unglazed

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of glazed.

جمله های نمونه

1. Sift the anthers onto unglazed, permeable paper, such as newspaper or paper toweling, for drying.
[ترجمه گوگل]بساک ها را روی کاغذهای بدون لعاب و نفوذپذیر مانند روزنامه یا حوله کاغذی الک کنید تا خشک شوند
[ترجمه ترگمان]anthers را بر روی کاغذ نفوذ پذیر، کاغذ نفوذ پذیر، مانند روزنامه یا روزنامه toweling، برای خشک کردن خشک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Function: Each kind of food unbaked and unglazed pottery piece or roasts ripe .
[ترجمه گوگل]عملکرد: هر نوع غذای پخته نشده و بدون لعاب قطعه سفالی یا برشته شده است
[ترجمه ترگمان]وظیفه: هر نوع غذای unbaked و قطعه سفالی unglazed و یا پختن کباب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Introduced the preparation of color glaze used in unglazed ware altering to green body.
[ترجمه گوگل]تهیه لعاب رنگی مورد استفاده در ظروف بدون لعاب تغییر یافته به بدنه سبز را معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]عرضه لعاب رنگ که در نرم افزار unglazed معرفی شد، در تغییر شکل دادن به بدن سبز مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. CRISPY PIZZA: Buy unglazed terra-cotta tiles from a home-improvement store.
[ترجمه گوگل]پیتزای ترد: کاشی های سفالی بدون لعاب را از یک فروشگاه لوازم خانگی بخرید
[ترجمه ترگمان]تحویل پیتزا: tiles unglazed را از یک انبار در خانه بخرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The painting on the unglazed pot has been applied without using a template, with fast brush movements which seem almost modern.
[ترجمه گوگل]نقاشی روی گلدان بدون لعاب بدون استفاده از الگو، با حرکات سریع قلم مو که تقریباً مدرن به نظر می رسد، اجرا شده است
[ترجمه ترگمان]نقاشی روی گلدان unglazed بدون استفاده از یک الگو، با حرکات برس سریع که تقریبا مدرن به نظر می رسد، اعمال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Terra-cotta objects are usually left unglazed and are often of a utilitarian kind, because of their cheapness, versatility, and durability.
[ترجمه گوگل]اشیاء سفالی معمولاً بدون لعاب رها می شوند و به دلیل ارزانی، تطبیق پذیری و دوام، اغلب از نوع کاربردی هستند
[ترجمه ترگمان]اشیا کوتا معمولا به خاطر ارزانی، تطبیق پذیری، و دوام خود اغلب از نوع سود آور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Windows were unglazed to admit as much light and air as possible.
[ترجمه گوگل]پنجره ها بدون لعاب بودند تا حداکثر نور و هوا را بپذیرند
[ترجمه ترگمان]پنجره ها unglazed بودند که تا آنجا که ممکن بود نور و هوا را تایید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Introduced the preparation of color glaze used unglazed ware altering to green body.
[ترجمه گوگل]برای تهیه لعاب رنگی از ظروف بدون لعاب با تغییر رنگ بدنه سبز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]preparation که the رنگ را معرفی کرده بودند، از unglazed ware که به بدن سبز تغییر می کردند، استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the end of foot, it should be unglazed, with rotation pattern, raked wide enough at the end of the lines can see the mastoid, which is almost every piece Yuan porcelain common characteristics.
[ترجمه گوگل]در پایان پا، آن را باید unglazed، با الگوی چرخش، چنگک زدن به اندازه کافی گسترده در پایان خطوط می توانید ماستوئید، که تقریبا هر قطعه پرسلن یوان ویژگی های مشترک را ببینید
[ترجمه ترگمان]در انتهای پا، باید با الگوی چرخشی به اندازه کافی عریض شد و در انتهای خطوط به اندازه کافی گسترده شد که تقریبا هر قطعه از ویژگی های رایج چینی را مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unglazed dense tile can be manufactured from kaolin clays at 1200 ℃ maximum firing temperature.
[ترجمه گوگل]کاشی متراکم بدون لعاب را می توان از خاک رس کائولن در حداکثر دمای پخت 1200 درجه سانتیگراد تولید کرد
[ترجمه ترگمان]کاشی های متراکم می توانند از رس kaolin در دمای ۱۲۰۰ ° C تولید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The great strength of the collection is the archaeological components unglazed stoneware from the first to the ninth century.
[ترجمه گوگل]نقطه قوت این مجموعه، اجزای باستان شناسی ظروف سنگی بدون لعاب از قرن اول تا نهم است
[ترجمه ترگمان]قدرت بزرگ این مجموعه، عناصر باستانی unglazed stoneware از قرن اول تا نهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was at this time that potters in Yixing in what is now Jiangsu Province in eastern China first created an unglazed teapot made of brown or red stoneware for seeping tea leaves.
[ترجمه گوگل]در این زمان بود که سفالگران در ییکسینگ در استان جیانگسو کنونی در شرق چین برای اولین بار یک قوری بدون لعاب ساخته شده از ظروف سنگی قهوه ای یا قرمز برای تراوش برگ های چای ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]در این زمان بود که سفالگران در Yixing در استان now در شرق چین ابتدا یک قوری unglazed ساخته شده از قهوه ای یا قرمز رنگ برای نفوذ برگ های چای درست کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One solar method of heating water uses glazed or unglazed collectors.
[ترجمه گوگل]یک روش خورشیدی برای گرم کردن آب از کلکتورهای لعابدار یا بدون لعاب استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یک روش خورشیدی برای گرمایش آب از مجموعه داران glazed یا unglazed استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The metal band around the mouth is made of a copper alloy. Apart from its decorative use, it also smoothed the rough, unglazed rim.
[ترجمه گوگل]نوار فلزی اطراف دهان از آلیاژ مس ساخته شده است جدا از کاربرد تزئینی، لبه خشن و بدون لعاب را نیز صاف می کرد
[ترجمه ترگمان]نوار فلزی اطراف دهان از آلیاژ مس تشکیل شده است علاوه بر استفاده تزیینی از آن، آن لبه ناهموار و unglazed را نیز صاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not glazed, not coated

پیشنهاد کاربران

بپرس