unofficially

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: combined form of officially.

جمله های نمونه

1. He had already been doing the job unofficially, and now he would be paid for it.
[ترجمه گوگل]او قبلاً این کار را غیررسمی انجام می داد و حالا به ازای آن پول می گرفت
[ترجمه ترگمان]او قبلا این کار را غیر رسمی انجام داده بود و حالا پولش را می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Costs were unofficially estimated at about $6 000.
[ترجمه گوگل]هزینه ها به طور غیررسمی حدود 6000 دلار تخمین زده شد
[ترجمه ترگمان]هزینه ها به طور غیر رسمی حدود ۶۰۰۰ دلار تخمین زده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By then he was unofficially resident and working abroad, and in uneasy relations with the Soviet authorities.
[ترجمه گوگل]در آن زمان او به طور غیر رسمی مقیم و کار در خارج از کشور و در روابط ناآرام با مقامات شوروی بود
[ترجمه ترگمان]سپس او به طور غیررسمی مقیم خارج از کشور بود و در خارج از کشور کار می کرد و در روابط uneasy با مقامات شوروی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He had adopted, unofficially, arms similar to those of the Hotham baronetcy, to which he was not connected.
[ترجمه گوگل]او به‌طور غیررسمی، سلاح‌هایی مشابه سلاح‌های بارونی هوتهام به کار گرفته بود که به آن‌ها ارتباطی نداشت
[ترجمه ترگمان]او به طور غیررسمی، سلاح های مشابهی را به عنوان بارو نتی یافته بود که به آن متصل نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Notting Hill Carnival began unofficially in 1959 as a response to the the previous year's race riots.
[ترجمه گوگل]کارناوال ناتینگ هیل به طور غیر رسمی در سال 1959 به عنوان پاسخی به شورش های نژادی سال قبل آغاز شد
[ترجمه ترگمان]Notting هیل Carnival به طور غیررسمی در سال ۱۹۵۹ به عنوان پاسخ به شورش های نژادی سال گذشته شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They were angry because it was carried out unofficially - without the prior approval of the Party.
[ترجمه گوگل]آنها عصبانی بودند زیرا این کار به طور غیر رسمی - بدون تأیید قبلی حزب - انجام شد
[ترجمه ترگمان]آن ها عصبانی بودند چرا که به طور غیررسمی اجرا شد - بدون تایید قبلی حزب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A condition of the IMF loan was unofficially reported to be a 25 percent reduction in public staff levels.
[ترجمه گوگل]یکی از شرایط وام صندوق بین المللی پول به طور غیررسمی کاهش 25 درصدی کارکنان عمومی گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]شرایط وام صندوق بین المللی پول به طور غیررسمی به میزان ۲۵ درصد کاهش در سطوح کارکنان دولتی گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The technique allows manufacturers to shut down unofficially imported electronic goods.
[ترجمه گوگل]این تکنیک به تولیدکنندگان اجازه می دهد تا کالاهای الکترونیکی وارداتی غیررسمی را متوقف کنند
[ترجمه ترگمان]این تکنیک به تولید کنندگان اجازه می دهد که به طور غیررسمی وارد کالاهای الکترونیکی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unofficially, of course, we've known there was no one like Jackson for years.
[ترجمه گوگل]البته به‌طور غیررسمی، سال‌ها بود که می‌دانستیم کسی مثل جکسون وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]البته ما می دانیم که سال ها هیچ کس مثل جکسون وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The process through which information gets spread unofficially throughout the company.
[ترجمه گوگل]فرآیندی که از طریق آن اطلاعات به طور غیر رسمی در سراسر شرکت پخش می شود
[ترجمه ترگمان]فرآیندی که در آن اطلاعات به طور غیررسمی در سراسر شرکت پخش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unofficially, 7000 people are believed to have fled the country.
[ترجمه گوگل]به طور غیررسمی، 7000 نفر از کشور فرار کرده اند
[ترجمه ترگمان]به گفته Unofficially، بر این باورند که ۷۰۰۰ تن از مردم از کشور فرار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Unofficially, the record belongs to a 374 year old Icelandic clam which was found in a museum.
[ترجمه گوگل]به طور غیر رسمی، این رکورد متعلق به صدف ایسلندی 374 ساله است که در یک موزه پیدا شده است
[ترجمه ترگمان]\"Unofficially\"، این رکورد متعلق به یک clam ۳۷۴ است که در موزه پیدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The tax office told the company, unofficially, that it would be prosecuted.
[ترجمه گوگل]اداره مالیات به طور غیررسمی به شرکت گفته است که تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]اداره مالیات به شرکت گفت که این شرکت به طور غیررسمی به این شرکت تحت پی گرد قانونی قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Opel's upcoming 2010 Astra has been unofficially revealed thanks to German publication Auto Motor und Sport.
[ترجمه گوگل]به لطف نشریه آلمانی Auto Motor und Sport، Astra 2010 آینده اوپل به طور غیر رسمی معرفی شد
[ترجمه ترگمان]Astra ۲۰۱۰ اپل به دلیل انتشار خودکار خودرو و ورزش آلمان به طور غیررسمی آشکار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an unofficial manner, casually, informally

پیشنهاد کاربران

بپرس