unfriendliness

جمله های نمونه

1. For example, un-friend-li-ness contains four morphemes, and war only one.
[ترجمه گوگل]برای مثال، un-friend-li-ness دارای چهار تکواژ و جنگ فقط یک واژگان است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، un - li شامل چهار تکواژ است، و فقط یک -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But in view of their unfriendliness, plus the fact that normally he never drank, gambled, played chess or chatted with them, he could only swallow his words and lock them up in his chest.
[ترجمه گوگل]اما با توجه به غیر دوستانه بودن آنها، به علاوه این واقعیت که او معمولاً هرگز مشروب نمی‌نوشید، قمار نمی‌کرد، شطرنج بازی نمی‌کرد یا با آنها چت نمی‌کرد، فقط می‌توانست کلماتش را ببلعد و در سینه‌اش حبس کند
[ترجمه ترگمان]اما در نظر تنهایی، این واقعیت که معمولا او هرگز مشروب نمی خورد، قمار می کرد، قمار می کرد، شطرنج بازی می کرد یا با آن ها گپ می زد، فقط می توانست کلمات خود را قورت بدهد و آن ها را در سینه اش حبس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What awaited the politician was suspicion and unfriendliness from the local residents.
[ترجمه گوگل]آنچه در انتظار این سیاستمدار بود سوء ظن و رفتار غیر دوستانه ساکنان محلی بود
[ترجمه ترگمان]آنچه که در انتظار این سیاست مدار بود سو ظن و unfriendliness از سوی ساکنان محلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For the great President, the unfriendliness of the newspapers proved both a threat and a challenge.
[ترجمه گوگل]برای رئیس جمهور بزرگ، غیردوستانه بودن روزنامه ها هم تهدید و هم چالش بود
[ترجمه ترگمان]برای رئیس جمهور بزرگ، unfriendliness روزنامه هم تهدیدی و هم یک چالش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Siyu apologized for the shop's unfriendliness after the girl had returned to the counter. "I'm about their only regular customer, but for three years no one has acknowledged me, " she said.
[ترجمه گوگل]سیو پس از بازگشت دختر به پیشخوان، به خاطر رفتار غیر دوستانه مغازه عذرخواهی کرد او گفت: "من در مورد تنها مشتری دائمی آنها هستم، اما برای سه سال هیچ کس مرا تایید نکرده است "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" من فقط یک مشتری معمولی هستم، اما برای سه سال هیچ کس مرا تایید نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Elegance, coolness and unfriendliness is what most audience feel in such exhibitions.
[ترجمه گوگل]ظرافت، خونسردی و بی دوستی چیزی است که بیشتر مخاطبان در این گونه نمایشگاه ها احساس می کنند
[ترجمه ترگمان]Elegance، خونسردی و unfriendliness چیزی است که بیشتر بینندگان در چنین نمایشگاه هایی احساس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These are all hints of unfriendliness.
[ترجمه گوگل]اینها همه نشانه های غیر دوستانه است
[ترجمه ترگمان] اینا همه نشونه های دشمنی هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The explorer was conscious of natives unfriendliness.
[ترجمه گوگل]کاشف از غیر دوستانه بومیان آگاه بود
[ترجمه ترگمان]کاشف به خوبی از بومیان unfriendliness آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Here person's unusual unfriendliness, moreover my aunt also lives in here.
[ترجمه گوگل]اینجا غیر دوستانه غیرمعمول فرد است، علاوه بر این عمه من نیز در اینجا زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]این دشمنی غیر معمول است، علاوه بر این، خاله ام هم اینجا زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What await the politician is suspicion and unfriendliness from the local resident.
[ترجمه گوگل]آنچه در انتظار این سیاستمدار است، سوء ظن و بی دوستی ساکنان محلی است
[ترجمه ترگمان]چیزی که منتظر این سیاست مدار است بدگمانی و unfriendliness از سوی ساکنان محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I can't stand the pace, I suppose, and the competi-tiveness, and the unfriendliness.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم نمی توانم سرعت و رقابت، و غیردوستانه بودن را تحمل کنم
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که نمی توانم این سرعت را تحمل کنم، و تنهایی و تنهایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If I take offense easily, if I am content to continue in a cool unfriendliness, though friendship be possible, then I know nothing of Calvary love.
[ترجمه گوگل]اگر به راحتی توهین می‌کنم، اگر راضی باشم که به یک بی‌دوستانی سرد ادامه دهم، هر چند دوستی ممکن باشد، پس چیزی از عشق کالواری نمی‌دانم
[ترجمه ترگمان]اگر به آسانی آزرده خاطر شوم، اگر راضی باشم که در یک unfriendliness خنک ادامه دهم، هر چند ممکن است دوستی امکان پذیر باشد، پس من چیزی از عشق Calvary نمی دانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One reason for the decline in use of the previous documentation was a certain user- unfriendliness of the tool used.
[ترجمه گوگل]یکی از دلایل کاهش استفاده از اسناد قبلی، غیر دوستانه بودن ابزار مورد استفاده توسط کاربر بود
[ترجمه ترگمان]یک دلیل کاهش استفاده از اسناد قبلی یک ابزار خاص برای استفاده از ابزار مورد استفاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A friendly look with the wrong facial expression can turn into an unfriendly stare, and nervousness may be wrongly understood as unfriendliness.
[ترجمه گوگل]یک نگاه دوستانه با حالت چهره اشتباه می تواند به یک نگاه غیر دوستانه تبدیل شود و عصبی بودن ممکن است به اشتباه به عنوان غیر دوستانه درک شود
[ترجمه ترگمان]یک نگاه دوستانه با چهره اشتباهی می تواند تبدیل به یک نگاه غیر دوستانه شود، و عصبانیت ممکن است به غلط درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lack of friendliness, lack of amiability, unkindness, hostility

پیشنهاد کاربران

بپرس