unheralded

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of heralded.

جمله های نمونه

1. They are inviting talented, but unheralded film-makers to submit examples of their work.
[ترجمه گوگل]آنها از فیلمسازان با استعداد، اما بی سابقه دعوت می کنند تا نمونه هایی از آثار خود را ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها با استعداد، اما unheralded را دعوت می کنند تا نمونه هایی از کار خود را ارائه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The complete reversal of this policy was unheralded.
[ترجمه گوگل]تغییر کامل این سیاست بی خبر بود
[ترجمه ترگمان]برگشت کامل این سیاست unheralded بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I didn't want to make an unheralded entrance.
[ترجمه گوگل]من نمی خواستم یک ورودی ناشناس ایجاد کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواستم در ورودی بی unheralded شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This time, it was so unheralded as to appear almost artificial.
[ترجمه گوگل]این بار آنقدر نامعلوم بود که تقریباً مصنوعی به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]این بار، آن قدر بی خبر از آن بود که تقریبا ساختگی جلوه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is also, unheralded and essentially unexplained, a first public appearance of Nietzsche's new antithesis.
[ترجمه گوگل]همچنین، ناشناخته و اساساً توضیح داده نشده، اولین ظهور عمومی آنتی تز جدید نیچه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین، اولین ظهور عمومی of جدید نیچه، unheralded و ضرورتا غیرقابل توضیح وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their unheralded work has injected an element of hope into sometimes desperate circumstances.
[ترجمه گوگل]کار ناشناخته آنها عنصری از امید را به شرایط گاهی ناامیدکننده تزریق کرده است
[ترجمه ترگمان]کار unheralded آن ها، عنصری از امید را به شرایط نومیدانه تزریق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unheralded Davie Allan has worn the unofficial crown as master of the fuzz guitar for nearly as long.
[ترجمه گوگل]دیوی آلن ناشناس تاج غیررسمی را به عنوان استاد گیتار فاز تقریباً به همین مدت بر سر گذاشته است
[ترجمه ترگمان]Unheralded Davie Allan یک تاج غیررسمی را به عنوان استاد of برای مدت طولانی به تن کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their coming was unheralded by any pomp and pageant whatever. . . .
[ترجمه گوگل]آمدن آنها با هیچ شکوه و عظمتی بی خبر بود
[ترجمه ترگمان]آمدن آن ها از هر شکوه و شکوه و تشریفاتی که در آن دیده می شد، unheralded بود،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Clark, an unheralded cornerback with blazing speed, stepped in front of Brown to remove any lingering suspense.
[ترجمه گوگل]کلارک، یک گوشه عقب ناشناس با سرعتی خیره کننده، جلوی براون رفت تا هر تعلیقی را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]کلارک، an unheralded با سرعت سوزان، جلو براون آمد تا هرگونه نگرانی را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The majority of us lead quiet, unheralded lives as we pass through this world.
[ترجمه گوگل]اکثر ما با عبور از این دنیا زندگی آرام و نامعلومی داریم
[ترجمه ترگمان]اکثر ما زندگی بی unheralded و unheralded را همچنان که از این دنیا عبور می کنیم، رهبری می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is an unheralded, unsensational, immortal process.
[ترجمه گوگل]این یک فرآیند نامشخص، نامحسوس و جاودانه است
[ترجمه ترگمان]این یک فرآیند unheralded، unsensational، فنا ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The next step in Britain's unheralded revolution, therefore, is giving more power to the people.
[ترجمه گوگل]بنابراین گام بعدی در انقلاب اعلام نشده بریتانیا، دادن قدرت بیشتر به مردم است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، گام بعدی در انقلاب unheralded بریتانیا، قدرت بیشتری را به مردم می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He came and went during these months, arriving unheralded and leaving without saying good - by.
[ترجمه گوگل]در این ماه ها آمد و رفت، بی خبر از راه رسید و بدون خداحافظی رفت
[ترجمه ترگمان]در این ماه ها آمد و بی آن که خداحافظی کند از آنجا بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In recent weeks, the previously - unheralded Edu has come to prominence with impressive displays and important goals.
[ترجمه گوگل]در هفته های اخیر، Edu که قبلاً نامشخص بود، با نمایش های چشمگیر و اهداف مهم برجسته شده است
[ترجمه ترگمان]در هفته های اخیر، edu - previously با نمایش های تاثیرگذار و اهداف مهم به شهرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Firing up the Rolls is an occasion that goes unheralded by audible means.
[ترجمه گوگل]آتش زدن رول ها مناسبتی است که با وسایل شنیداری ناشناخته می ماند
[ترجمه ترگمان]فوری رولزرویس را به هم بزنید، موردی است که بی سرو صدا از آن ها بی خبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if something is unheralded, there is no indication beforehand that it is going to happen.

پیشنهاد کاربران

غیرمنتظره
سرزده ، بدون اطلاع قبلی
ناشناخته، به رسمیت شناخته نشده

بپرس