1. an unfaithful friend
دوست بی وفا
2. an unfaithful husband
شوهری که (به زنش) خیانت می کند
3. Being single is better than being in an unfaithful relationship.
[ترجمه گوگل]مجرد بودن بهتر از بودن در یک رابطه خیانت آمیز است
[ترجمه ترگمان]مجرد بودن بهتر از بودن در رابطه بی وفایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Have you ever been unfaithful to him?
5. I'll never be unfaithful again. I give you my solemn word .
[ترجمه گوگل]من دیگر هرگز بی وفایی نخواهم کرد من به شما قول جدی خود را می دهم
[ترجمه ترگمان]دیگر هرگز بی وفایی نخواهم کرد من به شما قول شرف می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If a man was unfaithful to me I'd leave him no matter what the circumstances.
[ترجمه گوگل]اگر مردی به من خیانت می کرد بدون توجه به شرایط او را ترک می کردم
[ترجمه ترگمان]اگر مردی به من خیانت می کرد، من او را ترک می کردم، مهم نبود چه شرایطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. James had been unfaithful to Christine for the entire four years they'd been together.
[ترجمه گوگل]جیمز در تمام چهار سالی که با هم بودند به کریستین خیانت کرده بود
[ترجمه ترگمان]جیمز طی چهار سال گذشته به Christine خیانت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Jane's been unfaithful to Jim three times, but he still loves her in spite of everything.
[ترجمه گوگل]جین سه بار به جیم خیانت کرده است، اما او هنوز او را با وجود همه چیز دوست دارد
[ترجمه ترگمان]جین سه بار به جیم خیانت کرده، اما باز هم او را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Have you ever been unfaithful to your wife?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال به همسرتان خیانت کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]تا حالا به زنت خیانت کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Geoff had been unfaithful to her on many occasions.
[ترجمه گوگل]جف بارها به او خیانت کرده بود
[ترجمه ترگمان]Geoff بارها به او خیانت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He had never once been unfaithful to her nor she to him, he would gamble, until now.
[ترجمه گوگل]او تا به حال یک بار به او خیانت نکرده بود و نه او به او، او قمار می کرد
[ترجمه ترگمان]هرگز به او بی وفایی نکرده بود، نه به او و نه به او، تا همین حالا قمار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Jeff promised he'd never be unfaithful again.
[ترجمه گوگل]جف قول داد که دیگر هرگز خیانت نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]جف قول داد که دیگر هرگز بی وفایی نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Was it possible to be unfaithful yet still love your wife?
[ترجمه گوگل]آیا ممکن بود خیانت کنی اما هنوز همسرت را دوست داشته باشی؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن بود که هنوز به زنت خیانت کرده باشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her husband is unfaithful .
15. A condemnatory approach can only alienate the unfaithful, Spring says.
[ترجمه گوگل]اسپرینگ میگوید که رویکرد محکومکننده تنها میتواند بیوفا را از خود دور کند
[ترجمه ترگمان]او می گوید که یک رویکرد محکوم به محکوم کردن تنها می تواند این خیانت را منحرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید