unfruitful

/ʌnˈfruːtfəl//ʌnˈfruːtfəl/

معنی: بی ثمر، بی حاصل، بیهوده، بی بار
معانی دیگر: بی میوه، عبث، بی فایده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of fruitful.
متضاد: fruitful
مشابه: barren

جمله های نمونه

1. They have been unfruitful in their efforts.
[ترجمه گوگل]آنها در تلاش های خود بی ثمر بوده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها در تلاش های خود بی ثمر بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The parable of the unfruitful tree represented God's dealings with the Jewish nation.
[ترجمه گوگل]مَثَل درخت بی ثمر بیانگر رفتار خدا با قوم یهود بود
[ترجمه ترگمان]تمثیل درخت بی مصرف، رفتار خداوند با ملت یهود را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I prepared unfruitful year with Mr. Fleagle and for a long time was not disappointed.
[ترجمه گوگل]من سال بی ثمری را با آقای فلیگل آماده کردم و برای مدت طولانی ناامید نشدم
[ترجمه ترگمان]سال unfruitful را با آقای Fleagle آماده کردم و برای مدتی طولانی نا امید نشده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He also that received seed among the thorns is he that heareth the word; and the care of this world, and the deceitfulness of riches, choke the word, and he becometh unfruitful.
[ترجمه گوگل]او نیز که در میان خارها بذر یافت، اوست که کلام را می شنود و مراقبت از دنیا و فریب ثروت، کلام را خفه می کند و او بی ثمر می شود
[ترجمه ترگمان]او همچنین بذر را در میان خارها دارد که این کلمه را ادا می کند؛ و اهمیت این جهان و فریب دادن ثروت، خفه کردن کلمه، و او بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For if I pray in an unknown tongue, my spirit prayer, but my understanding is unfruitful.
[ترجمه گوگل]زیرا اگر به زبانی ناشناخته دعا کنم، دعای روح من است، اما فهم من بی ثمر است
[ترجمه ترگمان]چون اگر من در یک زبان ناشناخته دعا کنم، روحم دعا می کند، اما فهم و فهم من بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For if I pray a tongue, my spirit prays, but my mind is unfruitful.
[ترجمه گوگل]زیرا اگر به زبانی نماز بخوانم، روحم دعا می کند، اما عقلم بی ثمر است
[ترجمه ترگمان]چون اگر من یک زبان دعا کنم روحم دعا می کند، اما ذهنم پاک کردن بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Frequent shots told Ferqusson that his search was not unfruitful.
[ترجمه گوگل]شلیک های مکرر به فرکوسون می گفت که جستجوی او بی ثمر نبوده است
[ترجمه ترگمان]گزارش های مکرر به Ferqusson گفته اند که جستجو وی بی ثمر نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For if I pray in an unknown tongue, my spirit prayeth, but my understanding is unfruitful.
[ترجمه گوگل]زیرا اگر به زبانی ناشناخته دعا کنم، روح من دعا می کند، اما فهم من بی ثمر است
[ترجمه ترگمان]چون اگر من در یک زبان ناشناخته دعا کنم، روح من prayeth، اما فهم من بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The one who received the seed that fell among the thorns is the man who hears the word, but the worries of this life and the deceitfulness of wealth choke it, making it unfruitful.
[ترجمه گوگل]آن که دانه ای را که در میان خارها افتاد، دریافت کرد، مردی است که کلام را می شنود، اما نگرانی های این زندگی و فریب مال، آن را خفه می کند و بی ثمر می کند
[ترجمه ترگمان]کسی که دانه را دریافت کرد که در میان خارها افتاد همان کسی است که کلمه را می شنود، اما نگرانی از این زندگی و the ثروت آن را خفه می کند و آن را بی ثمر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For if I pray in a tongue, my spirit prays, but my mind is unfruitful.
[ترجمه گوگل]زیرا اگر به زبان نماز بخوانم، روحم دعا می کند، اما عقلم بی ثمر است
[ترجمه ترگمان]چون اگر من در زبان دعا کنم روحم دعا می کند، اما ذهنم بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When creating a BATNA, you should first brainstorm a list of all available alternatives that might be considered if the negotiation proves unfruitful.
[ترجمه گوگل]هنگام ایجاد یک BATNA، ابتدا باید فهرستی از همه جایگزین های موجود را که در صورت بی نتیجه ماندن مذاکره در نظر گرفته می شود، بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک BATNA ایجاد می کنید، باید ابتدا لیستی از تمام گزینه های موجود را که ممکن است در صورتی که مذاکره بی ثمر باشد، مورد بررسی قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And the cares of this world, and the deceitfulness of riches, and the lusts of other things entering in, choke the word, and it becometh unfruitful.
[ترجمه گوگل]و دغدغه های دنیا و نیرنگ ثروت و شهوات وارد شدن به چیزهای دیگر، کلام را خفه می کند و بی ثمر می شود
[ترجمه ترگمان]و اهمیت این دنیا و فریب و فریب این دنیا و آن همه چیزهای دیگر که در آن وارد می شوند، کلمات را خفه می کنند، و این کار بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cor. 14:For if I pray in a tongue, my spirit prays, but my mind unfruitful.
[ترجمه گوگل]کور ۱۴:زیرا اگر به زبان دعا کنم، روح من دعا می‌کند، اما ذهن من بی‌ثمر
[ترجمه ترگمان]ای بابا ۱۴: چون اگر من در زبان دعا کنم روحم دعا می کند، اما ذهنم خالی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Jesus says the deceitfulness of wealth chokes it, making it unfruitful.
[ترجمه گوگل]عیسی می گوید فریبکاری ثروت آن را خفه می کند و آن را بی ثمر می کند
[ترجمه ترگمان]مسیح می گوید که فریب و دروغ ثروت خفه می کند و او را به خاک و خاک بدل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی ثمر (صفت)
abortive, fruitless, barren, unprofitable, gaunt, unfruitful, acarpous

بی حاصل (صفت)
barren, unfruitful, lean, ungainly, infertile

بیهوده (صفت)
unfruitful, ineffective, ineffectual, futile, useless, impracticable, vain, trifling, pointless, jejune, trivial, trashy, idle, bootless, inutile, thankless

بی بار (صفت)
unfruitful, sterile, infertile

انگلیسی به انگلیسی

• fruitless, barren, sterile, unproductive, unrewarding
something that is unfruitful does not produce results or success.

پیشنهاد کاربران

بپرس