unheard

/ənˈhɜːrd//ʌnˈhɜːd/

معنی: غیر مسموع، بی سابقه، ناشنیده، نشنیده، توجه نشده، بگوش نخورده، غیر معروف
معانی دیگر: ناشنوده، به گوش نرسیده، بررسی نشده، استماع نشده، (قدیمی) رجوع شود به: unheard-of، غریب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not heard by the ear.

(2) تعریف: not given fair attention or a hearing.

جمله های نمونه

1. his cries for help went unheard
گوش شنوایی نبود که فریاد کمک خواهی او را بشنود.

2. Her cries for help went unheard .
[ترجمه گوگل]فریاد کمک او شنیده نشد
[ترجمه ترگمان]فریادهای او برای کمک بی سابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's almost unheard of in France for a top politician not to come from the social elite.
[ترجمه گوگل]تقریباً در فرانسه غیرممکن است که یک سیاستمدار درجه یک از نخبگان اجتماعی نباشد
[ترجمه ترگمان]در فرانسه برای یک سیاست مدار برتر تقریبا بی سابقه است که از نخبگان اجتماعی نشات نگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Martin's weak cries for help went unheard until 40pm yesterday.
[ترجمه گوگل]فریادهای ضعیف مارتین برای کمک تا ساعت 40 بعد از ظهر دیروز شنیده نشد
[ترجمه ترگمان]فریادهای ضعیف مارتین برای کمک تا ساعت ۴۰ بعد از ظهر دیروز بی سابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She managed to get back into the room unheard.
[ترجمه گوگل]او بدون شنیدن توانست به اتاق برگردد
[ترجمه ترگمان]او موفق شد وارد اتاق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We complained but as usual our voices went unheard.
[ترجمه حنانه محمد علی نیا] ما شکایت کردیم ولی مثل همیشه صدای ما شنیده نشد
|
[ترجمه گوگل]ما شکایت کردیم اما طبق معمول صدایمان شنیده نشد
[ترجمه ترگمان]ما شکایت می کردیم ولی مثل همیشه صدای ما بی سابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His impassioned pleas went unheard.
[ترجمه گوگل]التماس های پرشور او شنیده نشد
[ترجمه ترگمان]pleas پر شور او بی سابقه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Slithering unseen and unheard through the branches, a green mamba is itself planning to make a kill.
[ترجمه گوگل]یک مامبای سبز که به‌طور ناشناخته و ناشناخته از میان شاخه‌ها می‌لغزد، خودش قصد کشتن دارد
[ترجمه ترگمان]Slithering که نادیدنی و ناشنیده در میان شاخه ها بود، خود را در حال برنامه ریزی برای کشتن می پنداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sadly, our voice went unheard at the time.
[ترجمه گوگل]متاسفانه صدای ما در آن زمان شنیده نشد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، صدای ما در آن موقع بی سابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. New releases include previously unheard recordings by Marvin Gaye and Miles Davis.
[ترجمه گوگل]نسخه‌های جدید شامل ضبط‌های ناشنیده‌ای از ماروین گی و مایلز دیویس است
[ترجمه ترگمان]نسخه های جدیدی که توسط ماروین Gaye و مایلز دیویس ضبط شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But it went unheard by the intensely hostile and suspicious Orthodox hier archy.
[ترجمه گوگل]اما این امر توسط ارگان ارتدکس به شدت متخاصم و مشکوک شنیده نشد
[ترجمه ترگمان]اما it که شدیدا خصمانه و بدگمان بود، hier archy شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The vacation hardship allowance was almost unheard of and was not being demanded.
[ترجمه گوگل]کمک هزینه مرخصی تقریباً نامعلوم بود و مطالبه نمی شد
[ترجمه ترگمان]مقرری سخت تعطیلات تقریبا بی سابقه بود و تقاضا نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You told me yourself it was unheard of for somebody like you to have done all that lab work by yourself.
[ترجمه گوگل]خودت به من گفتی که برای کسی مثل تو غیرقابل شنیده بود که تمام آن کارهای آزمایشگاهی را خودت انجام داده باشد
[ترجمه ترگمان]تو خودت به من گفتی که کسی مثل تو کسی نیست که همه اون آزمایشگاه رو تنهایی انجام بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her complaints went unheard.
[ترجمه گوگل]شکایت های او شنیده نشد
[ترجمه ترگمان]شکایت او بی سابقه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Their protests went unheard.
[ترجمه گوگل]اعتراض آنها شنیده نشد
[ترجمه ترگمان]اعتراضات آن ها بی سابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غیر مسموع (صفت)
inaudible, unheard

بی سابقه (صفت)
unprecedented, unheard, unexampled

ناشنیده (صفت)
unheard

نشنیده (صفت)
unheard

توجه نشده (صفت)
unheard

بگوش نخورده (صفت)
unheard

غیر معروف (صفت)
unheard

انگلیسی به انگلیسی

• not heard; unknown; not given an audience
if something goes unheard, it is not listened to or taken into consideration.

پیشنهاد کاربران

غیر معمول
۱. نشنیده ۲. بدون پاسخ ۳. بی جواب
مثال:
An unheard question
یک سوال بی جواب و بدون پاسخ
An unheard voice
یک صدای نشنیده
نامتعارف - بی سابقه - شنیده نشده
e ) Divorce and family breakdown were virtually unheard of just 100 years ago

بپرس