unidimensional


یک بعدی، یک دورایی، تک بعدی

جمله های نمونه

1. Some constructs might be unidimensional while others might tap to a number of distinct facets.
[ترجمه گوگل]برخی از ساختارها ممکن است تک بعدی باشند در حالی که برخی دیگر ممکن است به تعدادی از جنبه های متمایز ضربه بزنند
[ترجمه ترگمان]برخی ساختارها ممکن است تک بعدی باشند در حالی که برخی دیگر ممکن است به تعدادی از جنبه های متمایز ضربه بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wavelet has the good capability of expressing the unidimensional smooth partition signal, which is not suitable to express two-dimensional signal.
[ترجمه گوگل]Wavelet توانایی خوبی در بیان سیگنال پارتیشن صاف یک بعدی دارد که برای بیان سیگنال دو بعدی مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]ویولت قابلیت خوبی برای بیان سیگنال پارتیشن دار بعدی دارد، که برای بیان سیگنال دو بعدی مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A market is often stratified and unidimensional, and many such stratified unidimensional markets put together make a multi dimensional market.
[ترجمه گوگل]یک بازار اغلب طبقه ای و تک بعدی است و بسیاری از این بازارهای تک بعدی طبقه بندی شده در کنار هم یک بازار چند بعدی را می سازند
[ترجمه ترگمان]یک بازار اغلب به صورت طبقه بندی شده و تک بعدی است، و بسیاری از این بازارهای تک بعدی، یک بازار چند بعدی را کنار هم قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From Unidimensional Control to Differentiated Coordination.
[ترجمه گوگل]از کنترل تک بعدی تا هماهنگی متمایز
[ترجمه ترگمان]از کنترل Unidimensional گرفته تا هماهنگی Differentiated
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This article adopts unidimensional optimization method to optimize the design, and optimum parameter can be attained.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش بهینه‌سازی تک بعدی را برای بهینه‌سازی طراحی اتخاذ می‌کند و می‌توان به پارامتر بهینه دست یافت
[ترجمه ترگمان]این مقاله از روش بهینه سازی تک بعدی برای بهینه سازی طراحی استفاده می کند و پارامتر بهینه می تواند بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion Multidimensional IRT is more appropriate than unidimensional IRT for the analysis and evaluation of multidimensional and short scale.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری IRT چند بعدی برای تحلیل و ارزیابی مقیاس های چند بعدی و کوتاه مناسب تر از IRT تک بعدی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری چند بعدی چند بعدی مناسب تر از IRT تک بعدی برای تحلیل و ارزیابی مقیاس چندبعدی و کوتاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The result of this is that linguistic variation and change can appear to be unidimensional.
[ترجمه گوگل]نتیجه این است که تنوع و تغییر زبانی می تواند یک بعدی به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است که تغییر و تغییر زبانی می تواند تک بعدی به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ponderous prose here has an underlying agenda that is very much akin to Voegelin's: it is something like the unidimensional totalitarianism Herbert Marcuse discussed in One-Dimensional Man.
[ترجمه گوگل]نثر پرمشغله در اینجا یک دستور کار اساسی دارد که بسیار شبیه برنامه ووگلین است: چیزی شبیه توتالیتاریسم تک بعدی است که هربرت مارکوزه در انسان تک بعدی مطرح کرده است
[ترجمه ترگمان]نثر وزین اینجا دستور کار اصولی دارد که بسیار شبیه به Voegelin است: این چیزی شبیه به totalitarianism تک بعدی است که هربرت Marcuse در یک بعدی به آن اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gold does dance to its own tune, and it's not a unidimensional story of just the strength or weakness of the dollar.
[ترجمه گوگل]طلا به آهنگ خودش می رقصد و داستانی تک بعدی از قدرت یا ضعف دلار نیست
[ترجمه ترگمان]طلا با آهنگ مخصوص خودش می رقصد و این یک داستان تک بعدی از قدرت یا ضعف دلار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is a spatial location defined by a real or imaginary unidimensional extent.
[ترجمه گوگل]این مکان مکانی است که توسط یک گستره تک بعدی واقعی یا خیالی تعریف می شود
[ترجمه ترگمان]این یک مکان فضایی است که توسط یک مقدار تک بعدی واقعی یا خیالی تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this thesis, the author introduces 3 kinds of definition of unidimensional projective correspondence and proves their equivalence property.
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه نگارنده 3 نوع تعریف از مطابقت تصویری تک بعدی را معرفی کرده و خاصیت هم ارزی آنها را اثبات می کند
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه، مولف سه نوع تعریف از مکاتبات projective تک بعدی را معرفی می کند و ویژگی هم ارزی آن ها را ثابت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As numerous complex factors that influence poverty and environmental degradation existed, so poverty-environmental linkages cannot be reduced to simple unidimensional cause-effect relationships.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که عوامل پیچیده متعددی که بر فقر و تخریب محیط زیست تأثیر می‌گذارند، وجود داشته است، بنابراین پیوندهای فقر-محیط‌زیست را نمی‌توان به روابط علت و معلولی ساده و تک بعدی تقلیل داد
[ترجمه ترگمان]به عنوان عوامل پیچیده متعدد که بر فقر و تخریب محیطی تاثیر می گذارند، پیوندهای محیطی - محیطی را نمی توان به روابط چند وجهی ساده - معلولی کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At the same time, realpolitik can bite back, and China is learning some hard lessons about the way the world works, and how a unidimensional approach to OFDI may not be in its own best interests.
[ترجمه گوگل]در عین حال، realpolitik می تواند عقب نشینی کند، و چین درس های سختی در مورد نحوه کار جهان می آموزد، و اینکه چگونه یک رویکرد تک بعدی به OFDI ممکن است به نفع خود نباشد
[ترجمه ترگمان]در عین حال، realpolitik می تواند گاز بگیرد و چین درس هایی سخت در مورد نحوه کار دنیا و اینکه چگونه یک رویکرد تک بعدی به OFDI ممکن است در بهترین منافع خودش نباشد، فرا می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Based on theory of turbulent mass transferalongitudinal methane dispersion model andamodel of unidimensional nonsteady flowinmine ventilation networkwereestablished.
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری انتقال جرم آشفته در طول مدل پراکندگی متان طولی و مدل شبکه تهویه معدنی جریان ناپایدار تک بعدی ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]براساس نظریه جرم آشفته transferalongitudinal، مدل انتشار متان از سیستم تهویه تک بعدی flowinmine networkwereestablished استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] یک بعدی
[ریاضیات] یک بعدی، یک مایشی

انگلیسی به انگلیسی

• one-dimensional, having only one dimension

پیشنهاد کاربران

بپرس