ungulate

/ˈʌŋɡjʊlət//ˈʌŋɡjʊlət/

معنی: سم دار، جانور سم دار، بشکل ناخن، بشکل سم
معانی دیگر: سم مانند، سمی، سم شکل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: having hoofs.
اسم ( noun )
• : تعریف: a mammal that has hoofs.

جمله های نمونه

1. Fossils may tie them to the ungulates, but they seem quite distinct from any extant member of the group.
[ترجمه گوگل]فسیل‌ها ممکن است آن‌ها را به صحرا ببندند، اما به نظر کاملاً متمایز از هر عضو موجود در این گروه هستند
[ترجمه ترگمان]فسیل ها می توانند آن ها را به the پیوند دهند، اما از هر عضو موجود گروه کاملا متمایز به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The other key characteristic of the even-toed ungulates that would have helped this process along is the structure of the feet.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از ویژگی های کلیدی ونگل های یکنواخت که می تواند به این روند کمک کند، ساختار پاها است
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از ویژگی های کلیدی زوج even که در این فرآیند به این فرآیند کمک می کند، ساختار پاها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hence assumptions that ungulate feeding ecology reflects the woody plant:grass composition of their habitats are not supported by our data, nor was a relationship between diet and rainfall detected.
[ترجمه گوگل]از این رو، فرضیاتی مبنی بر اینکه بوم‌شناختی تغذیه صهیون‌ها منعکس‌کننده گیاه چوبی است: ترکیب چمن زیستگاه‌های آنها توسط داده‌های ما پشتیبانی نمی‌شود، و همچنین رابطه‌ای بین رژیم غذایی و بارندگی مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]از این رو فرضیاتی که محیط زیست تغذیه را تغذیه می کند، گیاه چوبی را منعکس می کند: ترکیب علف of آن ها توسط داده های ما پشتیبانی نمی شود، و نه رابطه ای بین رژیم غذایی و بارش شناسایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Any of various extinct ungulate mammals of the Eocene to Pleistocene epochs, having distinctive three-clawed, three-toed feet.
[ترجمه گوگل]هر یک از پستانداران منقرض شده منقرض شده از دوره ائوسن تا پلیستوسن که دارای پاهای سه پنجه و سه انگشتی هستند
[ترجمه ترگمان]هر یک از پستانداران منقرض کننده منقرض شده of تا دوره پلیستوسن، با داشتن سه پنجه پنجه دار متمایز، سه پنجه پنجه دار متمایز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Landscape Heterogeneity and Ungulate Dynamics: What Spatial Scales Are Important?
[ترجمه گوگل]ناهمگونی منظر و پویایی اموار: چه مقیاس های فضایی مهم هستند؟
[ترجمه ترگمان]Heterogeneity Landscape و ungulate Dynamics: چه مقیاس های فضایی مهم هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Resource Selection Functions have become popular as subjects for studying the extent of ungulate habitat selection, and some models are designed to improve the quality of experiments.
[ترجمه گوگل]توابع انتخاب منابع به عنوان موضوعاتی برای مطالعه گستره انتخاب زیستگاه سماردار محبوب شده‌اند و برخی مدل‌ها برای بهبود کیفیت آزمایش‌ها طراحی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]توابع انتخاب منبع به عنوان سوژه برای مطالعه میزان انتخاب زیستگاه ungulate محبوب شده اند و برخی مدل ها برای بهبود کیفیت آزمایش ها طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is the first report in the world of the creation of domesticated ungulate pluripotent stem cells.
[ترجمه گوگل]این اولین گزارش در جهان از ایجاد سلول‌های بنیادی پرتوان اهلی صحرا است
[ترجمه ترگمان]این اولین گزارش در دنیای خلق سلول های بنیادی چند جهته اهلی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is said that our school is preparing to construct an ungulate research institution.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که مدرسه ما در حال آماده سازی برای ساخت یک موسسه تحقیقاتی صحرا است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که مدرسه ما در حال آماده ساختن یک موسسه تحقیقاتی ungulate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is the first time anyone in the world has made pluripotent stem cells from somatic cells (as opposed to germline cells such as sperm and eggs) from an ungulate (an animal that has hooves).
[ترجمه گوگل]این اولین باری است که کسی در جهان سلول‌های بنیادی پرتوان را از سلول‌های سوماتیک (برخلاف سلول‌های زایا مانند اسپرم و تخمک) از یک سم‌دار (حیوانی که سم دارد) ساخته است
[ترجمه ترگمان]این اولین باری است که هر کسی در دنیا سلول های بنیادی چند جهته از سلول های بدنی تولید می کند (برخلاف سلول های germline مثل اسپرم و تخم مرغ)از an (حیوانی که سم دارد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Working with iPS cells in this way also gives information that should make it easier to develop embryonic stem cells (ES cells) from pig or other ungulate embryos, said the researchers.
[ترجمه گوگل]به گفته محققان، کار با سلول‌های iPS به این روش همچنین اطلاعاتی را به دست می‌دهد که توسعه سلول‌های بنیادی جنینی (سلول‌های بنیادی جنینی) از خوک یا سایر جنین‌های سمور را آسان‌تر می‌کند
[ترجمه ترگمان]محققان می گویند که کار کردن با سلول های ips در این روش همچنین به اطلاعاتی دست می دهد که برای رشد سلول های بنیادی جنینی (سلول های بنیادی)از خوک یا دیگر جنین ungulate آسان تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سم دار (صفت)
poisonous, ungulate

جانور سم دار (صفت)
ungulate

بشکل ناخن (صفت)
ungulate

بشکل سم (صفت)
ungulate

انگلیسی به انگلیسی

• having hoofs; resembling a hoof
animal which has hoofs, hoofed animal

پیشنهاد کاربران

بپرس