1. The warm weather unfroze the ground early.
[ترجمه گوگل]هوای گرم زمین را زود یخ زد
[ترجمه ترگمان]هوای گرم صبح زود به زمین می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The petroleum price will be unfrozen next month.
[ترجمه گوگل]قیمت نفت در ماه آینده منجمد می شود
[ترجمه ترگمان]قیمت نفت در ماه آینده افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The party plans to unfreeze some of the cash held by local government.
[ترجمه گوگل]این حزب قصد دارد برخی از وجوه نقدی که در اختیار دولت محلی است آزاد کند
[ترجمه ترگمان]این حزب قصد دارد مقداری از پول نقد شده توسط دولت محلی را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Gazzer's mind unfroze and thoughts seethed round and leapt up at him, like salmon jumping in a fast-running river.
[ترجمه گوگل]ذهن گاززر یخ زد و افکار در اطراف او نشستند و مانند ماهی قزل آلا که در رودخانه ای پرشتاب می پرند، به او جهش کردند
[ترجمه ترگمان]ذهن Gazzer از ذهن و افکارش دور شد و در حالی که مثل ماهی آزاد در یک رودخانه سریع به طرف او خیز برمی داشت، به سوی او خیز برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The shepherd's is unfreezing, so there's no rush for lunch.
[ترجمه گوگل]چوپان در حال انجماد است، بنابراین برای ناهار عجله ای وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]چوپان مقدس است، بنابراین برای ناهار عجله ای نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then he unfroze, pulled the trigger of the shotgun and leapt back into cover, all in the same movement.
[ترجمه گوگل]سپس یخ زد، ماشه تفنگ ساچمه زنی را کشید و به پشت پرید، همه در همان حرکت
[ترجمه ترگمان]سپس او ماشه را کشید و ماشه تفنگ را کشید و از جایش جست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Just click Unfreeze Panes on the Window menu.
[ترجمه گوگل]فقط روی Unfreeze Panes در منوی Window کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]فقط روی unfreeze panes روی منوی پنجره کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. All these developments would unfreeze scarce resources for other pressing needs.
[ترجمه گوگل]همه این پیشرفت ها منابع کمیاب را برای سایر نیازهای مبرم آزاد می کند
[ترجمه ترگمان]همه این تحولات منابع کمیاب را برای نیازهای مبرم دیگر فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Soviet Unfreeze Literature has a deep influence on the Chinese BaiHua Literature.
[ترجمه گوگل]ادبیات Unfreeze شوروی تأثیر عمیقی بر ادبیات چینی BaiHua دارد
[ترجمه ترگمان]ادبیات unfreeze شوروی تاثیر عمیقی بر ادبیات baihua چین داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It allows you to unfreeze the thinking of the group.
[ترجمه گوگل]این به شما امکان می دهد افکار گروه را آزاد کنید
[ترجمه ترگمان]این به شما این امکان را می دهد که به فکر گروه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To unfreeze panes, on the Window menu, click Unfreeze Panes.
[ترجمه گوگل]برای باز کردن انجماد پنجره ها، در منوی پنجره، روی Unfreeze Panes کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]به شیشه ها، روی منوی پنجره، روی unfreeze panes کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Better unfreeze for the nomad factions.
[ترجمه گوگل]برای گروه های عشایری بهتر است یخ زدایی کنید
[ترجمه ترگمان] بهتره آب از آب در بیاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If you don ? ? t get it right the first time, it ? ? s easy to unfreeze and try again.
[ترجمه گوگل]اگر نداری؟ ? اولین بار درست متوجه نشدم، درست است؟ ? باز کردن یخ و دوباره امتحان کردن آسان است
[ترجمه ترگمان]اگه نکنی؟ برای اولین بار این کار رو درست انجام نداده بودی، درسته؟ آب شدن از آب کردن آسان است و دوباره تلاش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mr. Bush said the government will purchase equity shares in banks to help institutions unfreeze lending and spur economic growth.
[ترجمه گوگل]آقای بوش گفت که دولت برای کمک به موسسات برای باز کردن وامدهی و تحریک رشد اقتصادی، سهام بانکها را خریداری خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]آقای بوش گفت که دولت سهام سهام را در بانک ها خریداری خواهد کرد تا به موسسات در اعطای وام و تشویق رشد اقتصادی کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید