unmovable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of movable.

جمله های نمونه

1. Ownership of state-owned unmovable cultural relics shall not be changed as a result of the change of ownership of or use right to the land to which the cultural relics are attached.
[ترجمه گوگل]مالکیت آثار فرهنگی غیر منقول دولتی در نتیجه تغییر مالکیت یا حق استفاده از زمینی که آثار فرهنگی به آن ضمیمه شده است، تغییر نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مالکیت آثار فرهنگی متعلق به دولت به عنوان نتیجه ای از تغییر مالکیت یا استفاده از حق زمین که آثار فرهنگی به آن ضمیمه می شوند، تغییر نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An unmovable object would have to have infinite inertia, and therefore infinite mass.
[ترجمه گوگل]یک جسم غیرقابل حرکت باید اینرسی بی نهایت و در نتیجه جرم بی نهایت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک شی unmovable باید دارای اینرسی بی نهایت، و در نتیجه جرم بی نهایت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What happens when an unstoppable force meets an unmovable object?
[ترجمه گوگل]وقتی یک نیروی غیرقابل توقف با یک جسم غیرقابل حرکت برخورد می کند چه اتفاقی می افتد؟
[ترجمه ترگمان]چه اتفاقی می افتد وقتی یک نیروی غیرقابل توقف با یک شی unmovable برخورد می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. More interestingly, there can never be an unmovable object.
[ترجمه گوگل]جالبتر اینکه هرگز یک جسم غیرقابل حرکت نمی تواند وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]جالب تر اینکه هیچ وقت یک شی unmovable وجود نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Absolute space anything external, always remains similar and unmovable.
[ترجمه گوگل]فضای مطلق هر چیزی بیرونی، همیشه مشابه و غیرقابل حرکت باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]فضای مطلق هر چیز خارجی، همیشه مشابه و unmovable باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Repairing, reproduction, photographing and carving on rubbings unmovable cultural relics shall be governed by the preceding paragraph.
[ترجمه گوگل]تعمیر، تکثیر، عکاسی و کنده کاری بر روی مالش آثار فرهنگی غیر منقول مشمول بند فوق خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تعمیر، تولید مثل، عکاسی و حکاکی بر روی آثار فرهنگی unmovable unmovable باید توسط بند قبل اداره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Carr also faced the problem of an unmovable tenant.
[ترجمه گوگل]کار همچنین با مشکل مستاجر غیرقابل جابجایی روبرو شد
[ترجمه ترگمان]کار نیز با مشکل مستاجر unmovable مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The blanket lien covers all the assets of the project company, including real (unmovable) and personal (movable), tangible and intangible.
[ترجمه گوگل]حق تملیکی شامل کلیه دارایی های شرکت پروژه اعم از حقیقی (غیر منقول) و شخصی (منقول)، مشهود و نامشهود می باشد
[ترجمه ترگمان]تمدید مدت حبس تمامی دارایی های شرکت پروژه از جمله (unmovable)و فردی (متحرک)، ملموس و نامحسوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maldini is important so there has never been unmovable regulars in this team.
[ترجمه گوگل]مالدینی مهم است، بنابراین هرگز بازیکنان ثابتی در این تیم وجود نداشته است
[ترجمه ترگمان]Maldini خیلی مهم است بنابراین هیچ وقت regulars در این تیم وجود نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The French midfielder is unmovable and remains an important part of Carlo Ancelotti's team.
[ترجمه گوگل]هافبک فرانسوی حرکت ناپذیر است و همچنان بخش مهمی از تیم کارلو آنچلوتی است
[ترجمه ترگمان]بازیکن خط میانی فرانسه unmovable است و به عنوان بخش مهمی از تیم کارلو باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The exclusionary rules of illegal evidence are unmovable parts of modern rules of criminal evidence.
[ترجمه گوگل]قواعد استثنایی مدارک غیرقانونی جزء غیرقابل حرکت قواعد مدرن شواهد کیفری است
[ترجمه ترگمان]قوانین طرد شده از شواهد غیر قانونی بخش هایی از قوانین مدرن شواهد جنایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Liang Sicheng and Lin Huiyin's former residence, which has been suffering from the ongoing demolition, will be reserved as an unmovable cultural relic, the State Cultural Relic Bureau said Wednesday.
[ترجمه گوگل]دفتر آثار فرهنگی دولتی روز چهارشنبه گفت که محل سکونت سابق لیانگ سیچنگ و لین هویین، که از تخریب مداوم رنج می برد، به عنوان یک اثر فرهنگی غیرقابل جابجایی محفوظ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]دفتر Relic فرهنگی دولت روز چهارشنبه گفت که لیانگ Sicheng و لین Huiyin مقر سابق لین که از تخریب مداوم رنج می برند، به عنوان یادگار فرهنگی unmovable نگهداری خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Infinite mass cannot exist in our finite universe, therefore an unmovable object cannot exist.
[ترجمه گوگل]جرم نامحدود نمی تواند در جهان محدود ما وجود داشته باشد، بنابراین یک جسم غیرقابل حرکت نمی تواند وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]جرم نامحدود در دنیای محدود ما نمی تواند وجود داشته باشد، بنابراین یک شی unmovable نمی تواند وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then the struggle would begin. The real struggle against three unmovable enemies.
[ترجمه گوگل]سپس مبارزه شروع می شد مبارزه واقعی در برابر سه دشمن غیرقابل حرکت
[ترجمه ترگمان]بعد مبارزه شروع می شد مبارزه واقعی در مقابل سه دشمن unmovable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس