unkept

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of kept.

جمله های نمونه

1. The banlieues are becoming "more isolated", and marked by an "intensification of Muslim identity" in reaction to unkept promises of integration.
[ترجمه گوگل]محاصره ها "منزوی تر" می شوند و با "تشدید هویت مسلمان" در واکنش به وعده های عمل نشده ادغام مشخص می شوند
[ترجمه ترگمان]The به \"isolated\" تبدیل می شوند و با \"تشدید هویت مسلمان\" در واکنش به وعده های unkept، مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mrs. Thompson had watched Teddy the year before and noticed he didn't play well with the other children, that his clothes were unkept and that he constantly needed a bath.
[ترجمه گوگل]خانم تامپسون سال قبل تدی را تماشا کرده بود و متوجه شده بود که او با بچه‌های دیگر خوب بازی نمی‌کند، لباس‌هایش مرتب نشده و دائماً به حمام نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]خانم تامپسون سال پیش تدی را دیده بود و متوجه نشده بود که او با بچه های دیگر خوب بازی نمی کند، و لباس هایش کثیف بود و همیشه به حمام احتیاج داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Yet it would not be like us to leave our promises unkept, our friends abandoned, and our own security at risk.
[ترجمه گوگل]با این حال، اینطور نیست که ما وعده های خود را نادیده بگیریم، دوستانمان را رها کنیم و امنیت خود را در معرض خطر قرار دهیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما نمی توانستیم promises را رها کنیم، دوستان ما رها شده، و امنیت خودمان را در خطر قرار دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Feeble steps were heard on the stairs, and an old man, tall and frail, odorous of pipe smoke, with shaggy, unkept gray hair and a dingy beard, tobacco stained about the mouth, entered uncertainly.
[ترجمه گوگل]قدم‌های ضعیفی از پله‌ها شنیده می‌شد و پیرمردی قد بلند و نحیف، بوی دود پیپ، با موهای خاکستری پشمالو و تمیز و ریشی تیره و تنباکوی آغشته به دهان، با تردید وارد شد
[ترجمه ترگمان]صدای پایی از پله ها شنیده شد و پیرمردی بلند قد بلند و لاغر و لاغر، با موهای ژولیده و ریش خاکستری و ریش خاکستری و ریش سیاه رنگی که از دهان بیرون آمده بود، با تردید وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To deal with those, Sonia Gandhi, Congress's leader, will reissue a lot of unkept promises when the election campaign begins: to bring everyone electricity, piped water, schools and jobs.
[ترجمه گوگل]برای مقابله با آن‌ها، سونیا گاندی، رهبر کنگره، با شروع مبارزات انتخاباتی، وعده‌های عملی نشده زیادی را دوباره صادر خواهد کرد: برق، آب لوله‌کشی، مدارس و شغل برای همه بیاورد
[ترجمه ترگمان]برای مقابله با این ها، سونیا گاندی، رهبر کنگره، زمانی که کمپین انتخاباتی آغاز می شود وعده های بسیاری را به عمل خواهد آورد: برای همه برق، آب لوله کشی، مدارس و مشاغل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A century has passed since the day of promise, and the promise is unkept.
[ترجمه گوگل]یک قرن از روز عهد می گذرد و وعده وفا نشده است
[ترجمه ترگمان]یک قرن از روز وعده گذشته و قول unkept
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

قول یا تعهدی که برآورده نشده
نامنظم و بهم ریخته
نامنظم و ژولیده
Messy

بپرس