1. an unfamiliar face
قیافه ی نا آشنا
2. i am unfamiliar with her accent
با لهجه ی او آشنا نیستم.
3. they are unfamiliar with the concept of "freedom"
آنان با مفهوم ((آزادی)) آشنایی ندارند.
4. she stumbled briefly over the unfamiliar word
کمی روی واژه ی ناآشنا گیر کرد.
5. I noticed several unfamiliar faces in the meeting room.
[ترجمه گوگل]در اتاق جلسه متوجه چند چهره ناآشنا شدم
[ترجمه ترگمان]من متوجه چهره های نا آشنا در اتاق ملاقات شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She stood on deck to gaze at the unfamiliar surroundings.
[ترجمه گوگل]او روی عرشه ایستاد تا به محیط ناآشنا خیره شود
[ترجمه ترگمان]او روی عرشه ایستاده بود تا به محیط ناآشنا نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She grew many wonderful plants that were unfamiliar to me.
[ترجمه گوگل]او گیاهان شگفت انگیز زیادی پرورش داد که برای من ناآشنا بودند
[ترجمه ترگمان]گیاهان عجیب و غریبی را که برای من ناآشنا بودند پرورش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The language was completely unfamiliar to me.
[ترجمه گوگل]زبان برای من کاملاً ناآشنا بود
[ترجمه ترگمان]این زبان کاملا برایم ناآشنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He quickly adjusts to the unfamiliar environment.
[ترجمه گوگل]او به سرعت با محیط ناآشنا سازگار می شود
[ترجمه ترگمان]او به سرعت خود را با محیط نا آشنا تطبیق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I'm unfamiliar with this type of computer.
[ترجمه گوگل]من با این نوع کامپیوتر آشنا نیستم
[ترجمه ترگمان]من با این نوع کامپیوتر آشنا نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The man seemed unfamiliar to me.
12. Some of the technical vocabulary may be unfamiliar to you.
[ترجمه گوگل]ممکن است برخی از واژگان فنی برای شما ناآشنا باشد
[ترجمه ترگمان]برخی از واژگان فنی ممکن است برای شما ناآشنا باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. When you are struggling with an unfamiliar language, the simplest conversations can be misinterpreted.
[ترجمه گوگل]وقتی با زبانی ناآشنا دست و پنجه نرم می کنید، ساده ترین مکالمات را می توان اشتباه تفسیر کرد
[ترجمه ترگمان]زمانی که با یک زبان آشنا مبارزه می کنید، ساده ترین مکالمه می تواند به غلط تفسیر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We were unfamiliar with the neighbourhood.
15. My horse shied at the unfamiliar noise.
[ترجمه گوگل]اسب من از صدای ناآشنا می لرزید
[ترجمه ترگمان]اسبم از صدای ناآشنا رم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. I was alone in an unfamiliar city.
[ترجمه گوگل]من در شهری ناآشنا تنها بودم
[ترجمه ترگمان]من در یک شهر نااشنا تنها بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. She speaks no Japanese and is unfamiliar with Japanese culture.
[ترجمه گوگل]او ژاپنی صحبت نمی کند و با فرهنگ ژاپنی آشنا نیست
[ترجمه ترگمان]او ژاپنی نیست و با فرهنگ ژاپنی آشنا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید