1. Religious fanatics have formed an unholy alliance with right wing groups.
 [ترجمه گوگل]متعصبان مذهبی یک اتحاد نامقدس با گروه های جناح راست تشکیل داده اند 
[ترجمه ترگمان]متعصبان مذهبی یک اتحاد unholy با گروه های جناح راست تشکیل داده اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. An unholy row broke out between two of the men drinking in the bar.
 [ترجمه گوگل]یک درگیری نامقدس بین دو نفر از مردانی که در بار مشروب مینوشیدند درگرفت 
[ترجمه ترگمان]بین دو مرد که در بار مشروب می خوردند درهم شکست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. British culture now appears to revolve around the unholy trinity of sport, shopping and sex.
 [ترجمه گوگل]اکنون به نظر می رسد فرهنگ بریتانیا حول سه گانه نامقدس ورزش، خرید و سکس می چرخد 
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر به نظر می رسد که فرهنگ انگلستان حول و حوش تثلیث نامقدس ورزشی، خرید و سکس می گردد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
 [ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! 
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. He took an unholy delight in her discomfort.
 [ترجمه گوگل]او از ناراحتی او لذتی نامقدس برد 
[ترجمه ترگمان]او از ناراحتی و ناراحتی او لذت عمیقی کشید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. He was taking an unholy delight in humiliating Sarah.
 [ترجمه گوگل]او از تحقیر سارا لذتی نامقدس می برد 
[ترجمه ترگمان]اون از \"سارا\" متنفر بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The economy is still an unholy mess.
 [ترجمه گوگل]اقتصاد هنوز یک آشفتگی نامقدس است 
[ترجمه ترگمان]اقتصاد هنوز هم یک آشفتگی لعنتی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. There was an unholy row going on next door.
 [ترجمه گوگل]یک ردیف نامقدس در همسایگی در جریان بود 
[ترجمه ترگمان]یه ردیف شیطانی داره میاد سمت در بعدی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. She wondered how she had got into this unholy mess.
 [ترجمه گوگل]او تعجب کرد که چگونه در این آشفتگی نامقدس قرار گرفته است 
[ترجمه ترگمان]او از خودش پرسید که او چگونه وارد این آشفتگی ناپاک شده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Someone's making an unholy row outside.
 [ترجمه گوگل]یه نفر بیرون یه دعوای نامقدس درست میکنه 
[ترجمه ترگمان]کسی در بیرون یک ردیف شیطانی درست می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. From the unholy mess that was the latter-day Smiths, to a period of hope and promise.
 [ترجمه گوگل]از آشفتگی نامقدسی که اسمیتز روز آخر بود، تا دوره ای از امید و وعده 
[ترجمه ترگمان]از mess لعنتی که خانواده اسمیت - بود، تا یک دوره امید و وعده 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. It was the potential in this unholy alliance that she feared.
 [ترجمه گوگل]این پتانسیل در این اتحاد نامقدس بود که او از آن می ترسید 
[ترجمه ترگمان]این توانایی بالقوه ای بود که او از آن می ترسید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. An unholy alliance with other minorities to preserve ideological positions otherwise unacceptable to the electorate does not appeal as a noble enterprise.
 [ترجمه گوگل]اتحاد نامقدس با سایر اقلیت ها برای حفظ مواضع ایدئولوژیک که در غیر این صورت برای رای دهندگان غیرقابل قبول است، به عنوان یک کار نجیب جذاب نیست 
[ترجمه ترگمان]یک اتحاد unholy با دیگر اقلیت ها برای حفظ مواضع ایدئولوژیک در غیر این صورت برای حوزه انتخابیه به عنوان یک شرکت اصیل درخواست تجدید نظر نمی کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Eating flesh was unholy, and blood would stain an altar; only meal and grain were acceptable for food and sacrifice.
 [ترجمه گوگل]خوردن گوشت حرام بود و خون مذبح را لکه دار می کرد فقط غذا و غلات برای غذا و قربانی قابل قبول بود 
[ترجمه ترگمان]خوردن گوشت ناپاک بود و خون یک محراب را لکه دار می کرد؛ تنها غذا و غله به خاطر غذا و فداکاری قابل قبول بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. Smith particularly feared unholy alliances between business and government.
 [ترجمه گوگل]اسمیت به ویژه از اتحاد نامقدس بین تجارت و دولت می ترسید 
[ترجمه ترگمان]سمیث به ویژه از پیمان unholy بین دولت و دولت بیمناک بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید