unharmonious

جمله های نمونه

1. The increase of unharmonious factors in the society is mainly due to the absence of fairness system.
[ترجمه گوگل]افزایش عوامل ناهماهنگ در جامعه عمدتاً ناشی از عدم وجود نظام انصاف است
[ترجمه ترگمان]افزایش عوامل unharmonious در جامعه عمدتا به دلیل عدم وجود سیستم انصاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Unharmonious Voice Hiding in the Discourse of Revolution Aon thetheand Love Fictions of Ding - ling.
[ترجمه گوگل]صدای ناهماهنگ پنهان در گفتمان انقلاب آون و داستان های عاشقانه دینگ - لینگ
[ترجمه ترگمان]صدای Unharmonious که در گفتار انقلاب پنهان شده است، Aon thetheand را از دینگ - ling نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At present, there are some unharmonious factors which affect new rural construction. We should pay attention them and solve them.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر عوامل ناهماهنگی وجود دارد که بر ساخت و سازهای جدید روستایی تأثیر می گذارد ما باید به آنها توجه کنیم و آنها را حل کنیم
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، برخی عوامل unharmonious وجود دارند که بر ساخت وساز روستایی جدید تاثیر می گذارند ما باید به آن ها توجه کنیم و آن ها را حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, many unharmonious factors have arisen along with the development of social economy.
[ترجمه گوگل]با این حال، عوامل ناهماهنگ بسیاری همراه با توسعه اقتصاد اجتماعی به وجود آمده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، بسیاری از عوامل unharmonious به همراه توسعه اقتصاد اجتماعی به وجود آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is necessary to eliminate many unharmonious social phenomena such as drain on state-owned properties, environmental pollutions, public crisis, to develop harmonious society.
[ترجمه گوگل]حذف بسیاری از پدیده های ناهماهنگ اجتماعی مانند تخلیه املاک دولتی، آلودگی های زیست محیطی، بحران های عمومی و توسعه جامعه هماهنگ ضروری است
[ترجمه ترگمان]لازم است که بسیاری از پدیده های اجتماعی unharmonious مانند تخلیه بر اموال دولتی، آلودگی های زیست محیطی و بحران عمومی را حذف کنیم تا جامعه سازگار را توسعه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This paper analyzes on some unharmonious phenomena existing in university library, and advances some opinions on how to construct the harmonious management environment in university library.
[ترجمه گوگل]این مقاله به تحلیل برخی از پدیده های ناهماهنگ موجود در کتابخانه دانشگاه می پردازد و نظراتی را در مورد چگونگی ایجاد محیط مدیریت هماهنگ در کتابخانه دانشگاه ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی برخی از پدیده های unharmonious موجود در کتابخانه دانشگاه می پردازد و نظراتی را در مورد چگونگی ساخت محیط مدیریت هماهنگ در کتابخانه دانشگاه ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Besides this, an esthetically unharmonious appearance of the teeth is unavoidable, if clasps are placed in visible frontal tooth areas.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اگر گیره ها در نواحی قابل رویت جلوی دندان قرار داده شوند، ظاهر ناهماهنگ دندان ها از نظر زیبایی اجتناب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک ظاهر esthetically از دندان ها اجتناب ناپذیر است، اگر clasps در مناطق tooth دیده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In fact, there are many unharmonious factors against harmony in current schools'management, which retards the management process of harmony.
[ترجمه گوگل]در واقع، عوامل ناهماهنگ بسیاری در برابر هماهنگی در مدیریت فعلی مدارس وجود دارد که روند مدیریت هماهنگی را به تاخیر می اندازد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت عوامل unharmonious متعددی علیه هماهنگی در مدیریت مدارس فعلی وجود دارد که فرآیند مدیریت هماهنگی را به تاخیر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At present, the unharmonious labor relation is one of the important factors restricting constructing a harmonious society.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، روابط کار ناهماهنگ یکی از عوامل مهم محدود کننده ساخت یک جامعه هماهنگ است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، رابطه کاری unharmonious یکی از عوامل مهم و محدود کننده ایجاد یک جامعه هماهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Couple talk's conflict exits widely in china, and it is the main reason to unharmonious family.
[ترجمه گوگل]درگیری زوجین به طور گسترده در چین رخ می دهد و دلیل اصلی ناهماهنگی خانواده است
[ترجمه ترگمان]درگیری چند زوج به طور گسترده ای در چین وجود دارد و دلیل اصلی برای خانواده unharmonious است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At present, the wide income disparity is the prominent manifestation of unharmonious relations in interests, the main reason being the income distribution system and policy.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، نابرابری گسترده درآمدی مظهر بارز روابط ناهماهنگ در منافع است که دلیل اصلی آن نظام و سیاست توزیع درآمد است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، اختلاف درآمد گسترده، تجلی برجسته روابط unharmonious در منافع است، دلیل اصلی که سیستم توزیع درآمد و سیاست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In reality, some people know the meaning of honors and disgraces, but they can't put them into effect because of weak moral willing, bad social morality and unharmonious factor on economy.
[ترجمه گوگل]در واقع عده‌ای معنای افتخارات و آبروریزی‌ها را می‌دانند، اما به دلیل ضعف اراده اخلاقی، اخلاق بد اجتماعی و عامل ناهماهنگ اقتصاد، نمی‌توانند آن را عملی کنند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، برخی مردم معنای احترام و بدنامی را می دانند، اما آن ها نمی توانند به دلیل تمایل اخلاقی ضعیف، اخلاق اجتماعی بد و عامل unharmonious در اقتصاد، آن ها را به اجرا بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Non-government organizations (NGOs) play important and special roles in solving social problems and unharmonious factors during the social transformation.
[ترجمه گوگل]سازمان‌های غیردولتی (NGO) نقش مهم و ویژه‌ای در حل مشکلات اجتماعی و عوامل ناهماهنگ در جریان تحول اجتماعی ایفا می‌کنند
[ترجمه ترگمان]سازمان های غیر دولتی (ان جی اوها)نقش مهمی در حل مشکلات اجتماعی و عوامل unharmonious در طول تحول اجتماعی ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The uneasy symptom of the Yellow River is its limited water and multiplied sediment in an unharmonious relationship.
[ترجمه گوگل]علامت ناخوشایند رودخانه زرد، آب محدود و رسوبات چند برابر آن در یک رابطه ناهماهنگ است
[ترجمه ترگمان]نشانه های اضطراب رود زرد، آب محدود آن و رسوب چند برابر در یک رابطه unharmonious است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This negative energy can collect up in your work space in pointed corners, through piles of clutter and because of unharmonious floor plans.
[ترجمه گوگل]این انرژی منفی می تواند در فضای کار شما در گوشه های نوک تیز، از طریق انبوهی از درهم و برهمی و به دلیل پلان های ناهماهنگ طبقه جمع شود
[ترجمه ترگمان]این انرژی منفی می تواند در فضای کاری شما در گوشه ها، از طریق کپه های اشیا انباشته و به دلیل طرح های کف unharmonious، جمع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not harmonious, unmelodious, discordant

پیشنهاد کاربران

بپرس