1. I have treated you unkindly how can I atone ?
[ترجمه گوگل]من با شما ناخوشایند رفتار کردم چگونه می توانم جبران کنم؟
[ترجمه ترگمان]من با تو بدرفتاری کردم چطور میتونم جبران کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. 'That's your problem,' she remarked unkindly.
[ترجمه گوگل]او با نامهربانی گفت: "مشکل تو همین است "
[ترجمه ترگمان]با لحنی عاری از مهربانی گفت: این مشکل توست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Several viewers commented unkindly on her costumes.
[ترجمه گوگل]چندین بیننده در مورد لباس های او اظهار نظر ناخوشایندی کردند
[ترجمه ترگمان]چندین بیننده با مهر و محبت در مورد لباس های او اظهار نظر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. 'Don't be silly,' he said, not unkindly.
5. I'm sure it wasn't meant unkindly.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که منظور ناخوشایند نبوده است
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که منظورم این نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He treated me unkindly.
7. He treats me unkindly.
8. His aim might unkindly be described as the creating of rococo tragedy with Aristotle's support.
[ترجمه گوگل]هدف او را می توان ناخوشایند به عنوان ایجاد تراژدی روکوکو با حمایت ارسطو توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]هدف او این بود که مانند ایجاد تراژدی rococo با حمایت ارسطو توصیف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mucha's bequest to his country was received with unkindly cold shoulders.
[ترجمه گوگل]وصیت موچا به کشورش با شانه های سردی ناخوشایند پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]ارثیه Mucha با شانه های سردی به او رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He unkindly gave his sister's hair a tug.
[ترجمه گوگل]با نامهربانی موهای خواهرش را کشید
[ترجمه ترگمان]با مهربانی موی خواهرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Hermia: Lysander! You are here! Why did you unkindly leave me so?
[ترجمه گوگل]هرمیا: لیساندر! تو اینجایی! چرا اینقدر بی رحمانه ترکم کردی؟
[ترجمه ترگمان]! Lysander تو اینجایی! چرا تو از من خواستی که این کار رو بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She ran to him for a kiss, but he thrust her aside unkindly.
[ترجمه گوگل]برای بوسیدن به سمت او دوید، اما او با ناخوشایندی او را کنار زد
[ترجمه ترگمان]برای یک بوسه به سوی او دوید، اما او را با مهربانی کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She ran to him for a kiss, but he pushed her away unkindly.
[ترجمه گوگل]او برای بوسیدن به سمت او دوید، اما او با نامهربانی او را کنار زد
[ترجمه ترگمان]زن برای یک بوسه به سوی او دوید، اما او را با مهربانی کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. "He's a bit of an eccentric old fatty," Thomas thought, unkindly.
[ترجمه گوگل]توماس با نامهربانی فکر کرد: «او کمی پیر و غیرعادی است
[ترجمه ترگمان]توماس با لحنی دوستانه گفت: \" او کمی چربی عجیب و غریب دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید