1. unilateral flowers
گل های یک سو رست
2. unilateral kinship
خویشاوندی یک سویی
3. a unilateral halting of nuclear tests
متوقف ساختن یک جانبه ی آزمایش های اتمی
4. they agreed to a unilateral withdrawal
آنان با عقب نشینی یک طرفه موافقت کردند.
5. The party has now abandoned its policy of unilateral disarmament.
[ترجمه گوگل]این حزب اکنون سیاست خلع سلاح یکجانبه خود را کنار گذاشته است
[ترجمه ترگمان]این حزب اکنون سیاست خلع سلاح یک جانبه را رها کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The candidates had to state their position on unilateral disarmament.
[ترجمه گوگل]نامزدها باید موضع خود را در مورد خلع سلاح یکجانبه اعلام می کردند
[ترجمه ترگمان]نامزدها باید موضع خود را در مورد خلع سلاح یک جانبه بیان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They were forced to take unilateral action.
[ترجمه گوگل]آنها مجبور به اقدام یک جانبه شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور به اقدام یک جانبه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They had campaigned vigorously for unilateral nuclear disarmament .
[ترجمه گوگل]آنها به شدت برای خلع سلاح هسته ای یکجانبه مبارزه کرده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها به شدت برای خلع سلاح یک جانبه هسته ای مبارزه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Unilateral disarmament for Britain was the policy of the right hon. Gentleman.
[ترجمه گوگل]خلع سلاح یک جانبه برای بریتانیا سیاست جناب راست بود جنتلمن
[ترجمه ترگمان]خلع سلاح یک جانبه برای بریتانیا سیاست عزیزم بود آقا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They are a unilateral declaration by the man that he need not trouble about the formalities expected between non-intimates.
[ترجمه گوگل]آنها اعلامیه یک جانبه مرد است که او نیازی به مشکل در مورد تشریفات مورد انتظار بین افراد غیر صمیمی ندارد
[ترجمه ترگمان]آن ها یک اعلامیه یکطرفه از طرف مردی هستند که نیازی به دردسر در مورد آداب و رسوم مورد انتظار بین non ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The president's unilateral reforms will achieve little if he does not talk to blacks.
[ترجمه گوگل]اگر رئیس جمهور با سیاه پوستان گفتگو نکند، اصلاحات یکجانبه رئیس جمهور نتیجه چندانی نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اصلاحات یک جانبه رئیس جمهور در صورتی که با سیاهان صحبت نکند، اندک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Standardization of contracts is typically unilateral, being devised by particular contracting parties or their trade associations.
[ترجمه گوگل]استانداردسازی قراردادها معمولاً یکطرفه است و توسط طرفهای متعاهد خاص یا انجمنهای تجاری آنها ابداع می شود
[ترجمه ترگمان]استانداردسازی قراردادها به طور معمول یک جانبه است که توسط طرفین قرارداد یا اتحادیه های تجاری آن ها طراحی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Through 198 Gorbachev maintained a unilateral ban on nuclear testing.
[ترجمه گوگل]تا سال 198 گورباچف آزمایش های هسته ای را ممنوع کرد
[ترجمه ترگمان]از دهه ۱۹۸ گورباچف یک ممنوعیت تک جانبه بر روی آزمایش هسته ای را حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Let's put it to the question. How many people here are in favour of unilateral disarmament ?
[ترجمه گوگل]بیایید آن را به سؤال بپردازیم چند نفر در اینجا طرفدار خلع سلاح یکجانبه هستند؟
[ترجمه ترگمان]بیایید این مساله را به این سوال مطرح کنیم چند نفر در اینجا طرفدار خلع سلاح یک جانبه هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید