آن ایندایْتِد 
________________________________________ 
🔸 معادل فارسی: 
متهم نشده / بدون اعلام جرم / بی کیفرخواست 
در زبان محاوره ای: 
کسی که اسمش هست ولی هنوز بهش رسماً اتهام نزدن 
________________________________________  
 ...  [مشاهده متن کامل]  
🔸 تعریف ها: 
1. ** ( حقوقی – کیفری ) :** 
توصیف فردی که در یک پرونده ی جنایی یا قضایی نامش مطرح شده ولی هنوز علیه او کیفرخواست صادر نشده 
مثال: 
He was named as an unindicted co - conspirator in the case. 
او به عنوان هم دست متهم نشده در پرونده نام برده شد. 
2. ** ( سیاسی – رسانه ای ) :** 
در پرونده های حساس، ممکنه فردی به دلایل سیاسی، حفاظتی، یا فقدان شواهد کافی متهم نشه ولی در گزارش ها ذکر بشه 
مثال: 
Several officials were listed as unindicted participants. 
چند مقام به عنوان شرکت کنندگان متهم نشده فهرست شدند. 
3. ** ( تحلیلی – اخلاقی ) :** 
گاهی بار ضمنی دارد: یعنی فرد ممکنه درگیر بوده باشد ولی هنوز به دلایل فنی یا استراتژیک تحت پیگرد قرار نگرفته 
مثال: 
Being unindicted doesn’t mean uninvolved. 
متهم نشدن به معنای بی ارتباط بودن نیست. 
________________________________________ 
🔸 مترادف ها: 
not charged – unnamed defendant – uncharged – not indicted – legally unaccused 
________________________________________ 
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی: 
 - در رسانه های آمریکایی، اصطلاح "unindicted" اغلب در پرونده های جنجالی استفاده می شه، جایی که فرد درگیر هست ولی هنوز رسماً متهم نشده