادگاه پرداخته بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که خود ژوپیتر به ظاهر و آداب و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و آداب و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و رسوم و آداب و رسوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not ostentatious, not showy, not prominent, inconspicuous

پیشنهاد کاربران

بپرس