1. a great tract of unexplored sea
گستره ی پهناوری از دریای اکتشاف نشده
2. Very little forest is left unexplored nowadays.
[ترجمه گوگل]امروزه جنگل بسیار کمی ناشناخته باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]این روزها جنگل خیلی کوچک کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The study looks at a relatively unexplored area of human relationships.
[ترجمه گوگل]این مطالعه به حوزه نسبتا ناشناخته ای از روابط انسانی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه به بررسی نسبتا کشف نشده روابط انسانی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Maybe you should go down into the unexplored part.
[ترجمه گوگل]شاید باید به قسمت ناشناخته بروید
[ترجمه ترگمان]شاید تو باید به بخش کشف نشده بروی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. As well as illuminating a relatively unexplored area, the research should be useful to educationalists and others working with Hindu children.
[ترجمه گوگل]علاوه بر روشن کردن یک منطقه نسبتا ناشناخته، این تحقیق باید برای مربیان آموزشی و سایر افرادی که با کودکان هندو کار می کنند مفید باشد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر روشن کردن یک منطقه نسبتا کشف نشده، تحقیق باید برای educationalists و سایر افرادی که با کودکان هندو کار می کنند مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Hair sprouted in damp,(Sentence dictionary) unexplored crevices.
[ترجمه گوگل]موهایی که در نمناک، (فرهنگ جملات) شکاف های ناشناخته جوانه زده اند
[ترجمه ترگمان]مو در crevices مرطوب و (جمله لغت جملات)جوانه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. An interesting, yet largely unexplored area relates to protective factors that tend to prevent the expression of eating disorders.
[ترجمه گوگل]یک منطقه جالب و در عین حال تا حد زیادی ناشناخته مربوط به عوامل محافظتی است که از بروز اختلالات خوردن جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]یک منطقه جالب اما تا حد زیادی کشف نشده مربوط به عوامل حفاظت است که تمایل دارند از بیان اختلالات خوردن جلوگیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Such relationships are a mysterious and unexplored domain.
[ترجمه گوگل]چنین روابطی یک حوزه مرموز و کشف نشده است
[ترجمه ترگمان]این روابط یک حوزه مرموز و کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Chile is a country filled with unexplored territory.
[ترجمه گوگل]شیلی کشوری پر از سرزمین های ناشناخته است
[ترجمه ترگمان]شیلی یک کشور پر از سرزمین کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is a world unexplored by many-a new frontier in contemporary gastronomy with enormous potential.
[ترجمه گوگل]این جهانی است که توسط بسیاری کاوش نشده است - یک مرز جدید در غذا شناسی معاصر با پتانسیل بسیار زیاد
[ترجمه ترگمان]این دنیایی است که توسط بسیاری از مرزه ای جدید در gastronomy معاصر با پتانسیل زیاد کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But in previously unexplored speech communities, we do not have reliable social intuitions either.
[ترجمه گوگل]اما در جوامع گفتاری که قبلاً کشف نشده بود، ما شهود اجتماعی قابل اعتمادی هم نداریم
[ترجمه ترگمان]اما در جوامع گفتاری در گذشته کشف نشده، ما یک بینش اجتماعی قابل اعتماد نیز نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There is huge unexplored potential in this field.
[ترجمه گوگل]پتانسیل های ناشناخته عظیمی در این زمینه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]پتانسیل کشف نشده زیادی در این زمینه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Words build bridges into unexplored regions. Adolf Hitler
[ترجمه گوگل]کلمات پل هایی را به سمت مناطق ناشناخته می سازند آدولف هیتلر
[ترجمه ترگمان]کلمات پل ها را به مناطق کشف نشده تبدیل می کنند آدولف هیتلر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Fresh unexplored regions are for ever opening out.
[ترجمه گوگل]مناطق تازه کشف نشده برای همیشه باز می شوند
[ترجمه ترگمان]مناطق کشف نشده تازه برای همیشه باز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He travelled in the unexplored regions of the mind.
[ترجمه گوگل]او در مناطق ناشناخته ذهن سفر کرد
[ترجمه ترگمان]او در مناطق کشف نشده ذهن سفر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید