unexposed

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of exposed.

جمله های نمونه

1. Fixing: The removal of unexposed silver halides from the film during processing.
[ترجمه گوگل]تثبیت: حذف هالیدهای نقره در معرض دید از فیلم در طول پردازش
[ترجمه ترگمان]جبران: حذف هالید های نقره unexposed از فیلم در طول پردازش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the remaining cases, unexposed area was also involved, the skin lesions manifested as erythematous papules, papulovesicles and plaques.
[ترجمه گوگل]در بقیه موارد، ناحیه بدون مواجهه نیز درگیر بود که ضایعات پوستی به صورت پاپول های اریتماتوز، پاپولووزیکول ها و پلاک ها ظاهر می شدند
[ترجمه ترگمان]در موارد باقی مانده نیز، ناحیه unexposed نیز در این کار دخیل بوده است، ضایعات پوستش به عنوان erythematous papules، papulovesicles و plaques ظاهر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Have you got any unexposed films in the bag ?
[ترجمه گوگل]آیا فیلمی در کیف دارید که در معرض دید قرار نگرفته اید؟
[ترجمه ترگمان]تو کیف فیلم داشته باشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To have such "naked" yet unexposed officials makes for a second failing.
[ترجمه گوگل]داشتن چنین مقامات "برهنه" و در عین حال آشکار نشده، باعث شکست دوم می شود
[ترجمه ترگمان]داشتن چنین \"برهنه شدن\" مقامات مسئول یک شکست دوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Also, vaccination of unexposed poultry in affected areas is being undertaken to create a buffer-zone and help contain the outbreaks.
[ترجمه گوگل]همچنین، واکسیناسیون طیور بدون مواجهه در مناطق آسیب دیده برای ایجاد یک منطقه حائل و کمک به مهار شیوع انجام می شود
[ترجمه ترگمان]هم چنین، واکسیناسیون unexposed ماکیان در مناطق آسیب دیده صورت می گیرد تا یک منطقه حایل ایجاد کند و به جلوگیری از شیوع بیماری کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In photography, removing fixer and unexposed silver salts from photographic film and papers.
[ترجمه گوگل]در عکاسی، حذف نمک های ثابت کننده و نقره در معرض دید از فیلم و کاغذهای عکاسی
[ترجمه ترگمان]در عکاسی، از بین بردن نمک های fixer و unexposed از فیلم و کاغذ عکاسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Other film in rolls, without perforations, of a width not exceeding 105 mm, for color photography (polychrome), sensitised, unexposed.
[ترجمه گوگل]فیلم های دیگر در رول، بدون سوراخ، با عرض بیش از 105 میلی متر، برای عکاسی رنگی (پلی کروم)، حساس، بدون نور
[ترجمه ترگمان]سایر فیلم ها در رول، بدون سوراخ شدن، بدون سوراخ شدن بیش از ۱۰۵ mm، برای عکاسی رنگی (رنگارنگ)، sensitised، unexposed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These questions are useful to identify gaps but leave other granular elements unexposed, which could hinder the ability to successfully employ use cases to drive test cases.
[ترجمه گوگل]این سؤالات برای شناسایی شکاف‌ها مفید هستند، اما سایر عناصر دانه‌ای را در معرض دید قرار نمی‌دهند، که می‌تواند مانع از توانایی استفاده موفقیت‌آمیز از موارد استفاده برای هدایت موارد آزمایشی شود
[ترجمه ترگمان]این سوالات برای شناسایی شکاف ها مفید هستند، اما عناصر دانه دانه دیگری را ترک می کنند که می تواند مانع از استفاده موفقیت آمیز از موارد استفاده برای تست موارد تست شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The effects of static magnetic fields on levels of transforming growth factor- Type I collagen, osteopontin, and alkaline phosphatase were compared between the exposed and unexposed cells.
[ترجمه گوگل]اثرات میدان‌های مغناطیسی ساکن بر سطوح فاکتور رشد تبدیل‌کننده کلاژن نوع I، استئوپونتین و آلکالین فسفاتاز بین سلول‌های در معرض و قرار نگرفته مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]اثرات میدان مغناطیسی ایستا بر سطوح تغییر شکل فاکتور رشد - نوع I کلاژن، osteopontin و phosphatase قلیایی بین سلول های اکسپوزد و unexposed مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Because we excluded corporate subscriptions, mobile phone users who do not have a subscription in their own name will have been misclassified as unexposed.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اشتراک‌های شرکتی را مستثنی کردیم، کاربران تلفن همراهی که اشتراکی به نام خود ندارند، به اشتباه به‌عنوان نامشخص طبقه‌بندی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ما اشتراک شرکت را حذف کردیم، کاربران تلفن همراه که اشتراک نام خود را ندارند به عنوان unexposed استفاده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Other photographic monochrome film in rolls, of a width not exceeding 16 mm, unexposed.
[ترجمه گوگل]سایر فیلم های تک رنگ عکاسی به صورت رول، با عرض بیش از 16 میلی متر، بدون نوردهی
[ترجمه ترگمان]دیگر فیلم monochrome (monochrome)دیگر در رول، از عرض یک عرض کم تر از ۱۶ mm، unexposed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods The clinical data of 810 cases of thyroid operation in which the RLN was exposed in 252 cases(group A) and was unexposed in 558 cases(group B) were analyzed.
[ترجمه گوگل]MethodsThe داده های بالینی 810 مورد عمل تیروئید که در آن RLN در 252 مورد (گروه A) در معرض قرار گرفته بود و در 558 مورد (گروه B) بدون مواجهه بود، تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]روش های داده های بالینی ۸۱۰ مورد عملیات تیروئید که در آن the در ۲۵۲ پرونده (گروه A)قرار داشت و در ۵۵۸ مورد (گروه B)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the check and analysis of abnormal motor, the unexposed problems can be solved together.
[ترجمه گوگل]در بررسی و آنالیز موتور غیرعادی می توان مشکلات آشکار نشده را با هم حل کرد
[ترجمه ترگمان]در بررسی و تحلیل موتور غیرعادی مشکلات unexposed می توانند با هم حل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Other photographic plates and film, not for colour photography (polychrome), in the flat, sensitised, unexposed.
[ترجمه گوگل]سایر صفحات و فیلم های عکاسی، نه برای عکاسی رنگی (پلی کروم)، در سطح صاف، حساس، بدون نور
[ترجمه ترگمان]دیگر صفحات عکاسی و فیلم، نه برای عکاسی رنگی (رنگارنگ)، در آپارتمان، sensitised، unexposed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The PAR for selected studies indicated that if the infant population were entirely unexposed to maternal depressive symptoms 23% to 29% fewer children would be underweight or stunted.
[ترجمه گوگل]PAR برای مطالعات منتخب نشان داد که اگر جمعیت نوزاد کاملاً در معرض علائم افسردگی مادری قرار نگرفته باشد، 23 تا 29 درصد کودکان کمتری دچار کمبود وزن یا کوتاه‌قد می‌شوند
[ترجمه ترگمان]PAR مطالعات انتخابی نشان داد که اگر جمعیت نوزاد به طور کامل به علائم افسردگی مادران ۲۳ تا ۲۹ درصد کاهش یابد، کودکان کمتری دچار کمبود وزن یا رشد کم خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] کالای عمل نشده(درمعرض هواونور)

انگلیسی به انگلیسی

• not exposed

پیشنهاد کاربران

بپرس