• : تعریف: combined form of hygienic. • متضاد: hygienic
جمله های نمونه
1. Unhygienic conditions give rise to disease.
[ترجمه باران] شرایط غیر بهداشتی بیماری را بیشتر میشد باعث افزایش ان میشود
|
[ترجمه گوگل]شرایط غیربهداشتی باعث بروز بیماری می شود [ترجمه ترگمان]شرایط Unhygienic موجب بروز بیماری می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Parts of the shop were very dirty, unhygienic, and an ideal breeding ground for bacteria.
[ترجمه گوگل]بخشهایی از مغازه بسیار کثیف، غیربهداشتی و محل مناسبی برای رشد باکتریها بود [ترجمه ترگمان]بخش هایی از این مغازه بسیار کثیف، unhygienic و زمینه ای برای تولید باکتری بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Such unhygienic conditions encourage the spread of disease.
[ترجمه گوگل]چنین شرایط غیربهداشتی باعث گسترش بیماری می شود [ترجمه ترگمان]چنین شرایط غیربهداشتی، گسترش بیماری را تشویق می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The animals were kept in cramped and unhygienic conditions.
[ترجمه گوگل]حیوانات در شرایط تنگ و غیربهداشتی نگهداری شدند [ترجمه ترگمان]حیوانات در شرایط سخت و غیربهداشتی نگهداری می شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. With respect to unhygienic conditions, cells are too often soiled by their inmates.
[ترجمه گوگل]با توجه به شرایط غیربهداشتی، سلول ها اغلب توسط زندانیان کثیف می شوند [ترجمه ترگمان]با توجه به شرایط غیربهداشتی، این خانه ها اغلب توسط زندانیان خود آلوده می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Hospital cleaners were criticized for the unhygienic conditions of the central kitchens.
[ترجمه گوگل]نظافتچی های بیمارستان به دلیل شرایط غیربهداشتی آشپزخانه های مرکزی مورد انتقاد قرار گرفتند [ترجمه ترگمان]تمیز کننده های بیمارستان به خاطر شرایط غیربهداشتی آشپزخانه های مرکزی مورد انتقاد قرار گرفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But this is an old fashioned and potentially unhygienic method.
[ترجمه گوگل]اما این یک روش قدیمی و بالقوه غیربهداشتی است [ترجمه ترگمان]اما این یک روش قدیمی و کاملا بهداشتی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The unhygienic conditions of a stable were a breeding ground for all manner of disease and bacteria hazardous to a newborn.
[ترجمه گوگل]شرایط غیربهداشتی یک اصطبل محل پرورش انواع بیماری ها و باکتری های خطرناک برای نوزاد بود [ترجمه ترگمان]شرایط غیر بهداشتی یک اصطبل یک زمینه پرورش برای همه نوع بیماری ها و باکتری ها است که برای یک نوزاد خطرناک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is unhygienic to store raw meat at that temperature.
[ترجمه گوگل]نگهداری گوشت خام در آن دما غیربهداشتی است [ترجمه ترگمان]بهتر است گوشت خام را در آن دما ذخیره کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Not only was this unhygienic but it was most uncomfortable for me, being in close proximity to him.
[ترجمه گوگل]این نه تنها غیربهداشتی بود، بلکه برای من بسیار ناراحت کننده بود، زیرا در نزدیکی او بودم [ترجمه ترگمان]نه فقط این کار غیر بهداشتی بود، اما برای من خیلی ناراحت کننده بود که نزدیک او باشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We even use pipettes: so unhygienic.
[ترجمه گوگل]ما حتی از پیپت استفاده می کنیم: خیلی غیربهداشتی است [ترجمه ترگمان]ما حتی از pipettes هم استفاده می کنیم خیلی غیر بهداشتی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Such unhygienic practices spread disease.
[ترجمه گوگل]چنین اقدامات غیربهداشتی باعث گسترش بیماری می شود [ترجمه ترگمان]چنین عمل های unhygienic باعث شیوع بیماری می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Such an unhygienic girl ! Crawling with bugs ! Of course nobody wants to sleep next to her.
[ترجمه گوگل]همچین دختر بی بهداشتی! خزیدن با حشرات! البته هیچ کس نمی خواهد در کنار او بخوابد [ترجمه ترگمان]چه دختر unhygienic! سینه خیز با حشرات! البته که کسی نمی خواد کنار اون بخوابه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Pathetic dogs kept in small unhygienic cages.
[ترجمه گوگل]سگ های رقت انگیز در قفس های کوچک غیربهداشتی نگهداری می شوند [ترجمه ترگمان]سگ های رقت انگیز در قفس کوچک خصوصی نگهداری می شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• not clean, not sanitary, not according to accepted norms of hygiene something that is unhygienic is dirty and likely to cause infection or disease.
پیشنهاد کاربران
غیربهداشتی مثال: Then I understood that unhygienic method to manage her period days. بعد من به آن روش غیربهداشتی برای گذراندن دوره ی پریودی اش پی بردم.