unmolested

/ˌənməˈlestəd//ˌʌnməˈlestɪd/

ازار رساندن، معتر­ شدن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not disturbed, troubled, harrassed, or attacked.

- She simply wanted to read her book in the park unmolested, but people kept asking her for directions to the art fair.
[ترجمه گوگل] او فقط می خواست کتابش را در پارک بدون مزاحمت بخواند، اما مردم مدام از او راهنمایی برای رفتن به نمایشگاه هنر می خواستند
[ترجمه ترگمان] او فقط می خواست book را در پارک بخواند، اما مردم مدام از او می خواستند که به نمایشگاه هنری برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They feared for the safety of the kidnapped children, but it appeared they were unmolested.
[ترجمه گوگل] آنها از امنیت کودکان ربوده شده می ترسیدند، اما به نظر می رسید که آنها بی مزاحمت بودند
[ترجمه ترگمان] آن ها از امنیت بچه های ربوده شده نگران بودند، اما به نظر می رسید که کسی مزاحمش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Like many fugitives, he lived in Argentina unmolested for many years.
[ترجمه گوگل]او مانند بسیاری از فراریان، سال ها بدون مزاحمت در آرژانتین زندگی کرد
[ترجمه ترگمان]او نیز مانند بسیاری از پناهندگان، به مدت چندین سال در آرژانتین زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They allowed him to leave unmolested.
[ترجمه گوگل]اجازه دادند بدون مزاحمت برود
[ترجمه ترگمان]اجازه دادند کسی مزاحمش نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Christians were allowed to practise their faith unmolested by the authorities.
[ترجمه گوگل]به مسیحیان اجازه داده شد که بدون مزاحمت از سوی مقامات، ایمان خود را عمل کنند
[ترجمه ترگمان]به مسیحیان اجازه داده شد تا بدون مزاحمت مقامات، بدون مزاحمت عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They were left unmolested in inhospitable country.
[ترجمه گوگل]آنها بدون مزاحمت در کشوری نامهمان رها شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها بدون مزاحمت در کشور نامساعد را ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In high spirits, then, I would return, unharmed, unmolested, as I would always remind myself.
[ترجمه گوگل]پس با روحیه بالا، بدون هیچ آسیبی، بدون مزاحمت، همانطور که همیشه به خودم یادآوری می کردم، برمی گشتم
[ترجمه ترگمان]در این صورت بدون مزاحمت و بدون مزاحمت، خودم را به یاد می آورم که همیشه خودم را به یاد می آورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Somehow, they managed to unmolested in my kitchen until the next morning.
[ترجمه گوگل]به نوعی توانستند تا صبح روز بعد بدون مزاحمت در آشپزخانه من بمانند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، تا صبح روز بعد کسی مزاحم آشپزخانه من نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unmolested, the first Lend - Lease convoy steamed straight eastward.
[ترجمه گوگل]بدون مزاحمت، اولین کاروان Lend - Lease مستقیماً به سمت شرق حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]unmolested، اولین کاروان حمل و نقل به طرف شرق می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now he could burn the midnight oil unmolested.
[ترجمه گوگل]حالا او می توانست بدون مزاحمت نفت نیمه شب را بسوزاند
[ترجمه ترگمان]حالا می توانست بدون مزاحمت نیمه شب روغن نیمه شب را آتش بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This document will enable her to pass through the enemy lines unmolested.
[ترجمه گوگل]این سند او را قادر می سازد بدون مزاحمت از خطوط دشمن عبور کند
[ترجمه ترگمان]این سند او را قادر خواهد ساخت که بدون مزاحمت از خطوط دشمن عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We now have a community where kids and adults can go to the park unmolested.
[ترجمه گوگل]ما اکنون جامعه ای داریم که در آن کودکان و بزرگسالان می توانند بدون مزاحمت به پارک بروند
[ترجمه ترگمان]ما اکنون جامعه ای داریم که در آن کودکان و بزرگسالان بدون مزاحمت به پارک بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The leaders of the Basque and Navarrese communities swore that they would keep the peace and allow pilgrims to pass unmolested.
[ترجمه گوگل]رهبران جوامع باسک و ناوارس سوگند یاد کردند که صلح را حفظ کرده و اجازه خواهند داد زائران بدون مزاحمت عبور کنند
[ترجمه ترگمان]رهبران جوامع باسک و Navarrese سوگند خوردند که صلح را حفظ خواهند کرد و به زائران اجازه عبور از آن را نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Which was how we could get away from Vadinamia, unmolested by any of that cavalcade of criminals.
[ترجمه گوگل]این بود که چگونه می‌توانستیم از وادینامیا دور شویم، بدون مزاحمت هیچ یک از آن دسته از جنایتکاران
[ترجمه ترگمان]و این بود که چطور ما می توانستیم از Vadinamia فرار کنیم و به هیچ یک از آن دو نفر از تبهکاران تجاوز نکرده باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mice had found shelter in the kitchen, and spiders spun their webs unmolested.
[ترجمه گوگل]موش ها در آشپزخانه پناه گرفته بودند و عنکبوت ها تارهای خود را بدون مزاحمت می چرخاندند
[ترجمه ترگمان]Mice در آشپزخانه پناهگاهی پیدا کرده بودند و عنکبوت ها webs را آزار می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There had been no attempts on the jewels, which remained unmolested in their wooden chest.
[ترجمه گوگل]هیچ تلاشی برای جواهرات صورت نگرفته بود، که بدون مزاحمت در صندوق چوبی آنها باقی مانده بود
[ترجمه ترگمان]هیچ تلاشی برای جواهراتی که بدون مزاحمت در صندوق چوبی آن ها باقی مانده بود وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not disturbed or harassed
if someone does something unmolested, they do it without being stopped or interfered with.

پیشنهاد کاربران

بدون مزاحمت. بدون ممانعت. بدون درگیری. آزادانه
مثال:
Travel [unmolested] in the land for four months,
برای چهار ماه آزادانه و بدون مزاحمت در زمین سفر کنید.
�فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ �
بدون مزاحمت
بی زحمت

بپرس