1. Looking round to make sure he was unobserved, he slipped through the door.
[ترجمه گوگل]به اطراف نگاه کرد تا مطمئن شود که او دیده نشده است، از در لغزید
[ترجمه ترگمان]به اطراف نگاه کرد تا مطمئن شود کسی او را نمی بیند از در وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He entered the village almost unobserved amid the general festivity.
[ترجمه گوگل]او در میان جشن عمومی تقریباً بدون مشاهده وارد روستا شد
[ترجمه ترگمان]تقریبا بی آنکه کسی متوجه باشد وارد دهکده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Frank slipped out of the meeting unobserved.
[ترجمه گوگل]فرانک بدون مشاهده از جلسه خارج شد
[ترجمه ترگمان]فرانک بی آنکه کسی را ببیند از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. John had been sitting, unobserved, in the darkness.
[ترجمه گوگل]جان، بدون مشاهده، در تاریکی نشسته بود
[ترجمه ترگمان]جان در تاریکی نشسته بود و کسی ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This very strong assumption precludes any role for unobserved variables to account for a substantial proportion of population heterogeneity.
[ترجمه گوگل]این فرض بسیار قوی مانع از هر گونه نقشی برای متغیرهای مشاهده نشده برای به حساب آوردن نسبت قابل توجهی از ناهمگونی جمعیت است
[ترجمه ترگمان]این فرض بسیار قوی، هر گونه نقشی را برای متغیرهای پنهان در نظر می گیرد تا سهم قابل توجهی از ناهمگونی جمعیت را در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mr. Fong was able to enter the building unobserved.
[ترجمه گوگل]آقای فونگ توانست بدون مشاهده وارد ساختمان شود
[ترجمه ترگمان]آقای فانگ تونسته وارد این ساختمون بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The stoat was gradually moving round unobserved by the rabbit.
[ترجمه گوگل]غار به تدریج بدون مشاهده خرگوش در حال حرکت بود
[ترجمه ترگمان]قاقم به تدریج کنار خرگوش حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She slipped past the guard unobserved.
[ترجمه گوگل]او بدون توجه از مقابل نگهبان لغزید
[ترجمه ترگمان]از کنار نگهبانان عبور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And yet no one would suggest that an unobserved proton is an abstract entity.
[ترجمه گوگل]و با این حال هیچ کس پیشنهاد نمی کند که یک پروتون مشاهده نشده یک موجود انتزاعی است
[ترجمه ترگمان]و با این حال هیچ کس نمی گوید که یک پروتون غیرقابل رویت یک ماهیت انتزاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You found some unobserved and quiet spot and drowned her.
[ترجمه گوگل]شما یک نقطه غیر قابل مشاهده و ساکت پیدا کردید و او را غرق کردید
[ترجمه ترگمان]شما کسی را پیدا کردید که پنهانی و پنهانی او را غرق کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It reflects statistical error and takes into account unobserved supply, underreported demand and unreported stock changes.
[ترجمه گوگل]این خطای آماری را منعکس می کند و عرضه مشاهده نشده، تقاضای گزارش نشده و تغییرات گزارش نشده سهام را در نظر می گیرد
[ترجمه ترگمان]این سیستم بازتاب خطای اماری را منعکس می کند و عرضه غیرقابل رویت، تقاضا underreported و تغییرات ذخیره گزارش نشده را در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He slipped unobserved out of the house.
[ترجمه گوگل]او بدون توجه به بیرون از خانه سر خورد
[ترجمه ترگمان]پنهانی از خانه بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He silpped from the house unobserved.
14. She contrived to slip away unobserved in the dusk of the afternoon.
[ترجمه گوگل]او تدبیر کرد که در غروب بعدازظهر بدون مشاهده رد شود
[ترجمه ترگمان]او ترتیبی داد که در تاریکی بعد از ظهر، بی آن که کسی او را ببیند، از آنجا بیرون برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید