1. He was an unforgiving man who never forgot a slight.
[ترجمه گوگل]او مردی نابخشودنی بود که هیچ چیز کوچکی را فراموش نمی کرد
[ترجمه ترگمان]او آدم unforgiving بود که هرگز یک ذره را فراموش نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او آدم unforgiving بود که هرگز یک ذره را فراموش نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He finds human foibles endearing, but is unforgiving of pretension.
[ترجمه گوگل]او ناتوانیهای انسانی را دوستداشتنی میبیند، اما از تظاهر نمیبخشد
[ترجمه ترگمان]ضعف های بشری را دوست داشتنی می یابد، اما هیچ of ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ضعف های بشری را دوست داشتنی می یابد، اما هیچ of ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The island is an unforgiving place in winter.
[ترجمه گوگل]این جزیره در زمستان مکانی نابخشودنی است
[ترجمه ترگمان]این جزیره در زمستان یک مکان ناعادلانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این جزیره در زمستان یک مکان ناعادلانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was not an accusatory or unforgiving piece of writing and it was in fact rather moderate and conciliatory in its tone.
[ترجمه گوگل]این نوشتهای متهمکننده یا نابخشودنی نبود و در واقع لحن نسبتاً معتدل و آشتیجویانهای داشت
[ترجمه ترگمان]این یک تکه ادبی یا unforgiving نبود و در حقیقت لحن آن نسبتا ملایم و آشتی جویانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک تکه ادبی یا unforgiving نبود و در حقیقت لحن آن نسبتا ملایم و آشتی جویانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Miles screamed and fell into an unforgiving darkness filled with endless pain and memories.
[ترجمه گوگل]مایلز فریاد زد و در تاریکی نابخشودنی پر از درد و خاطرات بی پایان افتاد
[ترجمه ترگمان]مایلز جیغ کشید و در تاریکی unforgiving فرو رفت که پر از درد و خاطرات بی پایان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مایلز جیغ کشید و در تاریکی unforgiving فرو رفت که پر از درد و خاطرات بی پایان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And in the 1930s he had been unforgiving towards these friends of his youth.
[ترجمه گوگل]و در دهه 1930 نسبت به این دوستان دوران جوانی خود بی بخشش بود
[ترجمه ترگمان]و در دهه ۱۹۳۰ او نسبت به این دوستان جوانش نسبت به او نامهربان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و در دهه ۱۹۳۰ او نسبت به این دوستان جوانش نسبت به او نامهربان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To emphasise his authority the unforgiving Rangers boss exposed Roberts to a humiliating period as a reserve team substitute.
[ترجمه گوگل]برای تاکید بر اقتدار خود، رئیس رنجرز نابخشوده رابرتز را در معرض یک دوره تحقیرآمیز به عنوان جایگزین تیم ذخیره قرار داد
[ترجمه ترگمان]برای تاکید بر قدرت خود، رئیس بی رحم رنجرز، رابرتس را به عنوان جانشین تیم رزرو، در یک دوره تحقیر آمیز قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای تاکید بر قدرت خود، رئیس بی رحم رنجرز، رابرتس را به عنوان جانشین تیم رزرو، در یک دوره تحقیر آمیز قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. An unforgiving managerial continuum reaching from the father to the oldest remembered paternal relative sits in stony judgment.
[ترجمه گوگل]یک تداوم مدیریتی نابخشودنی که از پدر به قدیمیترین خویشاوند پدری به یادگار میرسد، در قضاوت سنگی نشسته است
[ترجمه ترگمان]یک سلسله پیوسته مدیریتی که از پدر به قدیمی ترین خویشاوندان پدرانه خود می رسد در حکم سنگی نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سلسله پیوسته مدیریتی که از پدر به قدیمی ترین خویشاوندان پدرانه خود می رسد در حکم سنگی نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The road was unforgiving, dealing the Lakers a whopping 10 losses in the first 13 away games.
[ترجمه گوگل]جاده نابخشودنی بود و لیکرز 10 باخت در 13 بازی اول خارج از خانه داشت
[ترجمه ترگمان]جاده نامهربان بود و با تیم لیکرز ۱۰ باخت در ۱۳ بازی دور اول داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جاده نامهربان بود و با تیم لیکرز ۱۰ باخت در ۱۳ بازی دور اول داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The slalom kayak is fragile, uncomfortable and with unforgiving edges.
[ترجمه گوگل]کایاک اسلالوم شکننده، ناراحت کننده و با لبه های نابخشودنی است
[ترجمه ترگمان]کایاک در کایاک انفرادی، ضعیف، راحت و با حاشیه های نازک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کایاک در کایاک انفرادی، ضعیف، راحت و با حاشیه های نازک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Let me remember how unforgiving the nuclear power industry is.
[ترجمه گوگل]بگذارید به یاد بیاورم که صنعت انرژی هسته ای چقدر نابخشودنی است
[ترجمه ترگمان]بگذارید به خاطر داشته باشم که صنعت انرژی هسته ای چقدر بی رحم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بگذارید به خاطر داشته باشم که صنعت انرژی هسته ای چقدر بی رحم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Today's traffic is fast and unforgiving of equine errors and terrors.
[ترجمه گوگل]ترافیک امروزی سریع و نابخشودنی از خطاها و وحشت اسب ها است
[ترجمه ترگمان]ترافیک امروز به سرعت و بدون ترس و وحشت اسبی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ترافیک امروز به سرعت و بدون ترس و وحشت اسبی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The unforgiving finger of fate always seemed to single out Frank Haffey but eventually the fall-guy had his day.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که انگشت نابخشودنی سرنوشت همیشه فرانک هافی را متمایز می کرد، اما در نهایت این مرد پاییزی روز خود را سپری کرد
[ترجمه ترگمان]انگشت سرکش سرنوشت همیشه به نظر می رسید که فرانک Haffey، اما بالاخره مردی که سقوط کرده بود، روز او را فرا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انگشت سرکش سرنوشت همیشه به نظر می رسید که فرانک Haffey، اما بالاخره مردی که سقوط کرده بود، روز او را فرا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. My girlfriend has a rather unforgiving nature so I don't think that I'll tell her.
[ترجمه گوگل]دوست دختر من طبیعت نسبتاً نابخشودنی دارد بنابراین فکر نمی کنم به او بگویم
[ترجمه ترگمان]دوست دخترم طبیعت نا unforgiving داره، پس فکر نکنم بهش بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوست دخترم طبیعت نا unforgiving داره، پس فکر نکنم بهش بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In these hard and unforgiving times, some people have struggled as they've never had to before.
[ترجمه گوگل]در این دوران سخت و نابخشوده، برخی از مردم همانطور که قبلاً هرگز مجبور نبودهاند، دست و پنجه نرم کردهاند
[ترجمه ترگمان]در این اوقات سخت و بی رحم، برخی از مردم مثل قبل تقلا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این اوقات سخت و بی رحم، برخی از مردم مثل قبل تقلا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید