unilinear


یک خطی، تک راستایی، در یک خط واحد، دارای تغییرات مسلسل از اغاز تاپایان، تک خطی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: following a single consistent path of development, usu. from the primitive to the advanced.

جمله های نمونه

1. Thirdly, we used a unilinear regression model to verify whether the enterprises listed on SMEs board have an optimal capital structure, and the answer is yes.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، ما از یک مدل رگرسیون تک خطی برای بررسی اینکه آیا شرکت های فهرست شده در هیئت مدیره SMEs ساختار سرمایه بهینه ای دارند یا خیر، استفاده کردیم و پاسخ مثبت است
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه ما از یک مدل رگرسیون unilinear برای تایید اینکه آیا شرکت های پذیرفته شده در هیات مدیره شرکت های کوچک و متوسط دارای ساختار سرمایه بهینه هستند یا خیر استفاده کردیم، و پاسخ بله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The social Darwinists or Spencerians of the late nineteenth century viewed human evolution from a unilinear perspective.
[ترجمه گوگل]داروینیست های اجتماعی یا اسپنسریان اواخر قرن نوزدهم تکامل انسان را از منظری تک خطی می نگریستند
[ترجمه ترگمان]The اجتماعی یا Spencerians در اواخر قرن نوزدهم، تکامل انسان را از دیدگاه unilinear مشاهده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It does not overcome the paradoxes between asserting on one hand the functional analyses of law and affirming the integral conception of culture and unilinear evolutionism on the other hand.
[ترجمه گوگل]این امر بر تناقض‌های میان ادعای تحلیل‌های کارکردی قانون از یک سو و تأیید مفهوم یکپارچه فرهنگ و تکامل‌گرایی تک‌خطی از سوی دیگر غلبه نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]این امر بر تناقضات میان تاکید بر یک سو تحلیل عملکردی قانون و تایید مفهوم کلی فرهنگ و unilinear evolutionism از سوی دیگر، غلبه نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The left and right, evolutionists, physicists, and most revolutionaries, all accept—at least on a historical scale—the nineteenth-century view of a unilinear and uniform "flow" of time.
[ترجمه گوگل]چپ و راست، تکامل گرایان، فیزیکدانان، و اکثر انقلابیون، همگی ـ حداقل در مقیاس تاریخی ـ دیدگاه قرن نوزدهمی از یک «جریان» یکسان و یکنواخت زمان را می پذیرند
[ترجمه ترگمان]چپ و راست، evolutionists، فیزیکدانان، و بسیاری از انقلابیون همگی - حداقل در مقیاس تاریخی - دیدگاه قرن نوزدهم از یک \"جریان\" یکنواخت و یکنواخت \" زمان می پذیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Social reform efforts guided by these concerns will rarely be smooth, fast or unilinear, but they are preferable to other options.
[ترجمه گوگل]تلاش‌های اصلاحات اجتماعی که بر اساس این نگرانی‌ها هدایت می‌شوند، به ندرت روان، سریع یا یک‌خطی خواهند بود، اما آنها بر گزینه‌های دیگر ارجحیت دارند
[ترجمه ترگمان]تلاش های اصلاحات اجتماعی که توسط این نگرانی ها هدایت می شوند به ندرت صاف، سریع و یا unilinear هستند، اما نسبت به گزینه های دیگر ارجحیت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس