1. Their sleek, unmarred pelts are prime quarry for seal hunters.
[ترجمه گوگل]پوستههای براق و نامرد آنها معدن اصلی شکارچیان فوک است
[ترجمه ترگمان]این پوست تر و تمیز آن ها پوست قوی و قوی برای نشان دادن شکارچیان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. An unmarred, sweet moment shared.
[ترجمه گوگل]لحظه ای بی همسر و شیرین به اشتراک گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]یک لحظه شیرین و شیرین در میان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Can you fix him up with one of your unmarred friends?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید او را با یکی از دوستان مجرد خود درست کنید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی با یکی از دوستات خوبش کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is the wildest of the wild, a glacier- scoured terrain unmarred by roads, tugged at by wind, on the shoulder of the Continental Divide.
[ترجمه گوگل]این وحشیترین وحشیترین وحشیترین زمین است، زمینی که از یخچالهای طبیعی شستهشده توسط جادهها، که توسط باد کشیده میشود، روی شانه شکاف قارهای است
[ترجمه ترگمان]این کوه the است، یک زمین یخچال طبیعی که به وسیله جاده ها، توسط باد، بر روی شانه بخش اروپایی کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. When you accidentally singe your finger on the stove, clean the skin and apply light pressure with the finger pads of your unmarred hand.
[ترجمه گوگل]هنگامی که به طور تصادفی انگشت خود را روی اجاق میخوانید، پوست را تمیز کرده و با بالشتکهای انگشتی دست نامرغوب خود فشار کمی وارد کنید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به طور تصادفی انگشت خود را بر روی اجاق گاز قرار دهید، پوست را تمیز کنید و فشار نور را با کف دست تان اعمال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. After years of "chatting," I actually heard her voice: a weathered, pretty thing, seemingly encased in a bygone era, unmarred by modernity.
[ترجمه گوگل]پس از سالها «گپ»، من در واقع صدای او را شنیدم: یک چیز فرسوده و زیبا، که ظاهراً در دورانی گذشته محصور شده بود، که مدرنیته آن را ندیده بود
[ترجمه ترگمان]بعد از سال ها \"گپ زدن\"، من در واقع صدای او را شنیدم: یک چیز زیبا، زیبا، که ظاهرا در یک دوره باستانی پوشانده شده بود، قبل از این به واسطه مدرنیته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. On the adjacent track, my train, the Kilimanjaro Express (which, curiously, goes nowhere near Mount Kilimanjaro), looked natty by comparison, its dark-olive paint unmarred.
[ترجمه گوگل]در مسیر مجاور، قطار من، قطار سریع السیر کلیمانجارو (که در کمال تعجب، نزدیک کوه کلیمانجارو نمی رود)، در مقایسه با رنگ زیتونی تیره اش نازک به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در مسیر مجاور، قطار من، قطار سریع السیر کلیمانجارو (که به طور عجیبی به کوه کلیمانجارو رفته بود)با مقایسه رنگ تیره و زیتونی رنگ خود مانند قبل به نظر رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید