unmatchable

جمله های نمونه

1. So in some application areas it has unmatchable advantages, such as vibration detection in large engineering structures, large dynamotor group and border security.
[ترجمه گوگل]بنابراین در برخی از زمینه های کاربردی دارای مزایای بی نظیری مانند تشخیص ارتعاش در سازه های مهندسی بزرگ، گروه دیناموتور بزرگ و امنیت مرزی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین در برخی از حوزه های کاربردی، مزایای unmatchable مانند تشخیص ارتعاش در سازه های مهندسی بزرگ، گروه بزرگ dynamotor و امنیت مرزی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Of course, the effect of such services is unmatchable by the existing health service system.
[ترجمه گوگل]البته تأثیر چنین خدماتی با سیستم خدمات بهداشتی موجود قابل مقایسه نیست
[ترجمه ترگمان]البته، تاثیر چنین خدماتی از طریق سیستم خدمات بهداشت موجود unmatchable می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Judy Garland has a voice that was unmatchable in her time and still is unmatchable today.
[ترجمه گوگل]جودی گارلند صدایی دارد که در زمان خود بی نظیر بود و امروز هم بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]جودی گارلند یک صدا دارد که در زمان خودش unmatchable و هنوز هم unmatchable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His navigating and ship combat skills were unmatchable, and he successfully plundered a numerous vessels.
[ترجمه گوگل]مهارت های ناوبری و رزم کشتی او قابل مقایسه نبود و او با موفقیت کشتی های متعددی را غارت کرد
[ترجمه ترگمان]کشتیرانی و مهارت رزمی کشتی او unmatchable بود و او با موفقیت یک کشتی متعدد را غارت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Chinese are unmatchable in chop, drive, push shot, smash and nearly in all techniques.
[ترجمه گوگل]چینی ها در خرد کردن، درایو، ضربه زدن، ضربه زدن و تقریباً در همه تکنیک ها قابل قیاس نیستند
[ترجمه ترگمان]چینی ها در حال خرد کردن، رانندگی، هل دادن، ضربه زدن، خرد کردن و تقریبا در همه تکنیک ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Meanwhile, John and Coretta help Kimmie Bishop, who's back suing a matchmaker for saying she's "unmatchable".
[ترجمه گوگل]در همین حال، جان و کورتا به کیمی بیشاپ کمک می‌کنند، کسی که از خواستگاری به خاطر گفتن او "غیرقابل رقیب" شکایت می‌کند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، جان و Coretta به Kimmie بیشاپ کمک می کنند که از یک دلال matchmaker برای گفتن \"unmatchable\" شکایت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His stay of energy at work is unmatchable.
[ترجمه گوگل]ماندن انرژی او در محل کار قابل مقایسه نیست
[ترجمه ترگمان]باقی ماندن او در کار، unmatchable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As for differential protection based on full current sampling, optical current transducer ( OCT ) possesses unmatchable advantages.
[ترجمه گوگل]در مورد حفاظت دیفرانسیل بر اساس نمونه گیری جریان کامل، مبدل جریان نوری (OCT) دارای مزایای بی نظیری است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که برای حفاظت دیفرانسیل با نمونه گیری جریان کامل، مبدل های کنونی نوری (OCT)دارای مزایای unmatchable هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The amount of expertise, skills and talent put to the service of this project is unmatchable .
[ترجمه گوگل]میزان تخصص، مهارت و استعدادی که در خدمت این پروژه قرار می گیرد، بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]میزان تخصص، مهارت و استعداد در خدمت این پروژه unmatchable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In which "Helong" the sign US magnesium oxide board is the unmatchable product which this company takes the lead to promote.
[ترجمه گوگل]که در آن علامت "هلونگ" تابلوی اکسید منیزیم ایالات متحده محصولی بی نظیر است که این شرکت پیشتاز تبلیغ آن است
[ترجمه ترگمان]در آن \"Helong\"، تابلوی \"اکسید منیزیم\" ایالات متحده محصول unmatchable است که این شرکت پیشتاز ترویج آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But it could perform 50 multiplications per second, a feat unmatchable by either a human or the latest adding machine.
[ترجمه گوگل]اما می تواند 50 ضرب در ثانیه انجام دهد، شاهکاری که برای انسان یا آخرین ماشین اضافه کننده قابل مقایسه نیست
[ترجمه ترگمان]اما می تواند ۵۰ ضرب در ثانیه انجام دهد که یک شاهکار توسط یک انسان یا آخرین دستگاه اضافه کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As a result, it is highly-effective, flexible, open and intensive, which is regarded as an unmatchable advantage compared with traditional working means.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بسیار موثر، انعطاف پذیر، باز و فشرده است که در مقایسه با وسایل کار سنتی به عنوان یک مزیت بی نظیر در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، آن بسیار موثر، انعطاف پذیر، آزاد و فشرده است که به عنوان یک مزیت رقابتی در مقایسه با ابزارهای سنتی کار در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It has powerful functions, easiness of installation, no regional limits sharing resources that are unmatchable for traditional video monitoring.
[ترجمه گوگل]دارای عملکردهای قدرتمند، سهولت نصب، بدون محدودیت منطقه ای به اشتراک گذاری منابعی است که برای نظارت ویدیویی سنتی غیرقابل مقایسه است
[ترجمه ترگمان]این سیستم دارای عملکرد قدرتمند، راحتی نصب، و هیچ محدودیت منطقه ای نیست که برای پایش ویدیویی سنتی بکار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her contribution to the formation and development of modern dance is tremendous, imponderable and unmatchable.
[ترجمه گوگل]سهم او در شکل‌گیری و توسعه رقص مدرن فوق‌العاده، غیرقابل مقایسه و غیرقابل مقایسه است
[ترجمه ترگمان]مشارکت او در شکل گیری و توسعه رقص مدرن فوق العاده، imponderable و unmatchable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• incomparable, cannot be equaled

پیشنهاد کاربران

بپرس