unneeded


معنی: زائد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of needed.
مشابه: needless, superfluous, unnecessary

جمله های نمونه

1. The plan will remove unneeded layers of bureaucracy.
[ترجمه گوگل]این طرح لایه های غیر ضروری بوروکراسی را حذف می کند
[ترجمه ترگمان]این طرح لایه های غیرضروری اداری را حذف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Core aerification is generally unneeded during the establishment year. In fact, it can cause surface damage if handled roughly, until the sand surface stabilizes.
[ترجمه گوگل]هوادهی هسته به طور کلی در طول سال تاسیس غیر ضروری است در واقع، اگر به طور تقریبی با آن برخورد شود، تا زمانی که سطح شن و ماسه تثبیت شود، می تواند باعث آسیب به سطح شود
[ترجمه ترگمان]در طول سال تاسیس، aerification های اصلی به طور کلی غیرضروری هستند در حقیقت، آن می تواند باعث آسیب سطحی در صورتی که به سختی جابجا شود، تا زمانی که سطح ماسه، تثبیت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Go to services up tab un check the unneeded startup items.
[ترجمه گوگل]به برگه خدمات بالا بروید و موارد غیرضروری راه اندازی را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]برای چک کردن آیتم های راه اندازی غیر ضروری به services بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pruning is typically done to remove old unneeded posts and to save space.
[ترجمه گوگل]هرس معمولاً برای حذف پست های قدیمی غیر ضروری و صرفه جویی در فضا انجام می شود
[ترجمه ترگمان]Pruning معمولا برای از بین بردن پست های غیرضروری قدیمی و حفظ فضا انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are no distracting ads or unneeded information about other products.
[ترجمه گوگل]هیچ آگهی منحرف کننده یا اطلاعات غیر ضروری در مورد محصولات دیگر وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ تبلیغات حواس پرت کننده و یا اطلاعات غیر ضروری در مورد محصولات دیگر وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Secondly, it is unneeded to obtain the prior probability in course of rough sets theory application.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، به دست آوردن احتمال قبلی در دوره کاربرد نظریه مجموعه‌های خشن ضروری نیست
[ترجمه ترگمان]ثانیا، به دست آوردن احتمال قبلی در یک کاربرد تیوری مجموعه های سخت، غیر ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To resolve this error, delete all unneeded temporary files.
[ترجمه گوگل]برای رفع این خطا، تمام فایل های موقت غیر ضروری را حذف کنید
[ترجمه ترگمان]برای حل این خطا، همه فایل های موقتی غیر ضروری را حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is unneeded. LeBron is just a monster.
[ترجمه گوگل]این غیر ضروری است لبرون فقط یک هیولاست
[ترجمه ترگمان]این کار شدنی نیست لیبرون فقط یک هیولا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Second, Fed officials want to avoid a move that could turn out to be unneeded and slow the economy too much.
[ترجمه گوگل]دوم، مقامات فدرال رزرو می خواهند از حرکتی که ممکن است غیرضروری باشد و اقتصاد را بیش از حد کند کند اجتناب کنند
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، مقامات فدرال رزرو می خواهند از حرکتی که ممکن است به غیر ضروری تبدیل شود اجتناب کنند و اقتصاد را بیش از حد کند کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As Bob Woodward told it in his 2008 book The War Within, Gates and the president talked about increasing the size of the Army, halting unneeded weapons programs, the unfinished fight in Afghanistan.
[ترجمه گوگل]همانطور که باب وودوارد در کتاب خود در سال 2008 به نام "جنگ درون" گفت، گیتس و رئیس جمهور در مورد افزایش اندازه ارتش، توقف برنامه های تسلیحاتی غیر ضروری، جنگ ناتمام در افغانستان صحبت کردند
[ترجمه ترگمان]همانطور که باب وودوارد در کتاب ۲۰۰۸ خود به آن گفت، (گیتس)و رئیس جمهور در مورد افزایش اندازه ارتش، توقف برنامه های سلاح های غیر ضروری، جنگ ناتمام در افغانستان صحبت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Absolute Uninstaller can wipe off all the junk files clearly in seconds. It offers a more user-friendly way to remove unneeded applications and to improve your computer efficiency.
[ترجمه گوگل]Absolute Uninstaller می تواند تمام فایل های ناخواسته را به وضوح در چند ثانیه پاک کند این یک راه کاربر پسندتر برای حذف برنامه های غیر ضروری و بهبود کارایی رایانه شما ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]Uninstaller مطلق می توانند همه فایل های junk را به طور واضح در عرض چند ثانیه محو کنند این روش یک روش کاربر پسند بیشتری برای حذف برنامه های کاربردی غیر ضروری و بهبود کارآیی کامپیوتر ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You can navigate up and down the GPO hierarchy, as well as filter out unneeded information.
[ترجمه گوگل]می توانید سلسله مراتب GPO را بالا و پایین کنید و همچنین اطلاعات غیر ضروری را فیلتر کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید سلسله مراتب GPO را بالا و پایین هدایت کنید، همچنین اطلاعات غیر ضروری را فیلتر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There isn't enough free memory to update the display. Close unneeded programs and try again.
[ترجمه گوگل]حافظه خالی کافی برای به روز رسانی صفحه نمایش وجود ندارد برنامه های غیر ضروری را ببندید و دوباره امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]حافظه خالی کافی برای به روز رسانی نمایش وجود ندارد برنامه های غیرضروری را ببندید و دوباره امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They warned him again and again, but their warnings went unneeded.
[ترجمه گوگل]آنها بارها و بارها به او هشدار دادند، اما هشدارهای آنها بی مورد بود
[ترجمه ترگمان]آن ها بارها و بارها به او هشدار دادند، اما هشدارهای آن ها غیرضروری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زائد (صفت)
useless, extra, redundant, surplus, further, intercalary, waste, superfluous, unneeded, supererogatory

انگلیسی به انگلیسی

• unnecessary, extraneous, dispensable

پیشنهاد کاربران

غیرلازم
( به درد نخور )
وقتی بود و نبود چیزی فرقی نداره

اضافه، غیرضروری
نالازم

بپرس