1. These two unfilial sons how to face the mother who already passed away?
[ترجمه گوگل]این دو پسر بی وفا چگونه با مادری که قبلاً فوت کرده است روبرو شوند؟
[ترجمه ترگمان]این دوتا پسر unfilial چطور با مادر روبرو شدن که قبلا فوت کردن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دوتا پسر unfilial چطور با مادر روبرو شدن که قبلا فوت کردن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The background in which the unfilial behavior became criminal was both the concept of loyal and filial piety and the syncretic form of country and home.
[ترجمه گوگل]زمینه ای که رفتار غیرفرزندی در آن جنایتکارانه شد، هم مفهوم وفاداری و فرزندسالاری بود و هم شکل ترکیبی وطن و خانه
[ترجمه ترگمان]پیشینه ای که در آن رفتار unfilial به صورت مجرم شناخته شد، هم مفهوم تقوا و هم تقوا فرزندی و هم نوع syncretic کشور و هم در خانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیشینه ای که در آن رفتار unfilial به صورت مجرم شناخته شد، هم مفهوم تقوا و هم تقوا فرزندی و هم نوع syncretic کشور و هم در خانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The unfilial crime changed with the filial conception.
[ترجمه گوگل]جنایت غیر فرزندی با مفهوم فرزندی تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]جرم unfilial با این تصور مادر عوض شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جرم unfilial با این تصور مادر عوض شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. According to chinese conventional consuetude, it's also unfilial to having baby late.
[ترجمه گوگل]با توجه به قوانین معمول چینی، دیر بچه دار شدن نیز غیرقانونی است
[ترجمه ترگمان]با توجه به آداب و رسوم چینی، این also که بچه داره دیر میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با توجه به آداب و رسوم چینی، این also که بچه داره دیر میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. "THERE are three ways of being an unfilial son," argued Mencius, an ancient Confucian philosopher. "The most serious is to have no heir. "
[ترجمه گوگل]منسیوس، فیلسوف باستانی کنفوسیوسی، استدلال میکند: «سه راه برای پسر بیفرزند بودن وجود دارد» "جدی ترین چیز این است که وارث نداشته باشیم "
[ترجمه ترگمان]Mencius، یکی از فیلسوف سالخورده کنفوسیوسی، چنین استدلال می کند: \" سه راه برای داشتن پسر unfilial وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Mencius، یکی از فیلسوف سالخورده کنفوسیوسی، چنین استدلال می کند: \" سه راه برای داشتن پسر unfilial وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then you Gaima I unfilial descendants.
[ترجمه گوگل]سپس شما نوادگان بی فرزند گایمای اول
[ترجمه ترگمان]پس شما از نسل ما سرپیچی می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس شما از نسل ما سرپیچی می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. "THERE are three ways of being an unfilial son," argued Mencius, an ancient Confucian philosopher.
[ترجمه گوگل]منسیوس، فیلسوف باستانی کنفوسیوسی، استدلال میکند: «سه راه برای پسر بیفرزند بودن وجود دارد»
[ترجمه ترگمان]Mencius می گوید: \" سه راه برای بودن پسر unfilial وجود دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Mencius می گوید: \" سه راه برای بودن پسر unfilial وجود دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. People consider unfilial behaviour out-of-bounds in Singapore.
[ترجمه گوگل]مردم در سنگاپور رفتار غیرقانونی را خارج از محدوده می دانند
[ترجمه ترگمان]مردم رفتار unfilial را در سنگاپور مورد توجه قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم رفتار unfilial را در سنگاپور مورد توجه قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Unfilial that, due to reasons of work, I could not go back and accompany him through this last time.
[ترجمه گوگل]بی وفا که به دلایل کاری نتوانستم به عقب برگردم و در این آخرین بار او را همراهی کنم
[ترجمه ترگمان]با این حال، به علت دلایل کار، نمی توانستم به عقب برگردم و تا آخرین بار او را همراهی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، به علت دلایل کار، نمی توانستم به عقب برگردم و تا آخرین بار او را همراهی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A person who is unfilial to his parents and disrespectful to his elders cannot possibly attain blessings and protection.
[ترجمه گوگل]کسی که نسبت به پدر و مادرش بیوفا و نسبت به بزرگترش بیاحترامی باشد، نمیتواند به نعمت و حمایت برسد
[ترجمه ترگمان]فردی که به پدر و مادر خود بی احترامی می کند و بی احترامی به بزرگ ترها را رد می کند نمی تواند به blessings و حمایت برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فردی که به پدر و مادر خود بی احترامی می کند و بی احترامی به بزرگ ترها را رد می کند نمی تواند به blessings و حمایت برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And I was so unfilial .
[ترجمه گوگل]و من خیلی بی وفا بودم
[ترجمه ترگمان]و من این کار رو قبول کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و من این کار رو قبول کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Unfilial daughter . . . I am sorry!
[ترجمه گوگل]دختر بی وفا متاسفم!
[ترجمه ترگمان]! دختر unfilial … متاسفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]! دختر unfilial … متاسفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some young people send their aged parents to resthome. It is very unfilial for parents.
[ترجمه گوگل]برخی از جوانان والدین سالخورده خود را به خانه می فرستند برای والدین بسیار غیرقانونی است
[ترجمه ترگمان]برخی از جوانان والدین مسن خود را به resthome می فرستند این برای والدین بسیار دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از جوانان والدین مسن خود را به resthome می فرستند این برای والدین بسیار دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Influential Zhou Dynasty Confucian scholar Mencius said that the "most serious" way to be unfilial is to not produce an heir.
[ترجمه گوگل]منسیوس، محقق کنفوسیوسی از سلسله ژو، گفت که «جدیترین» راه برای بیوحدت، عدم تولید وارث است
[ترجمه ترگمان]یکی از دانشمندان برجسته دودمان کنفوسیوسی می گوید که \"جدی ترین راه برای بودن\"، تولید یک وارث نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از دانشمندان برجسته دودمان کنفوسیوسی می گوید که \"جدی ترین راه برای بودن\"، تولید یک وارث نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید