unman

/ˌʌnˈmæn//ˌʌnˈmæn/

معنی: از مردی انداختن، فاقد مردانگی کردن
معانی دیگر: مرعوب کردن، ترساندن، اخته کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: unmans, unmanning, unmanned
(1) تعریف: to deprive of courage, resolution, or other characteristics considered to be masculine.

(2) تعریف: to deprive of virility; castrate or emasculate.

جمله های نمونه

1. Unmanned post offices meant millions of letters went unsorted.
[ترجمه گوگل]دفاتر پست بدون سرنشین به این معنی بود که میلیون ها نامه مرتب نشده بودند
[ترجمه ترگمان]دفتر اداره پست به معنی میلیون ها نامه بود که به آنجا رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Scientists say these unmanned flights can make important and exciting discoveries.
[ترجمه گوگل]دانشمندان می گویند این پروازهای بدون سرنشین می توانند اکتشافات مهم و هیجان انگیزی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان می گویند که این پروازه ای بدون سرنشین می تواند کشفیات مهم و هیجان انگیز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The news of his friend's death unmanned him and he wept.
[ترجمه گوگل]خبر مرگ دوستش او را بی‌سرنشین کرد و گریست
[ترجمه ترگمان]خبر مرگ دوستش او را بدون محافظ رها کرد و گریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unmanned by grief he broke down and wept.
[ترجمه گوگل]بدون سرنشین از اندوه، شکست و گریست
[ترجمه ترگمان]پس از غم و اندوه به گریه افتاد و گریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Spacecraft and rocket upper stages for unmanned missions to the Moon, Mars, and Venus were all initiated.
[ترجمه گوگل]مراحل فوقانی فضاپیما و موشک برای ماموریت های بدون سرنشین به ماه، مریخ و زهره همگی آغاز شد
[ترجمه ترگمان]سفینه های فضایی و سفینه های فضایی برای ماموریت های بدون سرنشین به ماه، مریخ و ونوس همگی آغاز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But if we are using the reactor on unmanned missions only, the mass of shielding required may be very small.
[ترجمه گوگل]اما اگر از راکتور فقط در ماموریت های بدون سرنشین استفاده کنیم، جرم محافظ مورد نیاز ممکن است بسیار کوچک باشد
[ترجمه ترگمان]اما اگر ما از رآکتور در ماموریت های بدون سرنشین استفاده کنیم، جرم حفاظت مورد نیاز می تواند بسیار کوچک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unmanned probes were being sent to study the lunar surface to prepare for Apollo to follow.
[ترجمه گوگل]کاوشگرهای بدون سرنشین برای مطالعه سطح ماه فرستاده شدند تا برای آپولو آماده شوند
[ترجمه ترگمان]probes Unmanned برای مطالعه سطح ماه برای آماده سازی آپولو فرستاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Nova will have unmanned launches next year followed by a manned mission, which Bennett himself wants to pilot.
[ترجمه گوگل]نوا سال آینده پرتاب های بدون سرنشین خواهد داشت و به دنبال آن یک ماموریت سرنشین دار، که خود بنت می خواهد آن را به صورت آزمایشی انجام دهد
[ترجمه ترگمان]نوا اسکوشیا در سال آینده آغاز به کار خواهد کرد و پس از آن یک هیات با سرنشین، که بنت خود می خواهد خلبان باشد، راه اندازی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I confess without shame I was unmanned - choked with dust and tears both.
[ترجمه گوگل]من بدون شرم اعتراف می کنم که من بدون سرنشین بودم - هر دو از غبار و اشک خفه شده بودم
[ترجمه ترگمان]اعتراف می کنم که بدون شرمندگی، بدون احساس از دست رفته بودم - با گرد و خاک و اشک، هر دو گریه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unmanned, they float about like driftwood, secure in the knowledge that they've already lost.
[ترجمه گوگل]بدون سرنشین، آن‌ها مانند چوب رانش شناور می‌شوند و مطمئن هستند که قبلاً از دست داده‌اند
[ترجمه ترگمان]Unmanned، آن ها مثل چوب جنگلی در حال شناور شدن هستند و در دانشی که قبلا از دست داده اند ایمن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unman planning legislation is the foundation of urban planning administration, and also the important indicator of urban planning's modernization.
[ترجمه گوگل]قانون برنامه ریزی غیر انسانی پایه و اساس مدیریت شهرسازی و همچنین شاخص مهم نوسازی شهرسازی است
[ترجمه ترگمان]قانون برنامه ریزی unman، اساس مدیریت برنامه ریزی شهری و همچنین شاخص مهم مدرن سازی شهری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A rescue plan could be achieved by sending an unmanned module to the space station.
[ترجمه گوگل]با ارسال یک ماژول بدون سرنشین به ایستگاه فضایی می توان به طرح نجات دست یافت
[ترجمه ترگمان]یک برنامه نجات را می توان با ارسال یک ماژول بدون سرنشین به ایستگاه فضایی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That is precisely the capability that was demonstrated by the unmanned Zond missions of 196
[ترجمه گوگل]این دقیقا همان قابلیتی است که توسط ماموریت های Zond بدون سرنشین 196 نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]این دقیقا همان قابلیت است که توسط ماموریت های unmanned unmanned ۱۹۶ به اثبات رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Soviet Union, in preparation for manned landings, then concentrated on landing automatic unmanned spacecraft on the lunar surface.
[ترجمه گوگل]اتحاد جماهیر شوروی در آماده سازی برای فرودهای سرنشین دار، سپس بر فرود فضاپیمای بدون سرنشین خودکار روی سطح ماه متمرکز شد
[ترجمه ترگمان]اتحاد جماهیر شوروی در آماده سازی برای فرود با سرنشین، سپس بر روی فرود سفینه بدون سرنشین بر روی سطح ماه متمرکز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

از مردی انداختن (فعل)
emasculate, unman

فاقد مردانگی کردن (فعل)
unman

انگلیسی به انگلیسی

• cause to lose characteristics that are considered to be manly (especially courage); castrate, emasculate
if something unmans you, it makes you lose courage or determination, or makes you unable to conceal your sadness; a literary use.
see also unmanned.

پیشنهاد کاربران

بدون خدمه یا سرنشین . مکانی که فاقد حضور افراد باشد .

بپرس