unfed

جمله های نمونه

1. However, feeding is critical and soldiers who are unfed can't fight, indeed after about forty-eight hours they fall over!
[ترجمه گوگل]با این حال، تغذیه بسیار مهم است و سربازانی که غذا نمی‌خورند نمی‌توانند بجنگند، در واقع پس از حدود چهل و هشت ساعت سقوط می‌کنند!
[ترجمه ترگمان]با این حال، تغذیه حیاتی است و سربازانی که قادر به جنگیدن نیستند، در واقع پس از حدود چهل و هشت ساعت در حال سقوط هستند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Who has ever come to me hungry and unfed?
[ترجمه گوگل]چه کسی تا به حال گرسنه و بی سیر نزد من آمده است؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی تا به حال به من غذا داده و غذا نداده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So if you dash to work unfed, you're more likely to forget that vital mid-morning phone call or dental appointment.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر بدون تغذیه به محل کار خود بپیوندید، احتمالاً آن تماس تلفنی حیاتی نیمه صبح یا قرار ملاقات دندانپزشکی را فراموش خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین اگر شما با سرعت به محل کار بروید، احتمال بیشتری وجود دارد که تماس تلفنی میان صبح و یا دندان پزشکی را فراموش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She worried over her unfed pet.
[ترجمه گوگل]او نگران حیوان خانگی تغذیه نشده اش بود
[ترجمه ترگمان] اون نگران حیوون unfed شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Women comprise the majority of the world's poor, unfed and unschooled.
[ترجمه گوگل]زنان اکثریت فقیر، تغذیه نشده و تحصیل نکرده جهان را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]زنان اکثریت فقرا، unfed و unschooled را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A large corporate bond trader was waiting for me, like an unfed house pet, when I returned to the office.
[ترجمه گوگل]زمانی که به دفتر برگشتم، یک تاجر اوراق قرضه شرکتی، مانند یک حیوان خانگی که سیر نشده بود، منتظر من بود
[ترجمه ترگمان]وقتی به دفتر بازگشتم، یک تاجر بزرگ شرکت در انتظار من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We have no right to possess anything while millions remain unclothed and unfed.
[ترجمه گوگل]ما حق نداریم چیزی در اختیار داشته باشیم در حالی که میلیون‌ها نفر بی‌لباس و بی‌لباس هستند
[ترجمه ترگمان]ما حق نداریم هر چیزی را داشته باشیم در حالی که میلیون ها نفر لخت و نا خوردنی باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "Women are still the majority of the world's poor, the uneducated, the unhealthy, [and] the unfed," she added.
[ترجمه گوگل]او افزود: «زنان هنوز هم اکثریت فقیر، بی‌سواد، ناسالم، [و] تغذیه نشده جهان هستند
[ترجمه ترگمان]او افزود: \" زنان هنوز اکثریت فقرا هستند، بی سواد، ناسالم، [ و ] the \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When Mr Jones got back he immediately went to sleep on the drawing-room sofa with the News of the World over his face, so that when evening came the animals were still unfed.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آقای جونز برگشت، بلافاصله روی مبل اتاق پذیرایی با اخبار جهان روی صورتش به خواب رفت، به طوری که وقتی غروب فرا رسید، حیوانات هنوز سیر نشده بودند
[ترجمه ترگمان]وقتی آقای جونز برگشت، بلافاصله روی کاناپه اتاق پذیرایی با نیوز آو د ورلد به خواب رفت، به طوری که بعد از ظهر حیوانات هنوز بی هوش بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Women still comprise the majority of the world's poor, unfed, and unschooled.
[ترجمه گوگل]زنان هنوز اکثریت فقیر، تغذیه نشده و تحصیل نکرده جهان را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]زنان هنوز اکثریت فقرا، unfed و unschooled را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Also there were the signs of many animals once in residence and still haunting the premises -- unleashed, unhousebroken, very likely unfed.
[ترجمه گوگل]همچنین نشانه‌های بسیاری از حیوانات وجود داشت که زمانی در محل زندگی می‌کردند و هنوز در محل زندگی می‌کردند - رها شده، خانه‌اش شکسته، به احتمال زیاد بدون غذا
[ترجمه ترگمان]همچنین علائم بسیاری از حیوانات در محل سکونت وجود داشت و هنوز هم در محوطه بود - - رها شده، unhousebroken، به احتمال زیاد unfed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But what we call our despair is often only the painful eagerness of unfed hope.
[ترجمه گوگل]اما چیزی که ما آن را ناامیدی خود می نامیم، اغلب فقط اشتیاق دردناک امیدی است که سیر نشده است
[ترجمه ترگمان]اما آنچه ما می نامیم اغلب اشتیاق دردناک نا امید نا امید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Poor Mrs Jones felt she was at the end of her rope when she walked into and saw the children crying and unfed, dirty dishes in the sink, clothes all over the place.
[ترجمه گوگل]خانم جونز بیچاره وقتی وارد شد احساس کرد که در انتهای طناب خود قرار دارد و بچه ها را در حال گریه کردن و غذا نخورده، ظروف کثیف در سینک، لباس ها همه جا را دید
[ترجمه ترگمان]بیچاره خانم جونز وقتی وارد شد و بچه ها را دید که مشغول گریه و گریه بچه ها و غذا خوردن و غذا خوردن و غذا دادن است، همه جا لباس هایش را تمیز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If i attain great wealth, i will remember one unfed mouth.
[ترجمه گوگل]اگر به ثروت زیادی برسم، یک دهان سیر نشده را به یاد خواهم آورد
[ترجمه ترگمان]اگر به ثروت بزرگ برسم، من یک دهان غذا unfed را به یاد خواهم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not fed, not nourished

پیشنهاد کاربران

بپرس