1. It was ungracious of me not to acknowledge your help.
[ترجمه گوگل]از من ناخوشایند بود که کمک شما را تصدیق نکردم
[ترجمه ترگمان]از من دور بود که به کمک شما اعتراف نکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I was often rude and ungracious in refusing help.
[ترجمه گوگل]من اغلب در امتناع از کمک بی ادب و بی رحم بودم
[ترجمه ترگمان]اغلب خشن و بی ungracious بودم که از کمک خودداری کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is ungracious of me not to acknowledge your help.
[ترجمه گوگل]از من ناپسند است که کمک شما را تصدیق نکنم
[ترجمه ترگمان]از من دور است که به کمک شما اعتراف نکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was very ungracious of me.
5. There is nothing ungracious about that comment.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز ناخوشایندی در مورد آن نظر وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز ناخوشایندی در این مورد وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I long to be ungracious, not ingratiate myself with both men.
[ترجمه گوگل]من آرزو دارم که بی رحم باشم، نه اینکه خود را با هر دو مرد خشنود نکنم
[ترجمه ترگمان]به نظر من، خیلی دور از نزاکت است که با هر دو مرد رفتار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A big ego so utterly ungracious and another big ego, Niki's, that had to swallow that kind of shit.
[ترجمه گوگل]یک نفس بزرگ که کاملاً بی رحمانه است و یک نفس بزرگ دیگر، خود نیکی، که مجبور شد آن نوع گند را ببلعد
[ترجمه ترگمان]یک نفس عمیق بسیار ناخوشایند و یک نفس بزرگ دیگر، نیکی نیکی که مجبور بود این گونه لعنتی را ببلعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ungracious living was evinced by. . . doorbells, seven in an eight-roomed house.
[ترجمه گوگل]زندگی نامعقول توسط آشکار شد زنگ های در، هفت در یک خانه هشت اتاقه
[ترجمه ترگمان]زندگی ungracious توسط زنگ در، هفت نفر، توی یه خونه ۸ نفره آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This curt sumMary is not meant to be ungracious.
[ترجمه گوگل]این خلاصه ماری به معنای غیرمهم نیست
[ترجمه ترگمان]این summary کورت به این معنی نیست که ناخوش آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Not courteous or in good taste; ungracious.
[ترجمه گوگل]مودب یا خوش سلیقه نیست؛ بی رحم
[ترجمه ترگمان]نه با ادب و نه با سلیقه خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It would be ungracious not to accept your invitation.
[ترجمه گوگل]ناخوشایند است که دعوت شما را نپذیریم
[ترجمه ترگمان]ممکن است که دعوت شما را بپذیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. An ungracious host may give visitors one more reason to protest.
[ترجمه گوگل]یک میزبان بی رحم ممکن است یک دلیل دیگر برای اعتراض به بازدیدکنندگان ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]یک میزبان نامطبوع ممکن است به بازدیدکنندگان یک دلیل دیگر برای اعتراض بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It would be most ungracious and impolite to refuse a simple invitation to supper with him.
[ترجمه گوگل]رد کردن یک دعوت ساده برای صرف شام با او بسیار ناپسند و بی ادبانه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بی آن که ادب و نزاکت را رد کند، دعوت به شام را با او رد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. After Anna's kindness to me, I don't want to seem ungracious.
[ترجمه گوگل]بعد از محبتی که آنا به من کرد، نمی خواهم بی رحم به نظر برسم
[ترجمه ترگمان]بعد از مهربانی آنا، نمی خواهم دلخور به نظر برسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید