• : تعریف: a northwestern European country between the Atlantic Ocean and the North Sea, comprising Great Britain (England, Scotland, and Wales) and Northern Ireland; United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland (usu. prec. by, "the").
جمله های نمونه
1. The United Kingdom consists of Great Britain and Northern Ireland.
[ترجمه گوگل]بریتانیا از بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی تشکیل شده است [ترجمه ترگمان]بریتانیا از بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی تشکیل شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The national flag of the United Kingdom is called the Union Jack.
[ترجمه گوگل]پرچم ملی بریتانیا یونیون جک نام دارد [ترجمه ترگمان]پرچم ملی انگلستان نام اتحادیه جک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The number of people seeking asylum in the United Kingdom has risen sharply.
[ترجمه گوگل]تعداد افرادی که به دنبال پناهندگی در بریتانیا هستند به شدت افزایش یافته است [ترجمه ترگمان]تعداد افرادی که به دنبال پناهندگی در انگلستان هستند به شدت افزایش یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The United Kingdom is a constitutional monarchy.
[ترجمه گوگل]بریتانیا یک پادشاهی مشروطه است [ترجمه ترگمان]پادشاهی متحده پادشاهی مشروطه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The United kingdom includes Northern Ireland and Wales.
[ترجمه Omid Pishkar] ایرلند شمالی و ولز شامل بریتانیا هستند.
|
[ترجمه گوگل]پادشاهی متحده شامل ایرلند شمالی و ولز است [ترجمه ترگمان]بریتانیا شامل ایرلند شمالی و ولز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I do not regard the constitution of the United Kingdom as set in concrete.
[ترجمه گوگل]من قانون اساسی بریتانیا را مشخص نمی دانم [ترجمه ترگمان]من قانون اساسی انگلستان را به عنوان یک مجموعه در بتون مورد توجه قرار نمی دهم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is no United Kingdom trade embargo.
[ترجمه گوگل]هیچ تحریم تجاری بریتانیا وجود ندارد [ترجمه ترگمان]هیچ تحریم تجاری در انگلستان وجود ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That confirms that the United Kingdom is at the forefront in implementing single market measures.
[ترجمه گوگل]این امر تأیید می کند که بریتانیا در اجرای اقدامات بازار واحد پیشتاز است [ترجمه ترگمان]این مساله تایید می کند که بریتانیا در اجرای اقدامات تک بازار در خط مقدم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mr. Moynihan United Kingdom companies that have a good track record and are competitive will continue to win orders.
[ترجمه گوگل]آقای موینیهان بریتانیا شرکت هایی که سابقه خوبی دارند و رقابتی هستند همچنان برنده سفارش خواهند شد [ترجمه ترگمان]شرکت های انگلیسی Moynihan که سابقه خوبی دارند و رقابتی هستند، به کسب دستور ادامه خواهند داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The United Kingdom opposed sending a peacekeeping force because it represented a long-term commitment but suggested an oil embargo.
[ترجمه گوگل]بریتانیا با اعزام نیروی حافظ صلح مخالفت کرد زیرا نشان دهنده یک تعهد بلندمدت بود اما پیشنهاد تحریم نفتی را داشت [ترجمه ترگمان]بریتانیا با فرستادن یک نیروی حافظ صلح مخالف بود زیرا نشان دهنده تعهد بلند مدت بود اما پیشنهاد تحریم نفتی را داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Parliament remains the central institution of the constitution of the United Kingdom.
[ترجمه گوگل]پارلمان همچنان نهاد اصلی قانون اساسی بریتانیا است [ترجمه ترگمان]پارلمان، نهاد مرکزی قانون اساسی پادشاهی متحده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This television program provoked a spirited debate in the United Kingdom.
[ترجمه گوگل]این برنامه تلویزیونی بحثی پرشور در بریتانیا برانگیخت [ترجمه ترگمان]این برنامه تلویزیونی باعث ایجاد بحث های پرشوری در انگلستان شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The British have a very odd sense of humour. The adjective English refers only to people from England, not the rest of the United Kingdom.
[ترجمه گوگل]انگلیسی ها حس شوخ طبعی بسیار عجیبی دارند صفت انگلیسی فقط به مردم انگلستان اشاره دارد، نه بقیه بریتانیا [ترجمه ترگمان]انگلیسی ها یک حس شوخ طبعی عجیب و غریب دارند صفت انگلیسی تنها به مردم انگلستان و نه در سایر نقاط انگلستان اشاره می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The political cultures of the United States and the United Kingdom are very different.
[ترجمه گوگل]فرهنگ سیاسی ایالات متحده و بریتانیا بسیار متفاوت است [ترجمه ترگمان]فرهنگ های سیاسی ایالات متحده و بریتانیا بسیار متفاوت هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• united kingdom of great britain and northern ireland (country in northern europe consisting of england, scotland, wales and northern ireland) the united kingdom of great britain and northern ireland is a country in western europe, consisting of england, scotland, wales, and northern ireland. it is often called the uk. it is a member of the council of europe, the european union, the commonwealth, and nato. in the post-war period over 30 colonies of britain became independent countries, most of them becoming members of the commonwealth. queen elizabeth ii succeeded in 1952. margaret thatcher (conservative party) was prime minister from 1979 to 1990. john major (conservative party) became prime minister in 1990. britain exports machinery, manufactured goods, chemicals, transport equipment, and oil and gas. banking, insurance, and tourism are important industries.
پیشنهاد کاربران
فرق united kingdom با great britain در این است که اولی شامل ایرلند شمالی هم می شود.
انگلستان می شود England. مجموع چهار کشور انگلستان، اسکاتلند، ولز، و ایرلند شمالی می شود United kingdom. برای نمونه در U. N. هر چهار کشور روی هم یک نمایندگی دارند تحت عنوان U. K. ولی در فیفا هر کشور نمایندگی جداگانه ای دارد.