unfriended

/ənˈfrendɪd//ˈʌnˈfrendɪd/

معنی: بی دوست، بی یار، بیرفیق
معانی دیگر: بی یار و یاور، تک و تنها

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: lacking friends; friendless.

مترادف ها

بی دوست (صفت)
friendless, unfriended

بی یار (صفت)
lonely, unfriended

بی رفیق (صفت)
unfriended

پیشنهاد کاربران

بی ظهیر. [ ظَ ] ( ص مرکب ) بی یار و یاور. بی پشتیبان : سلطان عزم غزنه کرد و هیبت رایت او دوردست افتاد. امیر ابوالفوارس بی ظهیر و مجیر بماند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 391 ) . رجوع به ظهیر شود.
Unfollow

بپرس