unhampered

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of hampered.

جمله های نمونه

1. In 1643 Golovin sent an expedition under Vasily Poyarkov, a man "unhampered by scruples or nerves".
[ترجمه گوگل]در سال 1643 گولووین اکسپدیشنی را زیر نظر واسیلی پویارکوف فرستاد، مردی که "بدون ظلم یا اعصاب مانعی ندارد"
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۴۳ اعزام یک هیات اعزامی به ریاست واسیلی Poyarkov، که مردی \"بدون مزاحمت یا عصبی\" بود، اعزام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For in an unhampered market society the consumers daily decide anew who should own and how much he should own.
[ترجمه گوگل]زیرا در یک جامعه بازاری بدون مانع، مصرف کنندگان هر روز تصمیم می گیرند که چه کسی باید مالک و چه مقدار باشد
[ترجمه ترگمان]زیرا در یک بازار بدون مانع، مصرف کنندگان روزانه تصمیم می گیرند که چه کسی باید خودش و چه مقدار از آن را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And let me say that large powers and unhampered discretion seem to me the indispensable conditions of responsibility.
[ترجمه گوگل]و بگذارید بگویم که قدرت های بزرگ و اختیار بدون مانع به نظر من شرایط ضروری مسئولیت است
[ترجمه ترگمان]و اجازه دهید بگویم که قدرت های بزرگ و اختیار بدون مانع، شرایط لازم را برای من به حساب می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new stock market was unhampered by tradition.
[ترجمه گوگل]بازار سهام جدید با سنت مانعی نداشت
[ترجمه ترگمان]بازار سهام جدید با سنت unhampered بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then, unhampered by rigid, traditionalist notions of what was masculine or feminine, he put on Grandma's nightclothes and crawled into bed.
[ترجمه گوگل]سپس، بدون مانع از تصورات سفت و سخت و سنتی از مردانه یا زنانه بودن، لباس شب مادربزرگ را پوشید و به رختخواب رفت
[ترجمه ترگمان]بعد، بدون انکه از طرز خشک و سفت و سفت و سخت مخالفت کند، تصورات سنتی زنان درباره چیزی که مردانه یا زنانه بود، روی تختش گذاشت و به رختخواب خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The unhampered market is a very dynamically efficient process (Huerta de Soto 2010a, pp.
[ترجمه گوگل]بازار بدون مانع یک فرآیند بسیار پویا کارآمد است (Huerta de Soto 2010a, pp
[ترجمه ترگمان]بازار بدون مانع یک فرآیند بسیار کارآمد است (Huerta de Soto ۲۰۱۰ a، pp
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Living exists when life lives through us- unhampered in its flow, for he who is living is not conscious of living and, in this, is the life it lives.
[ترجمه گوگل]زندگی زمانی وجود دارد که زندگی در میان ما زندگی کند، بدون هیچ مانعی در جریان آن، زیرا کسی که زندگی می کند از زیستن آگاه نیست و در این زندگی، همان زندگی است که می کند
[ترجمه ترگمان]زندگی وقتی وجود دارد که زندگی از طریق ما بدون مانع در جریان آن زندگی می کند، زیرا او که زنده است از زندگی آگاه نیست و در این زندگی، زندگی است که زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the other hand, why is capital welcome to cross borders unhampered while people do not enjoy similar privileges?
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، چرا سرمایه برای عبور از مرزها بلامانع است در حالی که مردم از امتیازات مشابهی برخوردار نیستند؟
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، چرا استقبال سرمایه از مرز بدون مانع است در حالی که مردم از امتیازات مشابهی برخوردار نیستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For the Trinity chapel beyond the presbytery, William was unhampered by an existing structure.
[ترجمه گوگل]برای کلیسای تثلیث فراتر از پیشبیتری، ویلیام با ساختار موجود مانعی نداشت
[ترجمه ترگمان]برای نمازخانه ترینیتی در آن سوی خانه کشیش، ویلیام با یک بنای موجود unhampered بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For he recognized that it was our system of free unhampered elections which was the surest guaranty of popular Government.
[ترجمه گوگل]زیرا او تشخیص داد که این سیستم ما از انتخابات آزاد و بدون مانع است که مطمئن ترین تضمین برای حکومت مردمی است
[ترجمه ترگمان]زیرا مسلم دانست که این نظام، نظام انتخاباتی بدون مانع است که مطمئن ترین ضمانت دولت ملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A correct solution of this problem is one of the prerequisites unhampered development of guerrilla warfare.
[ترجمه گوگل]حل صحیح این مشکل یکی از پیش نیازهای توسعه بلامانع جنگ چریکی است
[ترجمه ترگمان]راه حل صحیح این مشکل، یکی از پیش نیازهای توسعه بدون مانع جنگ چریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I think we can now proceed with the last stages unhampered.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم اکنون می‌توانیم بدون هیچ مانعی مراحل آخر را ادامه دهیم
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم حالا می تونیم با آخرین مراحل غیر معمول ادامه بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We did not encounter any other vehicles on the long journey into Beijing, speeding unhampered, along the tree lined road past farms fields and brick peasant compounds.
[ترجمه گوگل]ما در سفر طولانی به پکن با هیچ وسیله نقلیه دیگری روبرو نشدیم، بدون مانع، در امتداد جاده درختکاری شده از کنار مزارع و مجتمع های دهقانی آجری
[ترجمه ترگمان]ما با هیچ وسیله نقلیه دیگری در سفر طولانی به پکن برخورد نکردیم، با سرعت زیاد، در امتداد جاده با حاشیه درختان مزارع مزارع و مجتمع های روستایی آجری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A correct solution of this problem is one of the prerequisites for the unhampered development of guerrilla warfare.
[ترجمه گوگل]حل صحیح این مشکل یکی از پیش نیازهای توسعه بدون مانع جنگ چریکی است
[ترجمه ترگمان]راه حل صحیح این مشکل، یکی از پیش نیازهای لازم برای توسعه بدون مانع جنگ چریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unhindered, unrestrained, not delayed
if you are unhampered by a particular problem or difficulty, you are free from it.

پیشنهاد کاربران

فارغ از
آزاد از، بی قید از
بدون تاخیر
بدون مانع بدون محدودیت

بپرس