universal suffrage

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the right of all a nation's citizens above a certain age, usu. eighteen or twenty-one, to vote, unless they are in violation of certain basic legal requirements.

جمله های نمونه

1. When was universal suffrage introduced in your country?
[ترجمه گوگل]حق رای همگانی از چه زمانی در کشور شما معرفی شد؟
[ترجمه ترگمان]چه زمانی در کشور شما حق رای همگانی قرار داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, the government continued to resist demands for universal suffrage, preferring a power-sharing system.
[ترجمه گوگل]با این حال، دولت همچنان به مقاومت در برابر مطالبات برای حق رای همگانی ادامه داد و سیستم تقسیم قدرت را ترجیح داد
[ترجمه ترگمان]با این حال، دولت به مقاومت در برابر درخواست ها برای انتخابات عمومی ادامه داد و یک سیستم تقسیم قدرت را ترجیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The granting of universal suffrage in 1931 did not immediately undermine their position.
[ترجمه گوگل]اعطای حق رأی عمومی در سال 1931 بلافاصله موقعیت آنها را تضعیف نکرد
[ترجمه ترگمان]اعطای حق رای همگانی در سال ۱۹۳۱ موجب از بین رفتن موقعیت آن ها نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A 21 - unicameral parliament, elected by universal suffrage a term of two years.
[ترجمه گوگل]یک مجلس 21 مجلسی تک مجلسی که با رأی عمومی برای مدت دو سال انتخاب می شود
[ترجمه ترگمان]یک پارلمان ۲۱ ساله با رای همگانی یک دوره دو ساله انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She hoped to witness universal suffrage during her lifetime.
[ترجمه گوگل]او امیدوار بود در طول زندگی خود شاهد حق رای جهانی باشد
[ترجمه ترگمان]امیدوار بود که در طول عمرش شاهد آرا همگانی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A third view proposes attaining universal suffrage in phases after 20
[ترجمه گوگل]دیدگاه سوم دستیابی به حق رای جهانی را در مراحل بعد از 20 پیشنهاد می کند
[ترجمه ترگمان]دیدگاه سوم پیشنهاد برگزاری انتخابات عمومی در مراحل بعد از ۲۰ سال را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Universal suffrage was introduced and human rights were guaranteed.
[ترجمه گوگل]حق رای همگانی معرفی شد و حقوق بشر تضمین شد
[ترجمه ترگمان]حق رای همگانی اعلام شد و حقوق بشر تضمین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The NPC Standing Committee has already ruled out universal suffrage by 200
[ترجمه گوگل]کمیته دائمی NPC قبلا حق رای جهانی را تا سال 200 رد کرده است
[ترجمه ترگمان]کمیته دائمی کنگره خلق کنگره خلق تا سال ۲۰۰ رای عموم را صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was an advocate of universal suffrage as a basis for social equality.
[ترجمه گوگل]او مدافع حق رای همگانی به عنوان مبنایی برای برابری اجتماعی بود
[ترجمه ترگمان]او طرفدار حق رای همگانی به عنوان پایه ای برای برابری اجتماعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The 44-member General Council and 45-member Regional Council are elected for six-year terms by universal suffrage.
[ترجمه گوگل]شورای عمومی 44 نفره و شورای منطقه ای 45 نفره برای دوره های شش ساله با رای عمومی انتخاب می شوند
[ترجمه ترگمان]این شورا ۴۴ عضو شورای عمومی و ۴۵ عضو شورای منطقه ای برای مدت شش سال با حق رای همگانی انتخاب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The propertied class which called itself liberal was immediately opposed to universal suffrage and to the masses in general.
[ترجمه گوگل]طبقه مالک که خود را لیبرال می نامید بلافاصله با حق رای همگانی و به طور کلی با توده ها مخالفت کرد
[ترجمه ترگمان]طبقه توانگر که خود را لیبرال می نامید، بی درنگ با حق رای همگانی و به طور کلی به توده ها مخالف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They also declared that the president of the republic should be elected by universal suffrage.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین اعلام کردند که رئیس جمهور باید با رای عمومی انتخاب شود
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین اعلام کردند که رئیس جمهور باید با حق رای همگانی انتخاب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was also the year of the first presidential election held under universal suffrage.
[ترجمه گوگل]همچنین سال اولین انتخابات ریاست جمهوری بود که با رای عمومی برگزار شد
[ترجمه ترگمان]همچنین سال اولین انتخابات ریاست جمهوری بود که در انتخابات عمومی برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Monarchy was as widely taken for granted at the end of the nineteenth century as is universal suffrage today.
[ترجمه گوگل]سلطنت در پایان قرن نوزدهم به طور گسترده ای بدیهی تلقی می شد که امروزه حق رای همگانی است
[ترجمه ترگمان]سلطنت در پایان قرن نوزدهم به طور گسترده ای مورد قبول واقع شد، همان طور که امروزه حق رای همگانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس