unhealed

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of healed.

جمله های نمونه

1. Three years after the surgery, the unhealed scar still hurt on occasion.
[ترجمه گوگل]سه سال پس از جراحی، جای زخم التیام نیافته هنوز گاهی درد می کرد
[ترجمه ترگمان]سه سال پس از عمل جراحی جای زخم روی زخم هنوز درد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bruises and lumps were still fresh and unhealed on his face.
[ترجمه گوگل]کبودی ها و توده ها هنوز روی صورتش تازه و التیام نیافته بودند
[ترجمه ترگمان]کبودی ها هنوز تازه و تازه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The multiple lumps along with the chronic unhealed fistula over the gluteal regions were successfully treated by carbon dioxide laser without recurrence.
[ترجمه گوگل]توده های متعدد همراه با فیستول مزمن التیام نیافته روی نواحی گلوتئال با لیزر دی اکسید کربن بدون عود با موفقیت درمان شدند
[ترجمه ترگمان]The چند گانه همراه با فیستول مزمن التیام نیافته در مناطق gluteal با موفقیت لیزری دی اکسید کربن بدون عود درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the neighbourhood of the unhealed porosities the alloy matrix appeared to be embrittled and in certain cases cleavage fracture was observed.
[ترجمه گوگل]در مجاورت تخلخل های التیام نیافته، ماتریس آلیاژی شکننده به نظر می رسید و در موارد خاص شکستگی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]در همسایگی of unhealed، ماتریس آلیاژ به نظر embrittled و در برخی موارد شکستگی برش مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unhealed porosities and free surface of dendrites with crystalline steps were occasionally observed in aluminium alloy forgings.
[ترجمه گوگل]تخلخل های ترمیم نشده و سطح آزاد دندریت ها با پله های کریستالی گهگاه در آهنگری های آلیاژ آلومینیوم مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]unhealed porosities و سطح آزاد دندریت با مراحل بلوری گاهی در آلیاژ آلومینیوم مشاهده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All unhealed healers follow the ego's plan for forgiveness in one form or another.
[ترجمه گوگل]همه شفا دهندگان شفایافته از طرح ایگو برای بخشش به یک شکل پیروی می کنند
[ترجمه ترگمان]همه طبیبان سنتی از طرح نفس برای بخشش در یک شکل پیروی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like unhealed wound, the bitterness still can be tasted.
[ترجمه گوگل]مانند زخم التیام نیافته، تلخی آن را هنوز می توان چشید
[ترجمه ترگمان]، مثل زخم unhealed تلخی که هنوز میتونه چشیده بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The unhealed porosities might be a possible source of flake formation.
[ترجمه گوگل]تخلخل های ترمیم نشده ممکن است منبع احتمالی تشکیل پوسته باشند
[ترجمه ترگمان]The التیام نیافته ممکن است منبع ممکن تشکیل flake باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The emotional geyser effect: Most stress junkies have unhealed emotional wounds.
[ترجمه گوگل]اثر آبفشان عاطفی: بیشتر افراد معتاد استرس زخم های عاطفی التیام نیافته ای دارند
[ترجمه ترگمان]تاثیر احساسی geyser: بیشتر معتادان استرس، زخم های عاطفی التیام نیافته دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "Unresolved issues, unspoken anger, unhealed hurt, unless we get rid of them, they all hinder our happiness" says the outspoken and always combative, Dr. Phil.
[ترجمه گوگل]دکتر فیل صریح و همیشه مبارز می گوید: "مسائل حل نشده، عصبانیت ناگفته، آسیب های التیام نیافته، مگر اینکه از شر آنها خلاص شویم، همه مانع خوشبختی ما می شوند "
[ترجمه ترگمان]دکتر فیل می گوید: \"مسائل حل نشده، عصبانیت ناگفته، التیام نیافته، مگر اینکه از شر آن ها خلاص شویم، همه آن ها مانع شادی ما می شوند\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But those prolonged unhealed, has become old anal fissure, and even the formation of subcutaneous fistula patients have to be OK surgery.
[ترجمه گوگل]اما کسانی که طولانی مدت بهبود نیافته است، تبدیل به شقاق مقعدی قدیمی شده است، و حتی تشکیل فیستول زیر جلدی بیماران باید جراحی خوب باشد
[ترجمه ترگمان]اما این التیام التیام نیافته، به شکاف anal تبدیل شده است و حتی تشکیل of زیرجلدی به صورت جراحی OK درآمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ballylumford had had a long, bitter industrial dispute a few months earlier and the scars were raw and unhealed.
[ترجمه گوگل]بالیلامفورد چند ماه قبل یک اختلاف صنعتی طولانی و تلخ داشت و زخم ها خام و التیام نیافته بودند
[ترجمه ترگمان]few چند ماه پیش مشاجره سختی و تلخ کرده بود و زخم ها خام و unhealed بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Recently, I've discovered the same thing – so many wounds had gone unhealed inside me, stuck beyond a certain point, simply because I could not find true unconditional acceptance anywhere.
[ترجمه گوگل]اخیراً همین را کشف کرده‌ام - زخم‌های زیادی در درون من التیام نیافته و فراتر از یک نقطه معین گیر کرده بودند، فقط به این دلیل که در هیچ کجا نمی‌توانستم پذیرش واقعی بدون قید و شرط پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]اخیرا من همان چیز را کشف کردم - بنابراین بسیاری از زخم ها در درون من التیام نیافته بودند و در یک نقطه خاص گیر کرده بودند، فقط به این دلیل که نمی توانستم پذیرش بی قید و شرط را در هر جایی پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our purpose as a nation is firm. Yet our wounds as a people are recent and unhealed, and lead us to pray.
[ترجمه گوگل]هدف ما به عنوان یک ملت ثابت است با این حال زخم های ما به عنوان یک قوم جدید و التیام نیافته است و ما را به دعا سوق می دهد
[ترجمه ترگمان]هدف ما به عنوان یک ملت محکم است با این حال، جراحات ما به عنوان یک ملت تازه و التیام نیافته است و باعث می شود که ما دعا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not healed

پیشنهاد کاربران

بپرس